افغانستان و همسایگان شمالی؛ تهدیدی که نادیده گرفته نمیشود
روابط اقتصادی روز به روز گسترش پیدا میکند، دیپلماتها میآیند و میروند، سفارتخانهها به طالبان واگذار میشوند، نام طالبان از فهرست گروههای تروریستی حذف میشود، پروژههای منطقهای گام به گام پیش میروند، کمکهای انساندوستانه از تمامی مرزهای زمینی و هوایی به افغانستان گسیل میشود؛ اما یک موضوع همچنان پایدار، ثابت و تغییرناپذیر باقی مانده است و آن تهدیدهای بالقوه تروریستی از منشأ افغانستان علیه همسایگان شمالی است.
ایمانگلی تاسماگمبتوف؛ دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی، افغانستان را منشأ تهدیدات بالقوه تروریستی و مواد مخدر برای آسیای میانه خواند و گفت: «تصویب برنامه هدفمند بین ایالتی برای تقویت مرزهای تاجیکستان و افغانستان، گواه بر شناخت مشترک متحدان از خطرات بالقوه برای آسیای میانه است.»
او تاکید کرد که خطر گسترش تروریزم، افراطگرایی و مواد مخدر، در درجه اول از خاک افغانستان ناشی میشود.
آندری سردیوکوف؛ رئیس ستاد مشترک سازمان پیمان امنیت جمعی نیز چند روز پیش گفت که افغانستان همچنان منبع اصلی بیثباتی، گسترش ایدئولوژی رادیکال، تروریزم و قاچاق مواد مخدر است.
روابط اقتصادی روز به روز گسترش پیدا میکند، دیپلماتها میآیند و میروند، سفارتخانهها به طالبان واگذار میشوند، نام طالبان از فهرست گروههای تروریستی حذف میشود، پروژههای منطقهای گام به گام پیش میروند، کمکهای انساندوستانه از تمامی مرزهای زمینی و هوایی به افغانستان گسیل میشود؛ اما یک موضوع همچنان پایدار، ثابت و تغییرناپذیر باقی مانده است و آن تهدیدهای بالقوه تروریستی از منشأ افغانستان علیه همسایگان شمالی است.
به بیان سادهتر، علیرغم گسترش روابط اقتصادی و انعقاد قراردادهای ارزشمند اقتصادی و پروژههای منطقهای، سایه تهدید بر روابط افغانستان زیر سلطه طالبان با همسایگان شمالی همچنان مستولی است. تروریزم خطری است که خواب را از چشم همسایگان ربوده و تهدیدهای بالقوه ناشی از آن، امنیت ملی کشورهای پیرامون افغانستان را متاثر کرده است.
درست به همین دلیل است که علیرغم گسترش روابط اقتصادی و حتی سیاسی با طالبان، سازمانهای منطقهای و مقامات کشورها هر روز درباره این خطر صحبت میکنند، از تهدیدهای بالقوه میگویند و افغانستان را مکانی خطرناک برای رشد تروریزم منطقهای معرفی میکنند.
نکته قابل تامل این است که تلاشهای مذبوحانه طالبان برای عادی نشان دادن وضعیت و اطمینان دادن از اینکه افغانستان هرگز به کانون تروریزم تبدیل نخواهد شد و هیچ کشوری از خاک افغانستان هدف حمله قرار نخواهد گرفت، تاکنون نتوانسته این واقعیت را تغییر دهد و تهدیدانگاری تروریزم فعال در افغانستان از سوی کشورهای همسایه به ویژه جمهوریهای آسیای مرکزی را برطرف کند.
حالا سازمان پیمان امنیت جمعی میخواهد نخستین گام برای محاصره امنیتی افغانستان را بردارد و آن ایجاد یک کمربند امنیتی در اطراف افغانستان به ویژه در نوار مرزی مشترک با تاجیکستان است. این یکی از نخستین مطالبات تاجیکستان از شرکا و متحدان منطقهای خود به دنبال تسلط طالبان بر افغانستان بود.
اما آیا ایجاد کمربند امنیتی در اطراف افغانستان میتواند به نگرانیها درباره گسترش تروریزم، توسعه افراط گرایی از مبدا افغانستان به جمهوریهای آسیای میانه پایان دهد و همسایگان شمالی را در برابر تهدیدهای ناشی از افغانستان بیمه کند؟
پاسخ به این پرسش ساده نیست؛ زیرا ماهیت و هویت تروریزم در حال رشد در افغانستان کاملاً متفاوت از آن چیزی است که برخی کشورهای قربانی حملات تروریستی تصور میکنند.
به بیان واضحتر، تروریزم دارای یک ارتش منظم متعارف برای راهاندازی حملات مسلحانه، بمبگذاریهای مرگبار و اقدامات خونین علیه اهداف مشخص در کشورهای هدف نیست. تروریزم پیش از هر چیزی یک ایدئولوژی است که امروزه در قالب صدها «مدرسه جهادی» در سراسر افغانستان به ویژه در مناطق شمالی کشور، با حمایت مالی و استخباراتی قدرتهای منطقه و فرامنطقه در حال اشاعه و گسترش است.
گفته میشود که هزاران جوان مستعد افراط گرایی و دارای گرایشهای مشخص تروریستی تحت تاثیر القائات و آموزههای ایدئولوژیک تروریستهای فعال در افغانستان به مثابه بمبهای ساعتی علیه کشورهای متبوع خود عمل میکنند و «مدارس جهادی» تحت کنترل طالبان در سراسر افغانستان به سادگی این امکان را به آنها اعطا میکند که گرایشهای افراط گرایانه و تفکرات تروریستی خود را از قوه به فعل تبدیل کنند و در آینده نه چندان دور به تهدیدهای مستقیم و بالفعل علیه امنیت ملی کشورهای متبوع خود تبدیل شوند.
بنابراین با بستن مرزها و ایجاد کمربندهای امنیتی در اطراف افغانستان شاید بتوان با بحرانها و تهدیدهایی مانند رخنه تروریستها، قاچاق مواد مخدر، نفوذ باندهای تبهکار، گسترش جرایم سازمان یافته و… مقابله کرد؛ اما آیا این امر امکان انهدام و اضمحلال تروریزم به مثابه ایدئولوژی را نیز فراهم میکند؟ به تعبیر سادهتر، جمهوریهای آسیای میانه، همسایگان شمالی و سازمانها و پیمانهای نظامی و امنیتی منطقهای حتی اگر بتوانند جلو رخنه و نفوذ فیزیکی تروریستها از طریق مرزهای متعارف را بگیرند با ایدئولوژی در حال رشد و آموزههای در حال اشاعه در صدها «مدرسه جهادی» طالبان و متحدان تروریست آنها در افغانستان چه میکنند؟