ترامپ و طالبان؛ یک معامله دو سر باخت؟
پیروزی بایدن هم کام ترامپ را تلخ کرد و هم رویاهای طالبان را برباد داد؛ زیرا او علیرغم سوء مدیریت واضحاش در جریان عملیات سقوط، خروج و انتقال، تعهد ظاهری و هرچند دروغیناش به حقوق بشر را حفظ کرده و دستکم مانند ترامپ بیپروا برای مشروعیت بخشیدن به طالبان، پیشگام نمیشود.
دونالد ترامپ؛ رئیس جمهور سابق امریکا بار دیگر از نحوه خروج سربازان امریکایی از افغانستان انتقاد کرده و گفتهاست که سلاحهای مدل جدید امریکایی «مانند دوربینهای دید در شب» به دست طالبان افتاده و آنها را قادر به جنگ در شب کردهاست.
ترامپ گفته: «طالبان جنگجویان خوبی هستند؛ اما هرگز قادر به جنگ در شب به دلیل نداشتن دوربین دید در شب ‘دوچشمی’ نبودند، ما هزاران مدل جدید آن را به آنها دادیم که خیلی بهتر از خود ماست، بهترین مدل جدید است.»
بنا به ارزیابی وزارت دفاع امریکا، حدود ۸ میلیارد دالر اسلحه نیروهای امنیتی دولت پیشین افغانستان به دست طالبان افتادهاست.
ترامپ افزود: زمانی که افغانها با شوروی در دهه ۱۹۸۰ میجنگیدند نیز «ما تسلیحات آنها را تهیه کردیم».
او مدعی شد که شنیدهاست که «روسیه به طالبان سلاح داده…؛ من این را شنیدهام؛ اما با این وجود (چنین اطلاعاتی) هرگز به میز من نرسید.»
در این شکی نیست که امریکا تسلیحات پیشرفتهای در اختیار طالبان قرار داد و آنها را قدرتمندتر کرد. گزارشها حاکی است که زرادخانههای عظیم از تسلیحات دستنخورده امریکایی بدون حتی یکبار استفاده نظامیان افغان به دست طالبان افتاد. پایگاههای نظامی بدون درگیری و خونریزی به طالبان واگذار میشد و در سریال دومینویی سقوط، چیزی که هرگز شبیه سقوط نبود، تخلیه مراکز نظامی و انبارهای تسلیحاتی، پیش از رسیدن طالبان بود و این چیزی بود که همه شاهد بودند.
پرسش اما این است که اگر ترامپ، رییس جمهوری امریکا میبود، وضعیت طور دیگری رقم میخورد؟
او نحوه واگذاری قدرت به طالبان و خروج آشفته، پرهرجومرج و به شدت مفتضح نیروهای امریکایی از افغانستان را شدیدا مورد انتقاد قرار میدهد. شاید به این دلیل که میخواهد از زیر بار سنگین رسواییهای شرمآوری که در جریان عملیات خروج و انتقال متحدان امریکا از افغانستان رخ داد، شانه خالی کند، شاید با استفاده از این اهرم میخواهد مسئولیت خود در امضای توافق استعماری دوحه که منجر به سقوط نظام جمهوری و بازگشت طالبان به قدرت شد را نادیده بگیرد، شاید هم در پی تضعیف سیاست خارجی رقیب دموکرات خود با استفاده از زمینههای فاجعهباری است که خروج امریکا از افغانستان به وجود آورد.
با اینهمه، هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر ترامپ در قدرت باقی میماند، وضعیت به گونهای دیگر رقم میخورد، تسلیحات امریکایی پیش از نظامیان آن کشور از افغانستان خارج میشد و طالبان هرگز به میراث امریکا در افغانستان دست پیدا نمیکردند.
تصور نمیشود که بایدن گامی فراتر از توافق ترامپ با طالبان برداشته باشد. هیچکس درباره بندهای پنهانی توافق دوحه نمیداند، شاید واگذاری تسلیحات امریکایی به طالبان نیز بخشی از این بندها باشد؛ بندهایی که ترامپ هم میداند که بایدن مجاز به افشای آن نیست؛ چون فوق محرمانه است و از مسایل مهم امنیت ملی ایالات متحده محسوب میشود.
در این میان اما تردیدی وجود ندارد که ترامپ میخواست روند صلح امریکا با طالبان را به طور کامل به نام خود رقم بزند. حتی ادعاهایی وجود دارد که میگوید او قصد داشت با استفاده از این اقدام، جایزه صلح نوبل را ببرد!
شکست او در انتخابات ریاست جمهوری امریکا اما تمام تلاشها و رویاپردازیهای بلندپروازانهاش در این زمینه را ضرب صفر کرد و این فرصت را در اختیار بایدن قرار داد. بایدن هم از خروج از افغانستان، طرفی نبست؛ زیرا فضیحتهای شرمآوری که به بار آمد، مدیریت او را زیر سؤال برد و انتقادهای گستردهای را از دولت امریکا و شخص بایدن برانگیخت. این انتقادات هنوزهم ادامه دارد؛ چون جهان نظارهگر بازگشت آشکار طالبان به نسخه اولیه خود است و این امر، انتقادها از امریکا برای بازگرداندن طالبان به قدرت را دوچندان میکند و دولت بایدن را تحت فشار مضاعف قرار میدهد.
از سوی دیگر، به همان میزان که ترامپ تمایل داشت پروژه «صلح» با طالبان به نام او رقم بخورد، طالبان نیز برای پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری «دعا» میکردند؛ زیرا آنها میدانستند که رییس جمهوری بیثبات و جاهطلب امریکا بیش از هر رهبر امریکایی دیگری به آنها امتیاز میدهد و آرزوهای بزرگشان برای تصاحب قدرت و کسب مشروعیت را به برآورده خواهد کرد.
بنابراین، پیروزی بایدن هم کام ترامپ را تلخ کرد و هم رویاهای طالبان را برباد داد؛ زیرا او علیرغم سوء مدیریت واضحاش در جریان عملیات سقوط، خروج و انتقال، تعهد ظاهری و هرچند دروغیناش به حقوق بشر را حفظ کرده و دستکم مانند ترامپ بیپروا برای مشروعیت بخشیدن به طالبان، پیشگام نمیشود.
از این منظر، توافق ترامپ – طالبان، یک معامله دو سر باخت بود؛ زیرا بخشی از آرزوهای دوطرف این معامله در پی پیروزی بایدن در انتخابات امریکا، تحقق نیافت.