نشست مسکو؛ برای طالبان یا علیه طالبان؟

حمله انتحاری مرگبار در برابر سفارت روسیه در کابل تردیدهای مسکو درباره دست‌های پشت پرده دخیل در سازمان‌دهی و اجرای این حمله و نیز توانایی و تعهد طالبان در مبارزه با تهدیدهای امنیتی را دوچندان کرده‌است.

ضمیر کابلوف؛ نماینده ویژه روسیه برای افغانستان گفته نشست فرمت مسکو درباره افغانستان روز چهارشنبه آینده برگزار می‌شود.

آقای کابلوف گفته که در این نشست علاوه بر روسیه، نمایند‌گان چین، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایران، پاکستان، هند، قرقیزستان و قزاقستان نیز حضور خواهند داشت.

او قبلا گفته بود که در این نشست از طالبان کسی دعوت نشده‌است.

عدم دعوت از طالبان برای شرکت در نشست مسکو، واکنش منفی وزارت خارجه آن‌ها را برانگیخته است. طالبان گفته‌اند که برگزاری نشست مسکو بدون حضور نمایندگان آن‌ها «ناقص» خواهد بود.

طالبان در عین حال به اظهارات دبیر شورای امنیت ملی روسیه که آن‌ها را ساخته امریکا خوانده بود، واکنش نشان داده و خود را یک گروه جهادی اسلامی نامیده‌اند.

آیا تصمیم مسکو برای عدم دعوت از طالبان برای شرکت در نشستی برای افغانستان و در مقابل، واکنش منفی طالبان به این تصمیم، نشانه سردی رابطه میان دوطرف است؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد، دلایل و عوامل این رویداد چیست و چه پیامدهایی برای امنیت و ثبات در افغانستان و منطقه خواهد داشت؟

پیش از هر چیزی لازم به یادآوری است که روسیه از معدود کشورهایی بود که حتی پیش از خروج کامل نیروهای خارجی و امریکایی از افغانستان، روابط گرم و تنگاتنگی با طالبان داشت. این روابط به اندازه‌ای گسترده بود که حتی امریکایی‌ها ادعا می‌کردند که روسیه به طالبان سلاح و مهمات راهبردی می‌دهد تا نیروهای امریکایی را با آن‌ها هدف قرار دهند؛ اتهامی که هرگز اثبات نشد و روس‌ها هم بارها آن را رد کردند.

با این حال، در این شکی نیست که روسیه نقش مهمی در قدرت‌گیری طالبان داشت و یکی از اهداف بزرگ مسکو از نزدیک‌شدن به طالبان به جز شکست امریکا، مهار داعش و پیش‌گیری از توسعه تروریزم به آسیای مرکزی بوده‌است.

آیا این اهداف، پس از تسلط طالبان بر افغانستان، محقق شده‌است؟

طالبان ادعا می‌کنند که امریکا را در افغانستان «شکست» داده‌اند؛ اما پس از خروج نیروهای امریکایی همواره به صورت آشکار و پنهان، خواستار «عادی‌سازی» روابط با واشنگتن شده و تاکید کرده‌اند که با «هیچ کشوری» دشمنی ندارند و می خواهند با همه کشورهای جهان، روابط دوستانه داشته باشند.

در حال حاضر نیز پیشرفت‌های بزرگ و ملموسی در توسعه روابط طالبان با امریکا به دست آمده و به همین دلیل، بسته‌های پول نقد بیش‌تری به کابل ارسال می‌شود. این تحول، در پی سفر رییس استخبارات طالبان به قطر و مذاکرات او با امریکایی‌ها رخ داد.

از جانب دیگر، داعش نیز روز به روز قدرتمندتر می‌شود و تردیدها درباره توانایی طالبان در مهار این نیروی اهریمنی افزایش می‌یابد. به همین دلیل، کشورهای آسیای میانه، بیش از هر زمان دیگری در گذشته، احساس ناامنی می‌کنند و درباره آینده امنیتی این منطقه، نگران اند؛ چیزی که مسئولیت‌های روسیه را افزایش می‌دهد و مسکو ناگزیر است برای تامین امنیت و کسب اطمینان شرکای استراتژیک خود بر طالبان فشار وارد کند.

با توجه به این مسایل، روس‌ها نسبت به عمکرد و اهداف طالبان، تردید پیدا کرده‌اند. آن‌ها احتمالا به این نتیجه رسیده‌اند که اگر امریکا چراغ سبز نشان دهند، طالبان به سرعت از مسکو فاصله می‌گیرند و به واشنگتن نزدیک می‌شوند.

حمله انتحاری مرگبار در برابر سفارت روسیه در کابل نیز تردیدهای مسکو درباره دست‌های پشت پرده دخیل در سازمان‌دهی و اجرای این حمله و نیز توانایی و تعهد طالبان در مبارزه با تهدیدهای امنیتی را دوچندان کرده‌است.

بنابراین، نشست مسکو در حالی که در آن هیچ نماینده‌ای از طالبان حضور نخواهد داشت، هرگز نمی‌تواند به نفع طالبان و برای کسب مشروعیت و تحکیم قدرت آن گروه باشد؛ بلکه با توجه به نکته‌های پیش‌گفته و نگرانی‌های بزرگی که روسیه دارد، چه بسا می‌تواند به زمینه‌ای برای طرح ترس و هراس از آینده افغانستان و پیامدهای زیانبار آن برای امنیت منطقه تبدیل شود.

مطالب مرتبط