دموکراسی تحمیلی، دموکراسی پروژهای
دموکراسیای که با حمایت USIAD، سفارشات سفارت امریکا، تبلیغات ۸ صبح، هنجارشکنی تلویزیون طلوع و مدیریت اجرایی یوناما ایجاد شده بود، هیچ ریشه و پایگاه و جایگاهی در جامعه افغانستان نداشت و بدیهی بود که با قطع حمایتهای مورد اشاره به خودی خود فرومیپاشید.
سرگئی لاوروف؛ وزیر خارجه روسیه در مصاحبه با وبلاگنویسان امریکایی گفته است که دموکراسیسازی در افغانستان با شکست کامل مواجه شد.
لاوروف تأکید کرد که افغانستان دارای سنتها، ارزشها و قوانین نانوشتهای است که طی قرنها شکل گرفته و تلاشهای خارجی برای تغییر آن، ناکام مانده است.
او گفت: «آزمایش دموکراتیک در افغانستان کاملاً شکست خورد. قرنها عادات قدیمی و قوانین نانوشته بر این کشور حاکم بودهاند؛ اما در این روند، این واقعیت نادیده گرفته شد. بنابراین، هرگونه تلاش برای تحمیل یک مدل حکومتی خاص بر افغانستان، محکوم به شکست است.»
وزیر امور خارجه روسیه به نکته مهمی اشاره کرده است. دموکراسی وارداتی تحمیلی و استعماری امریکا و متحدان غربی آن در افغانستان با شکست روبهرو شد؛ زیرا برخاسته از یک نظام ارزشی بیگانه بود که در راستای تبلیغ تمدن غربی و تسهیل هژمونی غرب بر سرنوشت ملتهای دیگر طراحی شده بود.
دموکراسی امریکایی، تفاوتهای فاحش و آشکاری با فرهنگ، تمدن، تاریخ، سنتها، آداب، عادات و اعتقادات مردم افغانستان داشت. به همین دلیل، هرگز به عنوان یک نظام سیاسی کارآمد و کارشیوهای عادلانه برای اعمال قدرت در افغانستان به رسمیت شناخته نشد و راه خود را به متن جامعه باز نکرد.
بنابراین، سرگی لاوروف؛ وزیر امور خارجه روسیه در مصاحبه مورد اشاره به نکته مهمی اشاره کرده است؛ اینکه قدرتهای غربی بیتوجه به تاریخ و تمدن افغانستان تلاش کردند تا یک نسخه سیاسی بیگانه را بر این کشور تحمیل کنند، بدون آنکه در این زمینه به تاریخ و تمدن و فرهنگ و باورهای مردم افغانستان توجه داشته باشند.
در این میان اما مشکل دموکراسی در افغانستان فراتر از نادیده گرفتن زمینههای تاریخی، تمدنی و سنتی آن توسط قدرتهای غربی بود. به نظر میرسد که حتی خود غرب نیز به آنچه در افغانستان به عنوان دموکراسی، تبلیغ و ترویج میکرد باور نداشت. به همین دلیل، تمام هزینههایی که به بهانه پیشبرد پروژههای مرتبط با دموکراسی در افغانستان شد صرفاً در راستای تحقق اهداف هژمونیک و تامین منافع استراتژیک امریکا و متحدان غربی آن بود نه لزوماً استقرار دموکراسی و تحقق آن به مثابه یک نظام سیاسی مورد تایید غرب.
به عبارت دقیقتر، دموکراسی در افغانستان نیز مانند تمام برنامههای امریکا و غرب یک پروژه بود؛ پروژهای با تاریخ آغاز و انجام مشخص و اهداف و برنامههای تعیین شده.
یعنی کشورهای غربی و در راس همه آنها ایالات متحده امریکا به دموکراسی نیز مانند حقوق زن، حقوق بشر، آزادی بیان، قانون اساسی، انتخابات، پارلمان، نهادهای دموکراتیک، جامعه مدنی و بسیاری دیگر از مفاهیم و مقولهها نگاهی صرفاً پروژهای و کوتاه مدت داشتند.
به دلیل همین نگاه پروژهای بود که همزمان با آغاز خروج نیروهای نظامی امریکا و غرب از افغانستان و پایان ماموریت اشغال کشور وسط قدرتهای غربی، پروژههای یادشده نیز منقضی شدند و به طور خودکار پایان یافتند.
البته باید تصریح کرد که حتی پیش از آغاز خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیز نشانههای واضحی از پایان پروژه دموکراسی در کشور قابل مشاهده بود. به عنوان نمونه، امریکا عمداً از تامین بودجه مورد نیاز برای برگزاری آخرین انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان خودداری میکرد و زلمی خلیلزاد؛ نماینده امریکا در امور صلح افغانستان که سرگرم گفتگو با طالبان در دوحه بود رسماً به مقامات نظام جمهوری اعلام کرده بود که اولویت امریکا به نتیجه رساندن صلح با طالبان است نه برگزاری انتخابات.
پس از انعقاد پیمان صلح امریکا و طالبان نیز تمام شعارها و ادعاهای دموکراتیک قدرتهای غربی در افغانستان از حقوق بشر و آزادی بیان تا حقوق زنان و آزادیهای اساسی و مدنی یکشبه رنگ باخت و فراموش شد؛ زیرا غرب به این نتیجه رسید که کشور را به طالبان واگذار کند و طومار نظام جمهوری را درهم بپیچد؛ نظامی که ظاهرا بر بنیاد یک قانون اساسی دموکراتیک و مترقی ایجاد شده بود و از حمایت و مشروعیت ملی و بینالمللی برخوردار بود.
به این ترتیب، بر بنیاد آنچه سرگی لاوروف؛ وزیر امور خارجه روسیه بیان کرده، دموکراسی در افغانستان شکست خورد به دلیل اینکه تحمیلی، وارداتی و بیگانه با فرهنگ تمدن و سنتها و اعتقادات مردم افغانستان بود؛ اما علاوه بر این، یکی دیگر از دلایل شکست دموکراسی، نگاه پروژهای و موقت و منفعتمحور قدرتهای غربی به آن بود.
دموکراسیای که با حمایت USIAD، سفارشات سفارت امریکا، تبلیغات ۸ صبح و طلوع نیوز و مدیریت اجرایی یوناما ایجاد شده بود، هیچ ریشه و پایگاه و جایگاهی در جامعه افغانستان نداشت و بدیهی بود که با قطع حمایتهای مورد اشاره به خودی خود فرومیپاشید؛ اتفاقی که با پروژه استعماری صلح دوحه، فروپاشی نظام جمهوری، بازگشت طالبان به قدرت و خروج نیروهای غربی از افغانستان به سادگی رخ داد.