از ویانا تا دوحه؛ جهان بر دو راهی
طرفهای شرکتکننده در نشست دوحه، شاهد شکلگیری دو قطب متضاد در حمایت و ضدیت با طالبان باشند؛ اما با توجه به مواضع ابرقدرتهایی مانند امریکا و روسیه، تصور نمیشود که در نهایت، نتیجه به سود طالبان رقم بخورد و آنها جایگاه یک دولت مشروع را احراز کنند.
مخالفان سیاسی طالبان در پایان نشست ویانا؛ پایتخت اتریش، خواهان لغو توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان شدند و از سازمان ملل نیز خواستند تا از هرگونه بحث درباره به رسمیت شناختن حکومت طالبان اجتناب کند.
در قطعنامه پایانی این نشست آمده: «از آنجایی که سلطه نامشروع طالبان در نتیجه موافقتنامه سال ۲۰۲۰ دوحه منجر به وضعیت فاجعهبار موجود در افغانستان شده است، تداوم آن را به خیر افغانستان نمیبینیم.»
همچنین در این قطعنامه، اظهارات اخیر امینه محمد؛ معاون دبیرکل سازمان ملل درباره «بحث بر سر گامهای کوچک به سمت به رسمیت شناختن» طالبان «غیرمسئولانه» خوانده شده و از سازمان ملل خواسته شده تا در کنفرانسی که قرار است اول و دوم ماه می در دوحه برگزار شود، «از هرگونه بحثی که منجر به تداوم سلطه طالبان و پیچیدهتر شدن اوضاع افغانستان شود، خودداری کند».
نشست ویانا به طور مشخص به منظور تاثیرگذاری بر نشستی که قرار است به ابتکار سازمان ملل درباره راههای تعامل با طالبان در دوحه برگزار شود، زودتر از موعد مقرر برگزار شد؛ بنابراین، هدف اصلی چهرههای شرکتکننده در آن نشست، اعمال فشار بر جهان به منظور خودداری از اعطای رسمیت به دولت طالبان بود.
اگرچه نه اصل نشست و نه قطعنامه پایانی آن، مورد توجه جدی جامعه جهانی قرار گرفت؛ اما به نظر میرسد که در نهایت، واکنشهای اعتراضی گسترده به برنامه سازمان ملل برای بررسی ایده به رسمیت شناختن دولت طالبان، این سازمان را مجبور به عقبنشینی کرده و در نشست دوحه تصمیمی در این باره، اتخاذ نخواهد شد.
دو قطب اصلی قدرت جهانی، یعنی روسیه و امریکا هم تصریح کردهاند که طالبان، شرایط کسب شناسایی بینالمللی را فراهم نکردهاند و به رسمیت شناختن دولت آنها در دستور کار نشست دوحه نیست. به این ترتیب، پیشبینی نمیشود که در نشست قریبالوقوع در دوحه، آرزوی دیرینه طالبان مبنی بر کسب شناسایی بینالمللی برآورده شود.
با این حال، کشورها و چهرههایی نیز هستند که به طور مذبوحانه تلاش میکنند تا در نشست آتی درباره چگونگی رابطه جهان با طالبان در دوحه، تصمیمی گرفته شود که طالبان انتظار دارند. کشورهایی مانند چین، ایران، پاکستان، قطر و چندین کشور دیگر به اضافه افرادی مانند زلمی خلیلزاد و امینه محمد در تلاش اند تا سازمان ملل برای شناسایی رسمی رژيم طالبان، پیشگام شود و این طلسم را بشکند؛ طلسمی که پیشتر با واگذاری نمایندگیهای سیاسی افغانستان به دیپلماتهای طالبان در کشورهای یادشده، برای شکستن آن زمینهسازی و مقدمهچینی شدهاست.
بنابراین، ارزیابیها نشان میدهد که طرفهای شرکتکننده در نشست دوحه، شاهد شکلگیری دو قطب متضاد در حمایت و ضدیت با طالبان باشند؛ اما با توجه به مواضع ابرقدرتهایی مانند امریکا و روسیه، تصور نمیشود که در نهایت، نتیجه به سود طالبان رقم بخورد و آنها جایگاه یک دولت مشروع را احراز کنند.
از جانب دیگر، نشست مخالفان طالبان در ویانا اگرچه با بازخوردهای سیاسی و رسانهای اندک همراه بود؛ اما دستکم بر این واقعیت تاثیر داشت که به جز طالبان، طرفهای دیگری نیز هستند که خود را در قضایای افغانستان، سهیم میدانند و انتظار دارند که دیده و به حساب آورده شوند.
افزون بر این، سیاستهای زنستیزانه و ضد حقوق بشری طالبان هم به مخالفان آنها کمک میکند تا کشورهای جهان را به عدم شناسایی رسمی دولت به رهبری آنها ترغیب کنند. حضور پررنگ فعالان زن در نشست ویانا و تاکید و تمرکز ویژه این نشست بر وضعیت رقتانگیز زنان و دختران زیر سلطه طالبان، از برگهای برنده مخالفان طالبان در نشست ویانا بود که بیتردید میتواند تاثیر شگرفی بر موضع کشورها در نشست دوحه داشته باشد.
با اینهمه، مخالفان طالبان تاکنون نتوانستهاند آنگونه که انتظار میرفت، قدرتمند و مؤثر ظاهر شوند. یکی از دلایل این امر، عدم وحدت و همگرایی داخلی میان آنها بودهاست. در واقع، تنها چیزی که در شرایط کنونی آنها را باهم متحد میکند و زیر یک چتر فراهم میآورد، ضدیت و مخالفتشان با طالبان است؛ به جز این، آنان هیچ نقطه نظر مشترک دیگری ندارند و اگر عنصر وحدتبخش دشمن مشترک از میان برود، بار دیگر به سادگی در برابر همدیگر قرار خواهند گرفت. این واقعیتی است که در گذشته نیز از عوامل اصلی شکست تلاشها برای ایجاد یک دولت ملی در افغانستان بوده و در حال حاضر نیز با توجه به تجارب تلخ گذشته، کشورها را از سرمایهگذاری روی این جریان، برحذر میدارد.
درخواست برای الغا و انحلال توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان هم دیگر موضوعی بود که در نشست ویانا مطرح شد؛ خواستهای غیرعملی و غیرواقعبینانه که تنها پیامد آن، احتمالا فاصله گرفتن امریکا از جریانهای ضد طالبان خواهد بود.