چرا پاکستان طالبان را با اسرائیل مقایسه کرد؟

وزیر دفاع پاکستان، با قرار دادن طالبان در کنار رژیم اسرائیل، از یک سو نفرت و انزوای فراگیر از هر دو رژیم یادشده در افکار عمومی را مورد تأکید قرار می‌دهد و از جانب دیگر، این پیام مهم را به گروه‌های جهادی و به‌اصطلاح اسلام‌گرا القا می‌کند که طالبان از آرمان‌های جهادی خود فاصله گرفته‌اند و به همین دلیل در یک جنگ ایدئولوژیک و مذهبی، به جای حمایت از یک کشور به‌اصطلاح اسلامی، به پشتیبانی از یک کشور «مشرک» می‌پردازند و در این زمینه با رژیم منفور و جنایتکار اسرائیل در یک موضع قرار می‌گیرند.

خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، می‌گوید طالبان و رژیم اسرائیل دو طرفی بودند که در جهان از هند حمایت کردند. او با لحنی شکوه‌آمیز گفت که اسلام‌آباد سال‌ها برای حمایت از طالبان، فشار و اتهام‌های جهانی را به دوش کشید؛ اما امروز این گروه در کنار اسرائیل و هند قرار گرفته است.

خواجه آصف به شبکه خبری جی‌او‌نیوز گفت: «این سخنان از من نیست، بلکه از پراوین ساهنی است، یکی از صداهای معتبر رسانه‌ای هند.»

او افزود: «این روزنامه‌نگار ارشد و تحلیلگر دفاعی هندی گفته است که در عملیات “سندور” هند علیه پاکستان، تنها دو طرف از هند حمایت کردند: اسرائیل و طالبان.»

هیچ تردیدی وجود ندارد که پاکستان از موضع‌گیری‌های طالبان در قبال بحران نظامی و مرگبار اخیر میان اسلام‌آباد و دهلی‌نو به‌شدت شاکی و خشمگین است.

با این حال، سخنانی که از طرف خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، مطرح شده، فراتر از یک ابراز خشم ساده است؛ زیرا نشان می‌دهد که برای اسلام‌آباد قابل هضم نیست که چگونه گروهی که تا دیروز مورد حمایت‌های وسیع و گسترده پاکستان قرار داشت، امروز نه‌تنها از این کشور فاصله گرفته، بلکه به دشمن آن نزدیک شده و در یکی از سرنوشت‌سازترین جنگ‌های منطقه‌ای جانب هند را گرفته است.

با این حال، پرسش اساسی این است که چرا پاکستان طالبان را با اسرائیل مقایسه می‌کند. اسرائیل منفورترین رژیم در جهان محسوب می‌شود و به دنبال نسل‌کشی جاری در غزه، نه‌تنها این رژیم در جوامع اسلامی منفور و مطرود شده، بلکه حتی ملت‌های اروپایی و امریکا نیز از اعمال و رفتارهای شنیع رهبران این رژیم علیه مردم بی‌دفاع غزه خشمگین، سرخورده و عصبانی هستند و هر روز علیه آن اعتراض می‌کنند.

بنابراین، خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، با قرار دادن طالبان در کنار رژیم اسرائیل، از یک سو نفرت و انزوای فراگیر از هر دو رژیم یادشده در افکار عمومی را مورد تأکید قرار می‌دهد و از جانب دیگر، این پیام مهم را به گروه‌های جهادی و به‌اصطلاح اسلام‌گرا القا می‌کند که طالبان از آرمان‌های جهادی خود فاصله گرفته‌اند و به همین دلیل در یک جنگ ایدئولوژیک و مذهبی، به جای حمایت از یک کشور به‌اصطلاح اسلامی، به پشتیبانی از یک کشور «مشرک» می‌پردازند و در این زمینه با رژیم منفور و جنایتکار اسرائیل در یک موضع قرار می‌گیرند.

این سخنان ممکن است در نگاه اول ناشی از خشم و عصبانیت مضاعف مقامات پاکستانی نسبت به مواضع طالبان در قبال جنگ اخیر به نظر برسد، اما واقعیت این است که پاکستانی‌ها به‌طور عامدانه‌ای این مقایسه را مطرح می‌کنند تا سایر گروه‌های جهادی تحت رهبری و حمایت خود را علیه طالبان تحریک کنند. این امر مستلزم اعتبارزدایی از ادعاهای طالبان مبنی بر تشکیل حکومت به‌اصطلاح اسلامی و حمایت رهبران این گروه از جریان‌های جهادی است.

به این ترتیب، خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، با طرح این ادعاها و اتهامات علیه طالبان، تلاش کرده تا این باور را به جریان‌های به‌اصطلاح جهادی نزدیک به آی‌اس‌آی و مورد حمایت ارتش پاکستان القا کند که طالبان از آرمان‌های جهادی خود فاصله گرفته‌اند و برای تأمین منافع کوتاه‌مدت سیاسی و اقتصادی‌شان، حتی حاضر اند با رژیم اسرائیل در یک موضع قرار بگیرند و با ایستادن در کنار هند علیه کشور مسلمان و همسایه، بدیهی‌ترین الزامات مسلمانی و جهادی‌شان را نادیده بگیرند.

کارشناسان حتی می‌گویند که اظهارات تازه خواجه آصف ممکن است بخشی از یک کارزار بزرگتر برای برانگیختن گروه‌های افراطی و جهادی علیه طالبان از سوی پاکستان باشد.

به عبارت دیگر، قرار دادن طالبان در کنار اسرائیل برای حمایت از هند، یک پیامد دیگر نیز دارد و آن این‌که از این پس، مقابله مستقیم نظامی گروه‌های جهادی مورد حمایت پاکستان علیه طالبان کاملاً مجاز است؛ زیرا طالبان از اصول اسلام عدول کرده، آرمان‌های جهادی خود را زیر پا گذاشته‌، در کنار رژیم جنایتکار اسرائیل قرار گرفته‌ و به حمایت از دولت «مشرک» نارندرا مودی در هند برخاسته‌اند.

به این ترتیب، سخنان مورد اشاره خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، علیه طالبان و مقایسه آن با رژیم اسرائیل و متهم کردنش به حمایت از هند، ممکن است بخشی از برنامه پاکستان برای تحریک گروه‌های افراطی دیگر مانند داعش و هم‌پیمانان آن علیه طالبان باشد.

در صورتی که این برداشت درست باشد، به این معناست که رهبران طالبان یا باید در رویکردهای سیاست خارجی خود در قبال هند و پاکستان تجدیدنظر اساسی کنند، یا منتظر عواقب و پیامدهای فاجعه‌بار آن، از جمله تشدید عملیات تروریستی گروه‌های نیابتی پاکستان و یا شعله‌ور شدن آتش جنگ‌های داخلی در افغانستان باشند.

مطالب مرتبط