روسیه و افغانستان؛ اولویت ندارد اما مهم است
افغانستان برای روسیه اولویت ندارد؛ اما اهمیت دارد. این موضع، قابل تأمل است؛ زیرا از یک سو نشان میدهد که روسها نگاه استراتژیک به افغانستان ندارند و آن را مهمترین اولویت سیاست خارجی و امنیتی خود نمیدانند؛ اما در عین حال از اهمیت افغانستان و تاثیر آن بر وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه و منافع راهبردی روسیه در اوراسیا کاملاً آگاه هستند.
ضمیر کابلوف اعلام کرد که افغانستان برای مسکو اولویت ندارد؛ اما برای منافع ژئوپلیتیک مسکو مهم است. او گفت که افغانستان از نظر جغرافیایی برای روسیه بسیار سودمند است و به نوعی مانند پل ترانزیتی در اوراسیا عمل میکند.
او در عین حال افزود که برای منافع روسیه، ایجاد روابط عادی بین مسکو و طالبان ضروری است.
ضمیر کابلوف همچنین توضیح داد: «برای به حداقل رساندن جریان تروریزم و سایر تهدیدات از افغانستان به سمت ما و متحدانمان، به مقامات نیاز داریم تا کنترل پایداری بر اوضاع کشور داشته باشند.»
اظهارات تازه ضمیر کابلوف؛ نماینده ویژه ولادیمیر پوتین در امور افغانستان به وضوح نشان میدهد که نگاه مسکو نسبت به افغانستان و معادلات مربوط به این کشور تا چه اندازه اهمیت دارد و این امر بر سیاستگذاریهای روسیه در قبال طالبان و شیوه تعامل آن کشور با این گروه چه تاثیری خواهد گذاشت.
آقای کابلوف به صراحت اعلام کرده است که افغانستان برای روسیه اولویت ندارد؛ اما اهمیت دارد. این موضع، قابل تأمل است؛ زیرا از یک سو نشان میدهد که روسها نگاه استراتژیک به افغانستان ندارند و آن را مهمترین اولویت سیاست خارجی و امنیتی خود نمیدانند؛ اما در عین حال از اهمیت افغانستان و تاثیر آن بر وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه و منافع راهبردی روسیه در اوراسیا کاملاً آگاه هستند.
صاحب نظران نیز میگویند که افغانستان زمانی از اولویتهای راهبردی روسیه خارج شد که نیروهای شوروی در افغانستان شکست خوردند و رژیم کمونیستی در برابر مجاهدین افغان که از حمایت گسترده قدرتهای غربی و کشورهای اسلامی برخوردار بودند، زمینگیر شد و فروپاشید.
روسیه از آن زمان، دیگر سودای بازگشت به افغانستان را در سر نمیپروراند و ایده اشغال مجدد افغانستان دیگر در دستور کار استراتژیستهای سیاسی و امنیتی مسکو قرار ندارد.
با این وجود، وضعیت در افغانستان همچنان برای روسها اهمیت دارد؛ زیرا سیر تحولات جاری در افغانستان، متحدان راهبردی روسیه در آسیای مرکزی و سایر نقاط جهان را تحت تاثیر قرار میدهد و مهمتر از همه اینکه منافع حیاتی روسیه به مثابه یک بازیگر بزرگ منطقهای و بینالمللی را متاثر میسازد.
به نظر میرسد که با خروج نیروهای امریکایی و متحدان آنها از افغانستان، وضعیت این کشور و معادلات مربوط به آن برای روسها اهمیت دوبرابر پیدا کرده است؛ زیرا اکنون افغانستان با یک خلأ قدرت روبهرو است که هیچ بازیگر بزرگیگ بینالمللی، مسئولیت آن را به عهده نمیگیرد.
بنابراین روسها مجبور هستند که برای صیانت از منافع حیاتی و رسیدگی به دغدغههای امنیتی خود مستقیماً با حاکمان کنونی افغانستان وارد تعامل شوند.
این تعامل ممکن است در تضاد با رویکرد دیرینه روسیه در قبال طالبان قرار داشته باشد؛ رویکردی که بر اساس آن طالبان در فهرست گروههای تروریستی روسیه قرار داشتند و مسکو حتی در مواردی تلاش میکرد به مخالفان طالبان نزدیک شود و از آنها برای مقابله با این گروه و متحدان منطقهای و فرامطقهای آن حمایت کند.
اکنون که طالبان عملاً بر افغانستان مسلط شدهاند و هیچ نیروی قابل توجهی قادر به ایجاد اختلال در فرایند اعمال قدرت و حاکمیت طالبان در افغانستان وجود ندارد، سران روسیه نیز به این نتیجه رسیدهاند که هیچ راهی جز نزدیکتر شدن به طالبان و تحکیم روابط میان مسکو و کابل به منظور مدیریت بحران و جلوگیری از گسترش آن به فراتر از مرزهای افغانستان وجود ندارد.
افزون بر این همانگونه که ضمیر کابلوف نیز تصریح کرده روسیه برای تامین منافع اقتصادی و تجاری خود به مسیرهایی که از افغانستان میگذرند نیاز دارد؛ بنابراین برای مقامات روس ایجاد یک رابطه اقتصادی رو به گسترش با طالبان به مثابه حاکمان واقعی افغانستان، اجتنابناپذیر به نظر میرسد و به همین دلیل، روسیه با حذف نام طالبان از فهرست گروههای تروریستی، مسیر قانونی و مشروعیت حقوقی تعامل بیپروا و رو به توسعه با طالبان در حوزه اقتصادی و تجاری را باز کرد.
بنابراین اکنون نه تنها دولت روسیه میتواند به طور مستقیم با طالبان وارد زدوبندهای سودآور اقتصادی شود؛ بلکه بخش خصوصی روسیه نیز از حمایت و مشروعیت قانونی و حقوقی لازم برای برقراری ارتباط با طالبان و راهاندازی پروژههای سودآور اقتصادی در افغانستان برخوردار خواهد بود.
علاوه بر همه اینها روسیه نیازمند نظارت مستمر بر وضعیت امنیتی افغانستان است و این چیزی است که متحدان سنتی روسیه در آسیای مرکزی نیز از مسکو انتظار دارند. در سالهای گذشته، تروریستهایی که به نحوی در افغانستان آموزش دیده و در روسیه و سایر کشورهای همسو با مسکو دست به حملات مرگبار انتحاری زدند یک بار دیگر این واقعیت را مورد تاکید مجدد قرار دادند که افغانستان تحت سلطه طالبان به کانون تروریزم بینالمللی تبدیل شده و روسیه برای مقابله با موج تروریزم ناشی از افغانستان ناگزیر به تعامل با طالبان است.
بنابراین از نظر امنیتی هم روسها به این نتیجه رسیدهاند که مهار موج رو به گسترش تروریزم فرامرزی ناشی از افغانستان بدون برقراری روابط مستقیم با طالبان حاکم بر این کشور امکانپذیر نیست و این یکی دیگر از مسائلی است که افغانستان را علیرغم اینکه در اولویتهای اصلی روسیه قرار ندارد برای این کشور، دارای اهمیت میسازد.