طالبان و معمای سفرهای بیبازگشت
با وجود تلاشهای اولیه طالبان برای توجیه یا تکذیب سفرهای یکجانبه مقامات و رهبران این گروه به خارج از کشور، ابهامات درباره این معما همچنان لاینحل و بیپاسخ باقی مانده و همین امر، چشمانداز حاکمیت طالبان بر افغانستان را تضعیف کرده است.
منابع رسانهای میگویند که عبدالحکیم شرعی؛ وزیر عدلیه طالبان همچنان در دبی بهسر میبرد. درباره بازگشت سراجالدین حقانی؛ وزیر داخله طالبان و رییس شبکه حقانی از سفر نیز گزارشهای ضد و نقیض وجود دارد. برخی منابع میگویند که حقانی به خوست رفته است، برخی دیگر میگویند که او هنوز در دبی است.
پیشتر، ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان، در گفتگو با رسانهها اعلام کرده بود که حقانی پس از سفر خارجی به افغانستان بازگشته است؛ اما بعدا مشخص شد که او همچنان در خارج از کشور به سر میبرد.
وزارت داخله طالبان ۴۸ روز پیش از دیدار سراجالدین حقانی با سفیر عربستان سعودی در کابل خبر داده بود.
به این ترتیب سفرهای یکطرفه و بیبازگشت مقامات و رهبران طالبان به خارج از کشور همچنان به معمایی مبهم تبدیل شده و به گمانهزنیها درباره اختلافات آنها و خطر کودتا یا جنگ داخلی در کشور دامن زده است.
کارشناسان میگویند که علیرغم تقلای طالبان برای پنهانکاری و قلب واقعیتها درباره اهداف سفرهای مبهم و پرسشبرانگیز مقامات ارشد این گروه، عدم بازگشت آنان به کشور نشان میدهد که اختلافات در عالیترین سطح همچنان جریان دارد، تلاشها برای مهار تنشها و فروکش کردن اختلافات به بنبست خورده و خطر جنگ داخلی یا یک درگیری درونسازمانی همچنان بر رژیم حاکم و چشمانداز حاکمیت آن سایه افکنده است.
اخیراً نام عبدالحکیم شرعی؛ وزیر عدلیه طالبان نیز بر لیست بلندبالای رهبران ناراضی این گروه افزوده شده و بر بنیاد برخی گزارشها او در اعتراض به آنچه «فساد و قومگرایی» در داخل وزارتخانه خوانده، تصمیم به استعفا گرفته است. اگرچه طالبان مانند همیشه طبق انتظار، خبر استعفای عبدالحکیم شرعی را قویا تکذیب کردند؛ اما گمانهزنیها پیرامون سفر طولانی و بیبازگشت او به دبی همچنان ادامه دارد.
بنابراین در صورتی که آقای شرعی نیز از کشور خارج شده و برنگشته باشد به نظر میرسد که هشدارهای چند روز پیش گلبدین حکمتیار؛ رهبر حزب اسلامی مبنی بر خطر وقوع جنگ داخلی در افغانستان تحت سیطره طالبان جدی است.
در این میان البته همه نگاهها به سراج الدین حقانی؛ رهبر شبکه حقانی و وزیر داخله حکومت طالبان است؛ کسی که گفته میشود در نقطه مقابل ملا هبت الله آخوندزاده؛ رهبر اقتدارگرای طالبان در قندهار و طیف طالبان وفادار به او قرار دارد.
اگر آنگونه که در گزارشها آمده، آقای حقانی همچنان در خارج از کشور به سر ببرد و از بازگشت به افغانستان امتناع کرده باشد این به معنای آن است که رهبری طالبان عملاً در بحران فرورفته و مهار این بحران تنها در نتیجه یک تقابل مرگبار نظامیه که به نفع یکی از طرفهای درگیر به پایان برسد قابل تصور خواهد بود.
این برداشت اگرچه در شرایط کنونی شاید بدبینانه به نظر برسد؛ اما ترور خلیل الرحمان حقانی؛ کاکای پرنفوذ سراج الدین حقانی و از رهبران ارشد این شبکه در داخل وزارت مهاجرین طالبان، گمانهزنی تحلیلگران و ناظران درباره همه سناریوهای ممکن در زمینه اختلافات و جنگ شدید قدرت میان جناحهای تشکیل دهنده حکومت طالبان را امکانپذیر کرد.
سخنگویان رسمی و دستگاههای حکومتی طالبان اگرچه به طور آشکار بر این نکته تاکید میکنند که ترور خلیلالرحمان حقانی کار گروه داعش بوده و این گروه نیز ظاهرا از طریق کانالهای رسانهای خود مسئولیت این رویداد را به عهده گرفته؛ اما سراج الدین حقانی یکی از نخستین کسانی بود که درباره عامل قتل کاکای قدرتمندش ابراز تردید کرد و گفت که نمیداند چه کسی خلیلالرحمان حقانی را ترور کرده است.
نکته دیگری که به این گمانه دامن زد این بود که پیش از این گفته میشد سراج الدین حقانی و شبکه حقانی تحت رهبری او، روابط پیچیدهای با همه گروههای تروریستی از جمله داعش دارد و به همین دلیل، هرگز انتظار نمیرفت که یکی از رهبران ارشد و پرنفوذ شبکه حقانی خود قربانی ترور داعش شود؛ بنابراین ماجرای قتل خلیل الرحمان حقانی که همواره مسلح بود و تمام تدابیر امنیتی و تمهیدات استخباراتی را برای تامین امنیت خود در نظر میگرفت، همچنان مبهم پیچیده و پرسشبرانگیز باقی مانده و با توجه به تشدید تنشها و درگیریهای طالبان و شبکه حقانی در سطوح و ابعاد مختلف، هیچ توضیح قابل اطمینانی درباره پرسشها و ابهامات موجود در این زمینه وجود ندارد.
به این ترتیب، با وجود تلاشهای اولیه طالبان برای توجیه یا تکذیب سفرهای یکجانبه مقامات و رهبران این گروه به خارج از کشور، ابهامات درباره این معما همچنان لاینحل و بیپاسخ باقی مانده و همین امر، چشمانداز حاکمیت طالبان بر افغانستان را تضعیف کرده است.
کارشناسان میگویند که اگرچه در شرایط کنونی به نظر میرسد که رهبر طالبان به اندازه کافی قدرت خود را بر کابل و سایر ولایات افغانستان تحمیل و تثبیت کرده؛ اما با توجه به فزایش نارضایتیها و تشدید موضعگیریهای خصمانه رسانهای علیه فرامین، فتاوی و دستورات او توسط دیگر رهبران و مقامات طالبان و خروج بحث برانگیز و بازگشتناپذیر آنان از افغانستان، دورنمای حاکمیت طالبان به رهبری ملا هبت الله آخوندزاده بر افغانستان همچنان تیره، تار و مبهم است و هیچ تضمینی وجود ندارد که دوره دوم حاکمیت طالبان نیز برخلاف دوره اول حکومت آنها بیش از ۵ سال ادامه پیدا کند.