از تهران تا ترمذ؛ نگرانیهای متقابل طالبان و همسایگان
برگزاری مجمع گفتوگوی تهران و گفتوگوهای ترمذ به وضوح نشان داد که کشورهای همسایه و منطقه تا چه اندازه نگران وضعیت افغانستان هستند و شرایط کنونی را بحرانی و بیثبات ارزیابی میکنند.
محمد نعیم وردک، معین وزارت خارجه طالبان، در نشست «گفتوگوی ترمذ» از کشورهای منطقه و جهان خواست که این گروه را به عنوان شریکی قابل اعتماد در نظر بگیرند. وی تأکید کرد که خاک افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده نخواهد شد و طالبان نیز انتظار متقابلی از دیگران دارد.
نعیم افزود: «ما از جامعه بینالمللی، کشورهای منطقه، سازمانهای بینالمللی و نهادهای مالی تقاضا داریم که افغانستان را به عنوان شریک قابل اعتماد ببینند و برای توسعه پایدار، سرمایهگذاری در زیربناها، ظرفیتسازی و ارتقای رفاه اقتصادی مردم افغانستان، همکاری مؤثر داشته باشند.»
این نخستین بار نیست که طالبان خواستار برقراری روابط عادی و گسترده با کشورهای همسایه، منطقه و جهان میشوند. آنها از آغاز به قدرت رسیدن دوباره تاکنون، همواره این درخواست را در نشستها و مناسبتهای گوناگون تکرار کردهاند؛ اما پرسش اساسی این است که چرا با گذشت حدود چهار سال از سلطه دوباره طالبان بر افغانستان، این اتفاق نمیافتد؟
از مواضع طالبان برمیآید که آنها نگران چشمانداز آینده حاکمیت خود در افغانستان هستند. انزوای سیاسی، بسیاری از فرصتها برای استحکام حاکمیت این گروه را به تهدید بدل کرده است.
از جانب دیگر، اختلافات داخلی و فقدان مشروعیت ملی نیز بر دامنه نگرانیهای طالبان افزوده و آنها را به تکاپو برای توسعه روابط خارجی خود مصممتر کرده است.
کارشناسان میگویند طالبان میخواهند از طریق کسب مشروعیت خارجی و شناسایی رسمی توسط جامعه بینالمللی، مشکل مشروعیت داخلی خود را با استفاده از مشت آهنین و سرکوب قومیتها و جریانهای بیرون از قدرت حل کنند؛ همان کاری که در طول تاریخ بسیاری از رژیمهای نامشروع حاکم بر افغانستان انجام دادهاند.
طالبان همچنین با انعقاد قراردادهای بزرگ و ترغیب سرمایهگذاران خصوصی و دولتها برای حضور در بازار بکر و بدیع اقتصاد افغانستان، و تبلیغ سیاست خارجی اقتصادمحور خود، در تلاش هستند نارساییهای سیاسی و نگرانیهای امنیتی را از طریق توسعه روابط اقتصادی جبران یا کتمان کنند.
در همین راستا، رویکرد طالبان این است که کشورهای منطقه و جهان را وارد یک رقابت فشرده اما سودمند و ثمربخش در زمینههای سرمایهگذاری و استخراج معادن دستنخورده افغانستان کنند و از این رهگذر، بخشی از پیامدهای فقدان مشروعیت سیاسی خود را جبران کرده و بر نگرانیهای ناشی از رشد تروریزم و ساختار سیاسی قومی و نامشروع خود سرپوش بگذارند.
با این حال، چیزی که مانع تحقق این هدف میشود، این است که کشورهای همسایه، منطقه و جهان نیز نسبت به استمرار حاکمیت طالبان در شاکله کنونی آن، نگرانیهای جدی و عمیق دارند.
برگزاری مجمع گفتوگوی تهران و گفتوگوهای ترمذ به وضوح نشان داد که کشورهای همسایه و منطقه تا چه اندازه نگران وضعیت افغانستان هستند و شرایط کنونی را بحرانی و بیثبات ارزیابی میکنند.
به بیان دقیقتر، از نظر کشورهای همسایه و منطقه، علیرغم برقراری روابط سیاسی و اقتصادی نسبتاً گسترده با رژیم طالبان، حاکمیت یکجانبه این گروه بر افغانستان هرگز یک فرصت استثنایی و سودمند نیست؛ بلکه بسیاری از این کشورها، حتی آنهایی که سفرای رسمی طالبان را پذیرفته و روابط اقتصادی گستردهای با آن برقرار کردهاند، وضعیت کنونی را یک تهدید ارزیابی میکنند و نگران چشمانداز آینده این وضعیت بر امنیت ملی و ثبات منطقهای هستند.
بنابراین، علیرغم تلاشهای مذبوحانه طالبان برای جلب اعتماد کشورهای منطقه و جهان، تا زمانی که وضعیت در داخل افغانستان تغییر نکرده و یک ساختار سیاسی مشروع، همهشمول، دموکراتیک و مبتنی بر اراده آزاد مردم شکل نگرفته باشد، پیشبینی نمیشود که انزوای سیاسی طالبان به پایان برسد و نگرانیهای فزاینده کشورهای منطقه و جهان درباره وضعیت کنونی افغانستان مرتفع شود.
در این میان، چیزی که همچنان مایه امیدواری است، این است که گفتوگوهای اخیر در تهران و ترمذ نشان داد دو همسایه بزرگ افغانستان، یعنی ایران و ازبکستان، علیرغم روابط ظاهراً گسترده و رو به رشد با طالبان، نگران وضعیت کنونی افغانستان نیز هستند و دغدغههای خود را از طریق راهاندازی پلتفرمهای منطقهای و مشارکت دادن طرفهای دیگر در این پلتفرمها به وضوح ابراز میکنند و در تلاش برای یافتن راهحلهای عملی و پایدار درباره بحران جاری در افغانستان هستند.
انتظار میرود راهاندازی این پلتفرمها و مجامع، در نهایت به یک همگرایی منطقهای درباره بحران افغانستان منجر شود و طالبان را در قبال مطالبات مشروع بازیگران خارجی و جامعه بینالمللی پاسخگو قرار دهد.