گزینههای آیاسآی در افغانستان: طالبان یا مجاهدین سابق؟
در وابستگی و ارتباط طالبان و مجاهدین سابق به سازمان جاسوسی پاکستان هیچ تردیدی وجود ندارد. تنها نکتهای که مبهم است این است که در حال حاضر و در آینده، از نظر جنرالهای پاکستانی و استراتژیستهای جاسوسی آیاسآی کدامیک از این دو میتوانند بهتر از دیگری اهداف و نقشههای پاکستان را در افغانستان عملیاتی کنند: طالبان یا مجاهدین سابق؟
سخنگوی طالبان به گزارشها درباره دیدار رهبران جهادی در ترکیه با نمایندگان سازمان استخبارات پاکستان نیز واکنش نشان داد و گفت که «این چهرهها که ۲۰ سال طالبان را به وابستگی به پنجاب متهم میکردند، حالا خودشان به آیاسآی تعهد میسپارند.»
وی ادامه داد که این افراد با حمایت استخبارات غرب نتوانستند کاری از پیش ببرند؛ حالا فکر میکنند با حمایت آیاسآی میتوانند برگردند. او تکرار کرد که «این خواب و خیال است.»
شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان، هرگونه دیدار با نمایندگان آیاسآی را رد کرده است.
با وجود موضعگیری ذبیح الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان درباره احتمال اتکا و وابستگی رهبران مخالف طالبان و مجاهدین پیشین به سازمان جاسوسی پاکستان آیاسآی اما این امر هرگز واقعیتهای تاریخی درباره نسبت طالبان با پاکستان و سازمان آیاسآی را تغییر نخواهد داد.
کارشناسان میگویند که به همان میزان که مجاهدین سابق مورد حمایت پاکستان را به طور مشخص سازمان اطلاعات نظامی آن کشور آیاسآی قرار داشتند، طالبان نیز اصالتاً یک پروژه پاکستانی برای تشدید و تقویت جنگهای داخلی در افغانستان بود.
به باور آنها طالبان با وجود اینکه امروز بر سر مسائلی مانند تیتیپی و تروریزم با دولت مستقر در اسلامآباد درگیر تنشهای فزاینده هستند؛ اما این امر نمیتواند واقعیتها درباره ریشههای پاکستانی این گروه و کمکهای مستقیم و غیرمستقیم ارتش، آیاسآی و دولتهای حاکم بر اسلام آباد برای دستیابی طالبان به قدرت را تغییر دهد.
از جانب دیگر، هیچ شکی وجود ندارد که آیاسآی پاکستان همواره تلاش میکند تا نیروهای نیابتی خود را در افغانستان فعال نگه دارد تا از شکلگیری یک دولت مقتدر مرکزی در کابل که در مسیر هژمونی سنتی پاکستان بر افغانستان مانع و محدودیت ایجاد کند، جلوگیری به عمل آورد و افغانستان را تا ابد در جنگ، ناامنی و عقب ماندگی ناشی از پیامدهای آن نگه دارد.
بنابراین از نظر آگاهان، اگر دیروز گروههای پرشمار جهادی از حمایتهای پیدا و پنهان پاکستان و به طور مشخص سازمان جاسوسی آن آیاسآی برخوردار بودند، پس از مجاهدین سابق، این نقش به طالبان واگذار شد و آنها به عنوان محصول مستقیم کارخانههای تولید تروریزم در دارالعلوم حقانیه و سایر مراکز آموزشی، کمپهای نظامی و اردوگاههای تحت نظر ارتش و آیاسآی مامور پیشبرد پروژه هژمونیک پاکستان در افغانستان شدند.
البته در زمینه وابستگی رهبران طالبان به پاکستان و حتی ادعاها درباره تابعیت پاکستانی آنان، اخبار و گزارشها و مستندات فراوانی منتشر شده است. به عنوان نمونه در یکی از موارد وقتی خبرنگاری در میدان هوایی دوحه از یک مذاکره کننده ارشد طالبان در جریان گفتگوهای این گروه با امریکا پرسید که به کجا میرود؟ او پاسخ داد: خانه. خبرنگار دوباره پرسید: افغانستان؟ او در پاسخی معنادار گفت: نه پاکستان!
همین گفتگوی کوتاه به وضوح نشان میدهد که طالبان در گذشته پاکستان را «خانه» خود میدانستند. پس امروز چگونه میتوانند وابستگی خود به پنجاب و سازمان جاسوسی آیاسآی را انکار کنند؟
بلافاصله پس از بازگشت طالبان به قدرت نیز این فیض حمید؛ رئیس وقت سازمان جاسوسی بود که به عنوان نخستین مقام خارجی به کابل سفر کرد تا اختلافات داخلی طالبان را مهار کند، کابینه به اصطلاح موقت این رژیم را تشکیل دهد و طرح تسلط طالبان بر پنجشیر را با تضمین مشارکت جنگندهها و پهپادهای پاکستانی پیریزی کند.
باری حتی در دورانی که روابط طالبان و پاکستان بر سر مسائل مختلف دچار تنش شده بود یک درجهدار ارشد ارتش پاکستان به طعنه گفته بود که این تنشها جدی و عمیق ریشهدار و طولانی نخواهد بود؛ زیرا به گفته او هنوز هم خانوادههای رهبران طالبان در پاکستان زندگی میکنند و آنها برای دیدار با فرزندانشان مجبور اند به این کشور سفر کنند؛ کنایهای سنگین اشاره به اینکه طالبان اصالت و ریشه پاکستانی دارند و هیچگاه نمیتوانند از عقبه پاکستانیشان چشمپوشی کنند.
بنابراین در شرایط کنونی که به نظر میرسد روابط طالبان و پاکستان بر سر مساله تیتیپی، درگیریهای مرزی و اختلافات ارضی، ناامنیهای رو به گسترش در پاکستان و حضور هبران جریانهای تروریستی و تجزیه طلب در افغانستان زیر سلطه طالبان رو به وخامت است، این سوال مطرح میشود که گزینههای آیاسآی برای ادامه نفوذ و هژمونی خود در افغانستان آیا طالبان است یا مجاهدین سابق؟
این پرسش از آن حیث اهمیت دارد که همانگونه که در بالا نیز اشاره شد هر دو طرف یادشده سابقه وابستگی به پاکستان و آیاسآی را دارند و این سازمان مخوف و پیچیده استخباراتی هرگاه که اراده کند میتواند از هر دو نیرو برای پیشبرد پروژهها و اهداف استراتژیک و نیات هژمونیک خود در افغانستان استفاده کند.
بنابراین در وابستگی و ارتباط طالبان و مجاهدین سابق به سازمان جاسوسی پاکستان هیچ تردیدی وجود ندارد. تنها نکتهای که مبهم است این است که در حال حاضر و در آینده، از نظر جنرالهای پاکستانی و استراتژیستهای جاسوسی آیاسآی کدامیک از این دو میتوانند بهتر از دیگری اهداف و نقشههای پاکستان را در افغانستان عملیاتی کنند: طالبان یا مجاهدین سابق؟