سرکوب تکاندهنده، جهان بیتفاوت
وضعیت حقوق بشری، بسیار فاجعهبار است و ظلم و ستم سیستماتیک طالبان، زنان، رسانهها و اقلیتهای قومی و مذهبی را آماج قرار داده و افغانستان به سرعت در مسیر بازگشت به گذشته تیره و تار خود است، در حالی که مردم آن از قلهای مرتفع به زمین انداخته شده و به طور رقتانگیزی از سوی جهان، فراموش شدهاند.
ریچارد بنت؛ گزارشگر ویژه حقوق بشری سازمان ملل برای افغانستان در گزارش تازه خود بار دیگر از وضعیت حقوق بشری مردم عادی، رسانهها و زنان در افغانستان ابزار نگرانی کرد و گفت: پسرفت فعلی حقوق زنان در تاریخ این کشور شاید بیسابقه باشد.
او روز چهارشنبه، ۴ عقرب با ارائه گزارشی از سفر ۱۲ روزهاش به افغانستان در نشست مجمع عمومی سازمان ملل هشدار داد که عقبگرد در حقوق زنان شدیدتر از حاکمیت اول طالبان است و افزود: «این تبعیض مطلق جنسیتی به هدف ناپدید ساختن زنان در جامعه است.»
آقای بنت که در سفر اخیرش به کابل، بامیان و پنجشیر رفتهبود با انتقاد از فاصلهگرفتن جهان و فراموشی افغانستان گفت: مردم افغانستان هرگز انتظار نداشتند که از قلهای بلند اینگونه به زمین انداخته شوند.
او همچنین وضعیت پنجشیر را نگرانکننده خواند و گفت: مردم به شدت سرکوب میشوند و مورد ظلم طالبان قرار دارند.
بنت گفت: رسانهها در افغانستان اجازه نداشتند تا حمله به آموزشگاه کاج را به درستی پوشش دهند.
این گزارش، تصویری تیره و وحشتناک از افغانستان زیر کنترل طالبان، ارائه میکند؛ تصویری که تایید میکند هیچکس به استثنای طالبان، هواداران و وابستگان قومی آنها از ظلم و ستم و سرکوبی که در کشور جریان دارد در امان نیست.
ریچارد بنت با صدای بلند و بدون پردهپوشی و ملاحظهکاری گزارش دادهاست که فاجعهای در افغانستان جریان دارد؛ یک فاجعه حقوق بشری تمامعیار که در سکوت و بیتفاوتی کامل جامعه جهانی اتفاق میافتد و این سکوت غیرمسئولانه به طالبان، آزادی عمل کامل داده تا حتی بدتر از دوران سلطه اولشان مردم را تحت فشار قرار دهند و دست به اعمال و سیاستهای وحشیانهای بزنند که در هیچ نظام حقوقی قابل توجیه نیست و مشروعیت ندارد.
اگرچه ریچارد بنت در سفر اخیر خود به افغانستان توانست به ولایت آشوبزده پنجشیر، بامیان و کابل سفر کند؛ اما به نظر نمیرسد که طالبان امکان دسترسی مستقیم او به مردم را داده باشند و او توانسته باشد با تمام کسانی که از ظلم و وحشت و خشونت و تبعیض و بیداد و بیعدالتی به ستوه آمدهاند، گفتگو کند.
از سوی دیگر، او نتوانسته به همه مناطقی سفر کند که در آن، امکان بیداد و استبداد طالبان بیشتر است: مناطق محروم مرکزی، روستاهای دوردست تخار و فاریاب و جوزجان، کوهپایههای سختگذر بدخشان که اخیرا شاهد سرکوب خونبار مردم معترض از سوی طالبان بوده و یا حتی قربانیان کشتارهای بیرحمانه تروریستی که مسئولیت آن متوجه طالبان است.
با اینهمه، همین سفر محدود و دسترسی کنترلشده او به برخی مناطق از جمله پنجشیر و بامیان، کافی است تا این خبر ناامیدکننده و تکاندهنده از افغانستان به جهان مخابره شود که وضعیت حقوق بشری، بسیار فاجعهبار است و ظلم و ستم سیستماتیک طالبان، زنان، رسانهها و اقلیتهای قومی و مذهبی را آماج قرار داده و افغانستان به سرعت در مسیر بازگشت به گذشته تیره و تار خود است، در حالی که مردم آن از قلهای مرتفع به زمین انداخته شده و به طور رقتانگیزی از سوی جهان، فراموش شدهاند.
این طردشدگی و فراموشی به طالبان امکان میدهد تا سیاستهای قومی خود را بیپروا به اجرا درآورند و در قبال آنچه مرتکب میشوند، هیچگونه مسئولیتی احساس نکنند.
به همین دلیل است که تبعیض و ستم و ظلم و بیعدالتی از مناطق مرکزی و هزارهنشین تا قعر درههای پنجشیر و اندراب و کوههای بدخشان و روستاهای دوردست جوزجان و فاریاب و تخار، بیهیچ ترس و هراسی اجرا میشود و هیچ کشوری حاضر نیست صدای قربانیان این فاجعه عمیق حقوق بشری را بشنود.
شاید بسیار ناامیدکننده باشد؛ اما باید بپذیریم که هرگز انتظار نمیرود که گزارش تکاندهنده تازه ریچارد بنت، مواضع قدرتهای جهانی را در قبال طالبان و بحران افغانستان تغییر دهد و حاکمان کنونی کابل را به تجدید نظر در مواضع فاشیستی و ضد مردمی خود وادار کند؛ بلکه بالعکس همه نشانهها حاکی است که امریکا در حال تغییر مسیر به سمت «تعامل» با طالبان است و با ارسال پول، کاهش محدودیت و تحریم، و تسهیل روابط طالبان با جهان به آنها کمک میکند تا قدرت خود را تحکیم بخشند و کنترل امروز و آینده افغانستان را به طور کامل در اختیار بگیرند.
هزینه سنگین این معامله ننگین را مردم بیدفاع افغانستان، اقلیتهای قومی و مذهبی، رسانههای آزاد و فاقد پشتوانه خارجی، زنان و همه کسانی میپردازند که در دو دهه گذشته برای استقرار مردمسالاری و عدالت و صلح مبتنی بر مشارکت همه اقوام در ساختار قدرت و سایر عرصهها قربانیهای زیادی دادند و آرزوهای بزرگی داشتند؛ قربانیهایی که توسط امریکا لگدمال شد و آرزوهایی که یکی پس از دیگری توسط طالبان نابود میشود.