شناسایی دولت طالبان؛ چه کسی باید گام اول را بردارد؟

طالبان می‌دانند که چیزی تغییر نکرده‌است. یک دولت سرپرست صد درصد پشتونی و طالبانی، انسداد مکاتب دخترانه، فشارهای فزاینده بر زنان و دختران و رسانه‌ها، محدود کردن دانشجویان دختر، سرکوب معترضان زن و ممنوعیت کار زنان، در کنار سرکوب بی‌رحمانه اقلیت‌های قومی، نسل‌کشی، کوچ اجباری و نقض سیستماتیک حقوق بشر، مسایلی نیست که به سادگی قابل نادیده‌ گرفتن باشد.

بلال کریمی؛ معاون سخنگوی طالبان می‌گوید که «امارت اسلامی» خواهان تعامل با جهان است و تمامی معیارهای به رسمیت شناخته شدن را برآورده کرده‌است.

آقای کریمی گفت: «امارت اسلامی معیارها و نورم‌هایی که برای به رسمیت شناختن مهم است و در جهان امروزی ما می‌بینیم، تکمیل کرده‌است.»

عبداللطیف نظری؛ معین مسلکی وزارت اقتصاد طالبان هم گفته: «کشورهایی که مانع ایجاد می‌کنند در برابر به رسمیت شناختن امارت اسلامی بیش‌تر به دنبال مقاصد سیاسی و ژئوپلیتیک هستند.»

پیش از این، ذبیح‌الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان نیز در گفتگو با یک رسانه ترکی گفته‌بود که غرب به ویژه ایالات متحده امریکا نمی‌‌خواهد که یک حکومت اسلامی در افغانستان از سوی کشورهای جهان به رسمیت شناخته شود.

آنچه از سوی مقام‌های مختلف رژیم طالبان بیان می‌شود پروپاگندای رسمی «امارت» برای پاسخ به فشارهای جهان به منظور پذیرش پیش‌شرط‌های شناسایی است.

طالبان می‌دانند که چیزی تغییر نکرده‌است. یک دولت سرپرست صد درصد پشتونی و طالبانی، انسداد مکاتب دخترانه، فشارهای فزاینده بر زنان و دختران و رسانه‌ها، محدود کردن دانشجویان دختر، سرکوب معترضان زن و ممنوعیت کار زنان، در کنار سرکوب بی‌رحمانه اقلیت‌های قومی، نسل‌کشی، کوچ اجباری و نقض سیستماتیک حقوق بشر، مسایلی نیست که به سادگی قابل نادیده‌ گرفتن باشد.

دستگاه پروپاگندای طالبان اما به این موارد، پاسخ نمی‌دهد و نمی‌خواهد به طور مستقیم به مسایلی بپردازد که شناسایی رسمی دولت‌شان را به چالش کشیده‌است.

آن‌ها بخشی از این مسایل از جمله تشکیل دولت طالبانی و پشتونی را «مساله داخلی» افغانستان عنوان می‌کنند و در مقابل، استدلال می‌کنند که چرا جمهوری‌خواهان یا دموکرات‌های امریکا مهره‌های جناح‌ رقیب را در دولت‌شان به کار نمی‌گیرند!

ممنوعیت آموزش دختران را نیز به «شریعت» و «سنت‌های فرهنگی» افغانستان ربط می‌دهند و از جهان می‌‌خواهند که به این اصول احترام بگزارند و ارزش‌های خود را بر افغانستان، تحمیل نکنند!

این در حالی است که بسته نگه‌داشتن مکاتب دخترانه حتی در میان رهبران طالبان نیز مخالفان زیادی دارد و به نظر می‌رسد که یک مجموعه نیرومند تندرو که هسته مرکزی قدرت را در اختیار دارد، از سوی رهبر طالبان حمایت می‌شود و مورد تایید رژیم پاکستان است، اراده خود را بر همگان تحمیل کرده و مانع از تحصیل دختران شده‌است.

نقض حقوق بشر، سرکوب اقلیت‌ها، نسل‌کشی، کوچ‌ اجباری و تلاش برای تغییر بافت جمعیتی مناطق غیرپشتون‌نشین هم از بنیاد توسط طالبان، تکذیب می‌شود و گزارش‌ سازمان‌های حقوق بشری در این زمینه‌ها بدون هیچ استدلالی توسط طالبان مردود و بی‌اساس اعلام می‌گردد.

با این وجود، همان‌گونه که ذبیح‌الله مجاهد هم اخیرا در ترکیه گفت، امریکا مانع بزرگ شناسایی دولت طالبان از سوی کشورهای جهان است و تا زمانی که واشنگتن نخواهد این اتفاق نخواهد افتاد.

بنابراین، از نظر طالبان، گام اول را باید واشنگتن بردارد؛ گامی که برای برداشتن آن، از سوی امریکا پیش‌شرط تعیین شده و طالبان این پیش‌شرط‌ها را بی‌بنیاد و غیرموجه می‌دانند و رد می‌کنند.

با این‌همه برای بخشی از طالبان، این‌که کشورهای مختلف خارجی، سفارت‌خانه‌های خود را در کابل باز نگه‌ داشته یا دوباره فعال کرده‌اند، به تنهایی کافی است تا تصور کنند که دولت‌شان مشروعیت و اعتبار خارجی دارد و اگر به رسمیت هم شناخته نشود، باکی نیست؛ اما گروهی دیگر از رهبران طالبان به خوبی می‌دانند که هزینه‌های عدم شناسایی رسمی از سوی کشورهای دیگر چقدر سنگین است و اگر این وضعیت به زودی پایان نیابد چه عواقب و پیامدهایی برای آینده دولت طالبان خواهد داشت.

همین اکنون، تحریم‌های بین‌المللی سبب شده تا رهبران طالبان نتوانند آزادانه به کشورهای منطقه و جهان سفر کنند؛ چیزی که در ابتدای قدرت‌گیری آنان وجود نداشت. همین یک مورد به تنهایی نشان می‌دهد که طالبان به شدت مطرود و منزوی شده‌اند و برای کسب شناسایی بین‌المللی در نهایت مجبور خواهند شد، گام اول را بردارند، و اگر همچنان بر موضع تبلیغاتی و توهم‌آمیز خود مبنی بر تحقق همه پیش‌شرط‌های شناسایی، اصرار و پافشاری کنند، ادامه انزوای سیاسی و اقتصادی بین‌المللی، همان سرنوشتی را برای دولت فعلی طالبان رقم خواهد زد که در دوره اول، تجربه کردند؛ سرنوشتی که به فروپاشی کامل و برچیده‌ شدن بساط رژیم امارت انجامید.

مطالب مرتبط