حکم بازداشت پوتین؛ تلاش مذبوحانه غرب برای فرار از شکست
صرف نظر از اتهامی که علیه ولادیمیر پوتین مطرح شده، صدور این حکم نشانگر ضعف و استیصال و آسیبپذیری غرب در برابر روسیه در جنگ فرسایشی اوکراین است.
دیوان لاهه با متهم کردن ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهور روسیه به «جنایت جنگی» برای او قرار بازداشت صادر کرد.
دادگاه بینالمللی کیفری در لاهه اخیرا اعلام کرد که این حکم به دلیل مشارکت مشکوک ولادیمیر پوتین در «اخراج غیرقانونی و انتقال کودکان» از مناطق اشغالی اوکراین به روسیه صادر شده است.
ماریازاخاروا؛ سخنگوی وزارت خارجه روسیه اما گفت: دستورالعملهای احتمالی دستگیری، صادرشده توسط دادگاه بینالمللی کیفری از نظر قانونی برای روسیه هیچ اهمیتی ندارد.
رئیس پارلمان روسیه نیز گفت: احکام شما بر روسیه صدق نمیکند. غرب میداند تا پوتین هست روسیه هست و به همین دلیل به او حمله میکنند. قدرت پوتین در حمایت از مردم روسیه نهفته است بنابراین ما هرگونه حمله به رئیس جمهور روسیه را تعدی به کشورمان تلقی میکنیم.
دیمیتری مدودوف؛ معاون شورای امنیت ملی روسیه هم گفت: «دیوان بینالمللی کیفری علیه ولادیمیر پوتین قرار بازداشت صادر کرده. نیازی به توضیح این نیست که این کاغذ باید کجا استفاده شود.»
همانگونه که در واکنش مقامهای مختلف دولت روسیه نیز بازتاب یافته، این حکم آشکارا انگیزه سیاسی دارد، تنها برای بدنام کردن رییس جمهور روسیه صادر شده، فاقد هرگونه ارزش حقوقی و قضایی است و هرگز اجرا نخواهد شد.
صرف نظر از اتهامی که علیه ولادیمیر پوتین مطرح شده، صدور این حکم نشانگر ضعف و استیصال و آسیبپذیری غرب در برابر روسیه در جنگ فرسایشی اوکراین است.
غربیها تصور میکردند که با شعلهور کردن جنگ اوکراین، به زودی روسیه را زمینگیر میکنند، پوتین با شورشهای داخلی روبهرو میشود و با وضع تحریمهای سنگین و رفتن شرکتهای بزرگ غربی از روسیه، اقتصاد این کشور متلاشی میشود، روبل؛ پول ملی روسیه ارزش خود را از دست خواهد داد و روسیه در یک انزوای مطلق، بخش وسیعی از قدرت خود را از دست خواهد داد و همانند شوروی به طور بازگشتناپذیری فروخواهد پاشید.
این در حالی است که نه تنها اقتصاد روسیه، پویا و پیشرو باقی ماند و ارزش روبل افزایش یافت؛ بلکه از آنسو خود غرب آسیب دید، تورم رکوردهای چندده سالهاش را شکست، نرخ بیکاری افزایش یافت، اعتصابات ویرانگر و خشونتبار کارگری، نظم و امنیت شهری و خدمات عمومی را در اروپا مختل کرد، بانکها یکی پس از دیگری ورشکست میشوند و خطر وقوع رکود بزرگ، اقتصاد غرب را تهدید میکند.
اکنون همچنین ثابت شدهاست که نه تنها رویای خیالپردازانه غرب درباره فروپاشی روسیه تحقق نمییابد؛ بلکه روسیه در جنگ اوکراین در مسیر شکست کامل غرب قرار دارد و اهداف راهبردی مسکو برای تعریف یک عمق استراتژيک قدرتمند و بازدارنده در داخل خاک اوکراین برای مهار پروژه امپریالیستی ناتو، برآورده شدهاست.
سفر متهورانه اخیر ولادیمیر پوتین به ماریوپول که اندکی پس از صدور حکم «بازداشت» او از سوی دادگاه کیفری لاهه صورت گرفت، یک نمایش قدرت بینظیر در برابر توطئههای مضحک غرب بود.
این سفر و رانندگی شجاعانه و پیاممند پوتین در خیابانهای ماریوپول و گفتگوهای مستقیم او با مردم ساکن این منطقه، نشان داد که کرملین، حکم صادرشده از سوی دادگاه لاهه را به سخره گرفته و با این نمایش قدرت به غرب پیام میدهد که اوکراین و روسیه به عنوان یک ملت واحد و بخشهایی از تمدن روسی باقی خواهند ماند.
این در حالی بود که همه کشورهای غربی با تمام توان از اوکراین حمایت کردند تا روسیه را زمینگیر کنند و به حیات سیاسی پوتین در مسکو پایان دهند. بسیاری از تحلیلگران مسایل استراتژيک حتی جنگ اوکراین را به یک جنگ جهانی در مقیاس کوچک تعبیر میکردند و باور داشتند که این نبردی میان روسیه و اوکراین نه؛ بلکه جنگ شرق و غرب است؛ جنگی که حالا روسیه برنده آن است و این ولادیمیر پوتین است که در خیابانهای ماریوپول رانندگی میکند؛ حرکتی که به عصبیت و عصیان جنونآمیز غرب وحشی دامن میزند و آن را تشدید میکند.
بنابراین، غرب اکنون در حال استفاده از آخرین و البته ضعیفترین کارتهای خود برای منزوی کردن روسیه، بدنام کردن پوتین و در نتیجه، فرار از شکست یا دستکم کاهش هزینههای سنگین آن است.
این در حالی است که خود غربیها بیشتر از هر مرجع دیگری در طول سالهای گذشته، از اعتبار و اقتدار و مشروعیت دادگاه بینالمللی لاهه، کاسته و آن را در حد یک مرجع تشریفاتی، بیصلاحیت و فاقد قدرت تنزیل دادهاند. از یاد نمیبریم زمانی که دادستانهای لاهه تصمیم گرفتند که تحقیقات خود درباره مستندات جنایات جنگی ناتو و امریکا در جنگ افغانستان را شروع کنند، چگونه از سوی امریکا تحریم شدند و سفرشان به امریکا ممنوع شد!
از سوی دیگر، دادگاه لاهه اگر دعوی عدالت و حقوق بشر را دارد و میخواهد از صلاحیتهای قانونی خود برای تحقق صلح عادلانه در جهان استفاده کند، چرا تاکنون حتی یک رییس جمهور جنایتکار امریکایی را در ارتباط با جنایتهای فجیعی که تنها در همین ۲۰ سال اخیر در عراق و افغانستان و سوریه و… مرتکب شدهاند، متهم نکرده و مورد پیگرد قرار ندادهاست؟ همین پرسش را میتوان درباره رهبران سایر قدرتهای غربی نیز مطرح کرد.
با این حساب، بدیهی است که حکم بازداشت ولادیمیر پوتین، یک تصمیم مضحک و بیارزش برای راهاندازی یک نمایش سیاسی بیمایه است که هرگز راه به جایی نخواهد برد.