طالبان و پاکستان؛ فرصتی که تبدیل به تهدید شد

حتی اگر مشکلات ارضی و مرزی میان دوطرف حل شود و طالبان در این زمینه، شرایط توسعه‌طلبانه پاکستان را بپذیرند، ارتباط طالبان با سایر گروه‌های جهادی از جمله تحریک طالبان پاکستان، مساله‌ای نیست که به سادگی قابل حل باشد. آن‌ها پیوندهای عمیق و دیرینه دارند و هرگز نمی‌خواهند به خاطر منافع زودگذر سیاسی، تعهدات مقدس جهادی‌شان را زیر پا بگذارند.

دیپلمات ارشد طالبان در اسلام‌آباد در اعتراض به تنش‌های مکرر مرزی به وزارت خارجه پاکستان احضار شد.

وزارت خارجه پاکستان روز جمعه گفت: «کاردار افغانستان در اسلام‌آباد به وزارت امور خارجه فراخوانده شد و پاکستان شدیدا حوادث اخیر گلوله‌باران بی‌دلیل مرزی که منجر به تلفات جانی، زخمی شدن و خسارت مالی شد را محکوم کرد.»

سرداراحمد شکیب؛ کاردار سفارت طالبان در اسلام‌آباد است.

حامد میر؛ روزنامه‌نگار پاکستانی هم می‌گوید در حالی که جهان بر حمله روسیه به اوکراین تمرکز کرده، با وقوع چندین درگیری مرزی میان طالبان و مرزبانان پاکستانی «احتمال بروز فاجعه هر روز بیش‌تر می‌شود.»

آقای میر در مطلبی در روزنامه واشنگتن‌پست نوشته که نخبگان سیاسی در اسلام‌آباد زمانی بر این باور بودند که با پرورش نیروهای طرفدار پاکستان در افغانستان «عمق استراتژیک» برای کشورشان ایجاد خواهند کرد؛ اما حالا گروه‌هایی که به عنوان «دارایی‌های استراتژیک» اسلام‌آباد در کابل دانسته می‌شدند، تبدیل به «تهدید تازه» شده‌اند.

روند وضعیت وخیم و بحرانی حاکم بر کنترل مرزها از سوی طالبان و پاکستان، ارزیابی ظاهرا بدبینانه این روزنامه‌نگار پاکستانی را تایید می‌کند. این وضعیت نشان می‌دهد که چیزی خارج از اراده جنرال‌های فوج و آی‌اس‌آی پاکستان در حال شکل ‌گرفتن است که درست در نقطه مقابل هدف اولیه آن‌ها از تشکیل طالبان و کمک به تسلط آن‌ها بر افغانستان قرار دارد.

به بیان روشن‌تر، آنچه پاکستانی‌ها در نظر داشتند فرصتی برای تبدیل افغانستان به عمق‌ راهبردی‌شان شود، اکنون خود تهدیدی راهبردی علیه منافع حیاتی و امنیت ملی پاکستان شده‌است.

تنش‌های مرزی که در این اواخر، فاصله میان دفعات وقوع آن نیز به سرعت در حال کاهش می‌باشد، نشانه آن است که امتناع طالبان از پذیرش خط دیورند به عنوان مرز مشترک میان دو کشور، عامل اصلی این درگیری‌هاست؛ درگیری‌هایی که روز به روز خشن‌تر و خونین‌تر می‌شود و طالبان نسبت به روزهای نخست به وضوح، مواضع تهاجمی‌تری اتخاذ کرده‌اند.

آن‌ها ظاهرا می‌خواهند این پیام را به پاکستانی‌ها منتقل کنند که نمی‌خواهند به عنوان مزدوران مطیع و پیاده‌نظام فرمانبردار ارتش و آی‌اس‌آی عمل کنند. این چیزی است که سران حاکم بر دولت طالبان در کابل و قندهار نیز از آن حمایت می‌کنند و بعید است که درگیری‌های خونبار اخیر، صرفا ناشی از سوء رفتارهای تحریک‌آمیز مرزبانان دوطرف باشد.

رهبران طالبان در همین ابتدای کار می‌خواهند نشان دهند که در مسایل امنیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان، هرگز از پاکستان دستور نمی‌گیرند و نمی‌خواهند در زمین اسلام‌آباد بازی کنند. آن‌ها ظاهرا برای تحکیم اقتدار، دستیابی به مشروعیت و تقویت محبوبیت داخلی خود به این واقعیت پی برده‌اند که مردم افغانستان، صرف نظر از مذهب و زبان و جناح و حزب، عموما از پاکستان نفرت دارند و اگر طالبان از پاکستان فاصله نگیرند و به ویژه در مسایل حیاتی مربوط به امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور طبق قواعد تعریف‌شده از سوی اسلام‌آباد، رفتار کنند، حتی حمایت پشتون‌ها را نیز از دست خواهند داد و به سرعت منزوی خواهند شد.

از جانب دیگر، موضوع دیگری که بر رویاپردازی‌های سران ارتش و دولت پاکستان درباره تبدیل افغانستان زیر سلطه طالبان به عمق استراتژیک آن کشور، سایه می‌اندازد، این است که حتی اگر مشکلات ارضی و مرزی میان دوطرف حل شود و طالبان در این زمینه، شرایط توسعه‌طلبانه پاکستان را بپذیرند، ارتباط طالبان با سایر گروه‌های جهادی از جمله تحریک طالبان پاکستان، مساله‌ای نیست که به سادگی قابل حل باشد. آن‌ها پیوندهای عمیق و دیرینه دارند و هرگز نمی‌خواهند به خاطر منافع زودگذر سیاسی، تعهدات مقدس جهادی‌شان را زیر پا بگذارند.

از نظر امنیتی نیز طالبان افغان، تمایل ندارند که در برابر نیروهای جهادی دیگر قرار بگیرند. این پیام خطرناکی نه تنها به تحریک طالبان پاکستان؛ بلکه به سایر گروه‌های جهادی هم ارسال می‌کند و آ‌ن‌ها را از طالبان دور می‌کند و حتی شاید در برابرشان قرار دهد؛ رخدادی که داعش، منتظر وقوع آن است تا به سرعت از آن به نفع خود و علیه طالبان مستقر در افغانستان، بهره‌برداری کرده و با سربازگیری از میان ارتش‌ چندملیتی تروریزم، علیه دولت طالبان اعلام «جهاد» کند.

با توجه به این واقعیت‌ها انتظار نمی‌رود که تنش جاری میان طالبان و پاکستان به زودی به نفع دولت اسلام‌آباد، فروکش کند؛ مگر این‌که طالبان افغان، آماده پرداخت هزینه‌های سنگین و مرگبار آن با از دست دادن محبوبیت‌ خود در میان پشتون‌ها و انزوای داخلی و نیز قرار گرفتن در نقطه مقابل نیروهای جهادی سابقا متحد خویش در برابر کسب رضایت ولی‌نعمت خود پاکستان باشد.

 

مطالب مرتبط