آشتی ایران و عربستان؛ آینده خاورمیانه و خاورمیانه آینده
انتظار میرود که دو قطب قدرت در جهان اسلام به زودی گامهای سازنده بیشتری بردارند و به این ترتیب، بحران سیاسی طولانی در لبنان، جنگ داخلی سوریه، فاجعه یمن و دیگر مسایل مبتلابه جهان اسلام نیز یکی پس از دیگری در سایه تعامل دوستانه دو کشور قدرتمند خاورمیانه، حل و فصل شود و دنیای اسلام و به طور خاص، خاورمیانه فصل جدیدی از امنیت و ثبات و شکوفایی را تجربه کند.
وزیران امور خارجه ایران و عربستان برای دومین بار در یک هفته گذشته با یکدیگر گفتگو کردند و تصمیم دارند سرانجام در «ماه رمضان» با یکدیگر دیدار کنند.
خبرگزاری رسمی عربستان سعودی گزارش داد که «در این تماس، با توجه به توافق سه جانبه که با حضور جمهوری خلق چین به امضا رسید، تعدادی از موضوعات مشترک مورد بحث و بررسی قرار گرفت. دو وزیر توافق کردند که در ماه رمضان دیداری دوجانبه برگزار کنند.»
وزارت امور خارجه ایران نیز این رویداد را تایید کرد.
آنها چهارشنبه گذشته هم تماس تلفونی داشتند.
ایران و عربستان ۱۹ حوت برای ازسرگیری روابط توافق کردند. این توافق با میانجیگری چین بهدست آمد.
در پی انتشار این خبر، محمد جدعان؛ وزیر مالیه عربستان گفت در پی توافق تهران و ریاض، عربستان میتواند «خیلی زود» در ایران سرمایهگذاریهای خود را آغاز کند، فرصتهای زیادی برای سرمایهگذاری عربستان در ایران وجود دارد.
به جز سرمایهگذاریهای متقابل شرکتهای عربی و ایرانی در دو کشور و گشایشهای سودمند اقتصادی، برقراری روابط دوستانه میان دو قطب قدرت در جهان اسلام، پیامدهای سیاسی و امنیتی گستردهای برای ملتهای مسلمان و منطقه حساس و راهبردی خاورمیانه خواهد داشت.
به باور کارشناسان، انتشار خبر اولیه و برداشتن گامهای ابتدایی و محتاطانه دو کشور برای از سرگیری روابط، همین اکنون هم به نگرانیهای گسترده در اسراییل، امریکا و اروپا منجر شدهاست.
اسراییل که درگیر یک آشوب بیثباتکننده داخلی است و بسیاری از ناظران، حتی وضعیت بحرانی جاری در اسراییل را نشانههای ابتدایی وقوع یک جنگ داخلی میان جناحهای رقیب، افراطیون انحصارطلب صهیونیست و یک طبقه نخبه فاسد و اقتدارگرا ارزیابی میکنند، از این تحول، سرخورده و هراسان است و منتقدان رژيم نتانیاهو آن را یک شکست بزرگ در سیاست خارجی او ارزیابی میکنند.
همزمان، پروژهای که ترامپ و داماد یهودی او جرد کوشنر، زیر نام «معاهدات ابراهیم» برای عادیسازی تاریخی روابط میان اعراب و رژيم تلآویو راهاندازی کردند، در پی درگیریهای خونین اخیر میان فلسطینیان و اسراییلیها از یکسو و به قدرت رسیدن یک رژيم راست افراطی در تلآویو از جانب دیگر، با خطر فروپاشی رو به رو شدهاست؛ بنابراین، اعراب ترجیح میدهند که به جای دوستی با اسراییل برای درهمشکستن قدرت رو به گسترش ایران در خاورمیانه، یک دوستی پایدار منطقهای را با ایران پیریزی کنند که در آن هردو طرف معامله به سودهای سرشاری دست یابند و از نظر استراتژيک، برد کنند.
نکته دیگر، تضعیف فزاینده نقش امریکا در معادلات جهانی است. کشورهای عربی که عمدتا ثبات و امنیتشان را مرهون حضور نظامی امریکا در آبهای خاورمیانه و استقرار پایگاهههای راهبردی امریکا در سرزمینهای خود هستند، پس از خروج غیرمسئولانه نظامیان امریکایی از افغانستان، نسبت به چشمانداز تعهدات امنیتیشان با امریکا عمیقا دچار تردید شدند. البته این تردید، پیش از این نیز وجود داشت؛ به ویژه در شرایطی که امریکا همواره به طور آشکار بر «برتری کیفی» قدرت نظامی اسراییل نسبت به اعراب تاکید کرده و در چارچوب همین رویکرد از فروش تسلیحات راهبردی و پیشرفته خود به اعراب خودداری میکند؛ اما همان تسلیحات را به اسراییل میفروشد.
جنگ اوکراین، افزایش قیمت نفت و رد فوری تقاضای صریح امریکا از سوی عربستان و امارات برای افزایش تولید نفت خود به منظور صیانت از منافع اقتصادی واشنگتن هم شکاف میان اعراب و امریکا را تعمیق بخشید و نشان داد که عربها به سمت شرق متمایل شدهاند.
در این میان اما حضور تاریخی شی جین پینگ؛ رییس جمهور چین در نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیح فارس که پیش از این غالبا میزبان رهبران امریکایی بود، شک و گمانّها درباره گسست اعراب از غرب را به یقین بدل کرد.
در ادامه این تحولات، ایران و عربستان در گامی سرنوشتساز با میانجیگری چین، برای از سرگیری روابط سیاسیشان پس از ۷ سال تنش و تخاصم، توافق کردند؛ رویدادی که با استقبال گسترده روسیه و دیگر قدرتهای بلوک شرق مواجه شد و اروپا و امریکا اما به طور محتاطانه و معنیداری از این رویداد، استقبال کردند؛ اگرچه واضح است که آنها هرگز با این رویداد، موافق نیستند.
با اینهمه انتظار میرود که دو قطب قدرت در جهان اسلام به زودی گامهای سازنده بیشتری بردارند و به این ترتیب، بحران سیاسی طولانی در لبنان، جنگ داخلی سوریه، فاجعه یمن و دیگر مسایل مبتلابه جهان اسلام نیز یکی پس از دیگری در سایه تعامل دوستانه دو کشور قدرتمند خاورمیانه، حل و فصل شود و دنیای اسلام و به طور خاص، خاورمیانه فصل جدیدی از امنیت و ثبات و شکوفایی را تجربه کند.
کارشناسان میگویند که این تحول حتی میتواند چشمانداز آینده خاورمیانه و خاورمیانه آینده را نیز تعیین کند؛ خاورمیانهای که در سایه همگرایی قدرتهای اسلامی به یکجانبهگرایی جاهطلبانه رژيم اسراییل پایان خواهد داد، از هژمونی تاریخی امریکا رهایی خواهد یافت و تمام تهدیدها تبدیل به فرصت گشته و در مسیر رشد و پیشرفت و ثبات و صلح در منطقه، هدایت و مدیریت خواهد شد.