از قندهار تا قندوز؛ طالبان روی موج انفجار
حمله مرگبار انتحاری در قندوز علیه نیروهای طالبان در صف کابلبانک یادآور حملهای مشابه در قندهار است؛ حملهای که در آن شماری قابل توجه از نیروهای طالبان کشته شدند و مسئولیت آن را داعش به عهده گرفت.
یک حملهکننده انتحاری در ورودی شعبه کابلبانک در شهر قندوز، نیروهای طالبان را که برای دریافت معاش خود منتظر بودند، هدف قرار داد. منابعی در شفاخانه حوزوی قندوز تایید کردند که اجساد ۱۸ کشته و ۱۴ زخمی به این مرکز درمانی منتقل شده است.
حمدالله فطرت؛ معاون سخنگوی طالبان، این حمله را محکوم کرده و آن را به «دشمنان اسلام و بشریت» نسبت داد. او اظهار امیدواری کرد که «خداوند کشور را از چنین رویدادهای المناک در آینده محفوظ نگه دارد.»
پیشتر، جمعهالدین خاکسار؛ سخنگوی فرماندهی امنیه طالبان در قندوز، این حمله را انتحاری خوانده بود.
حمله مرگبار انتحاری در قندوز علیه نیروهای طالبان در صف کابلبانک یادآور حملهای مشابه در قندهار است؛ حملهای که در آن شماری قابل توجه از نیروهای طالبان کشته شدند و مسئولیت آن را داعش به عهده گرفت.
این حملات در حالی صورت میگیرد که طالبان پیوسته ادعا میکنند که امنیت در افغانستان تأمین شده، گروههای تروریستی از میان رفتهاند، داعش دیگر توان اجرای عملیات ندارد و هیچ چالش امنیتی علیه دولت حاکم در کار نیست.
استفاده از تاکتیکهای طالبان برای هدف قرار دادن دشمنانشان در طول دهها سال گذشته نشان میدهد که حمله قندوز نیز کار یکی از گروههای تروریستی است؛ زیرا تنها همین گروهها هستند که قادر به ترغیب افراد خود به انجام حملات مرگبار انتحاری هستند.
بنابراین، هیچ تردیدی وجود ندارد که یک گروه تروریستی در آن دخیل است و این به معنای آن است که طالبان، درگیر یک چالش امنیتی درونسازمانی هستند؛ چالشی که ممکن است برخلاف جنگهای پیشین، ماهیت ایدئولوژیک نداشته باشد؛ اما سلطه بر سرزمین، کنترل جغرافیا، قبضه قدرت و یا مشارکت در نبردهای نیابتی، گروههای سابقاً متحد و دارای ریشههای مشترک را به تقابلهای مرگبار و جنگهای خونین برانگیخته است.
اگرچه طالبان، همواره تلفات ناشی از حملات انتحاری و انفجارهای تروریستی رقبای خود را پنهان میکنند تا از این طریق، آنان را ناتوان و خود را مسلط بر اوضاع نشان دهند؛ اما در دو حمله انتحاری در قندهار و قندوز، دهها نیروی طالبان کشته و زخمی شدهاند و این نشان میدهد که ادعاهای طالبان درباره سرکوب گروههای تروریستی و استقرار امنیت کامل در سراسر کشور، کاملا بیبنیاد است و علیرغم تسلط طالبان بر قدرت، افغانستان همچنان آماج حملات تروریستی و نبردهای نیابتی است.
دولت طالبان، اگرچه در واکنش به حمله قندوز آن را به «دشمنان اسلام و بشریت» نسبت داده و شدیداً محکوم کرده است؛ اما خود طالبان در چند دهه اخیر با استفاده از حملات مشابه، هزاران نفر را کشته و زخمی کردند و استفاده از بمبگذاران انتحاری و حملات تروریستی یکی از ابزارهای نیرومند طالبان برای پیشبرد پروژههای خصمانه و هراسافکنانهشان علیه دولت پیشین و نیروهای خارجی بود.
به این ترتیب، اگر حملات قندهار و قندوز کار «دشمنان اسلام و بشریت» باشد اقدامات مشابه صدها عامل انتحاری طالبان و شبکه حقانی در طول بیش از ۲۰ سال گذشته نیز مصداق دشمنی با اسلام و بشریت محسوب میشود و همه هزاران نفری که قربانی این گونه حملات شدهاند انسانهای بیگناهی بودند که توسط دشمنان اسلام و بشریت شهید شدهاند.
بنابراین، طالبان حتی در توجیه ایدئولوژیک اعمال پیشینشان نیز درمانده شدهاند. آنها دیگر نمیتوانند اقدامات تروریستی و حملات انتحاری را ذیل عناوینی مانند جهاد در راه خدا و استقرار «نظام اسلامی» مبتنی بر شریعت توجیه کنند؛ زیرا این همان منطقی است که دشمنان طالبان نیز اکنون از آن استفاده میکنند و به این ترتیب، تروریستهای آماده انتحار را برای کشتن نیروها و مقامات طالبان گسیل میدارند.
درست به همین دلیل است که پنهان کردن آمار کشتهها و زخمیهای حملات قندهار و قندوز کافی نیست، طالبان باید راهی برای حرمت و نامشروع بودن اعمال تروریستها و حملات انتحاری آنان نیز پیدا کنند؛ راهی که همزمان اعمال مشابه آنان در طول دهها سال گذشته را زیر سوال نبرد و از توجیهات مولویهای پاکستانی برای شستوشوی مغزی جوانان افغان و تروریستهای فراملیتی برای انجام حملات انتحاری و شرکت در عملیاتهای تروریستی در افغانستان اعتبارزدایی نکند.
و نکته آخر اینکه حمله انتحاری مرگبار در قندوز علیه نیروهای طالبان در صف کابلبانک بزرگترین ادعای طالبان در طول بیش از سه سال گذشته را یک بار دیگر به چالش کشید و آن اینکه علیرغم سلطه طالبان بر سراسر افغانستان، امنیت نه تنها تامین نشده؛ بلکه تروریستها به سادگی قادر اند دست به حملات هدفمند انتحاری بزنند و در این حملات شبه نظامیان طالبان و مقامات ارشد این گروه به سادگی را هدف قرار دهند.