طالبان امریکایی؛ شکایت زنان افغان علیه همسر خلیلزاد

همان‌گونه که زلمی خلیلزاد مأمور تسهیل بازگشت طالبان به قدرت و فروپاشی نظام جمهوری بود، مأموریت توجیه سیاست‌های زن‌ستیزانه و ضدانسانی طالبان نیز به همسر او، شرل بنارد، واگذار شده است.

شماری از سازمان‌های مدنی و جنبش‌های اعتراضی زنان افغان در نامه‌ای سرگشاده به اظهارات اخیر شرل بنارد، همسر زلمی خلیلزاد، واکنش نشان داده و از دادگاه کیفری بین‌المللی، نهادهای حقوق بشری و سازمان ملل خواسته‌اند که وی به دلیل انکار خشونت علیه زنان محاکمه شود.

در این نامه، شرل بنارد به دلیل «معاونت در جنایت علیه بشریت از طریق تطهیر رژیم طالبان و انکار خشونت‌های ساختاری علیه زنان» مورد انتقاد قرار گرفته است. این نامه که توسط ۶۴ جنبش اعتراضی و نهاد مدنی امضا شده، تأکید دارد که سخنان شرل بنارد در زمینه عادی‌سازی طالبان، بی‌ارتباط با مسیر سیاسی و منافع خانوادگی او نیست.

اگرچه انتظار نمی‌رود که این شکایت در نهایت به نتایج کیفری برای همسر زلمی خلیلزاد منجر شود، اما نفس این رویداد نشان می‌دهد که زنان افغانستان تا چه اندازه قربانی سیاست‌های دوگانه بازیگران امریکایی شده‌اند. این واقعیت در تضاد با شعارهایی است که طی ۲۰ سال اشغال افغانستان توسط امریکایی‌ها در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان داده می‌شد. اکنون همان‌هایی که دیروز شعار می‌دادند، تبدیل به لابی‌گران طالبان شده و سیاست‌های این گروه علیه زنان را بی‌شرمانه توجیه می‌کنند.

بنابراین، شکایت حقوقی فعالان زن افغان از همسر زلمی خلیلزاد، پیش از آنکه دارای پیامدهای ملموس کیفری برای این تبعه امریکایی به دلیل حمایت آشکار او از رژیم طالبان باشد، دارای اهمیت نمادین و تاریخی است.

طرفداران این نظر معتقد اند که این شکایت در تاریخ ثبت خواهد شد، زیرا شهادت می‌دهد که امریکا چگونه با مسئله حقوق زنان به‌عنوان یک پروژه کوتاه‌مدت برخورد کرده و هدف از آن تأمین منافع هژمونیک و تحقق اهداف استراتژیک ایالات متحده در زمان اشغال افغانستان بوده است، نه لزوماً حمایت از حقوق زنان.

این شکایت در عین حال پرده از ماهیت و هویت واقعی حقوق بشر امریکایی برمی‌دارد و به همه کسانی که همچنان امیدوار اند که امریکا به دلیل تعهدات حقوق بشری‌اش در نهایت به دفاع از زنان افغان برخیزد، این پیام تلخ و ناامیدکننده اما واقعی را منتقل می‌کند که امریکا، همان‌گونه که طالبان را به قدرت رساند، از حاکمیت این گروه حمایت می‌کند. در این زمینه، افرادی مانند شرل بنارد مأموریت‌های مشخصی دارند.

به عبارت دیگر، آنچه امروز از سوی شرل بنارد در دفاع از طالبان و سفیدنمایی حاکمیت این گروه در افغانستان مطرح می‌شود، در ادامه مأموریت همسر او برای به قدرت رساندن طالبان قابل ارزیابی است. همان‌گونه که زلمی خلیلزاد مأمور تسهیل بازگشت طالبان به قدرت و فروپاشی نظام جمهوری بود، مأموریت توجیه سیاست‌های زن‌ستیزانه و ضدانسانی طالبان نیز به همسر او، شرل بنارد، واگذار شده است.

او کسی است که آزادانه به افغانستان سفر می‌کند و با الهام از الگوهای تبلیغاتی طالبان، برای کذب واقعیت‌های تکان‌دهنده حقوق بشری و انکار حقایق هولناک جاری در این زمینه، به دروغ‌پراکنی و تبلیغات بی‌بنیاد می‌پردازد.

با این همه، کارزار جمعی فعالان زن افغانستان، حتی با وجود اینکه به نتیجه‌ای مشخص نخواهد انجامید، این واقعیت را در تاریخ ثبت خواهد کرد که امریکا چگونه برای تحقق اهداف و منافع هژمونیک و استراتژیک خود، سرنوشت زنان و دختران افغان را دست‌مایه قرار داد و از آن به‌طور بی‌رحمانه‌ای برای دستیابی به منافع و تأمین خواسته‌های خود سود برد.

در این میان، برای چهره‌های بدنامی چون شرل بنارد و زلمی خلیلزاد تفاوتی ندارد که چگونه در خدمت منافع و اهداف نامشروع ایالات متحده قرار گرفته‌اند و مظلوم‌ترین قربانیان سیاست‌های حقوق بشری طالبان را بی‌رحمانه هدف تبلیغات دروغین خود قرار داده‌اند.

آن‌ها، پیش از آنکه زمینه فروپاشی نظام جمهوری در افغانستان و تسلط دوباره طالبان بر سرنوشت این کشور را تسهیل کنند، و در ادامه راه نیز سیاست‌های ضدانسانی طالبان علیه زنان، اقلیت‌ها و اقشار مختلف جامعه افغانستان را موجه، معقول و مشروع جلوه دهند، تمامی عوامل بازدارنده و هشداردهنده مانند وجدان انسانی، تعهدات اخلاقی، سوابق علمی و شعارهای حقوق بشری خود در دفاع از زنان و دختران افغانستان را نادیده گرفته و تمام‌قد در خدمت اهداف نامشروع ایالات متحده قرار گرفته‌اند.

در نتیجه، انتظار می‌رود که موضع‌گیری‌های صریح، بی‌پرده و بی‌شرمانه شرل بنارد در توجیه اقدامات زن‌ستیزانه و ضدانسانی طالبان و خیانت نابخشودنی همسر او، زلمی خلیلزاد، در بازگرداندن این گروه به قدرت، به قیمت نابودی رؤیاها، امیدها و قربانی‌های بزرگ زنان و دختران افغانستان، درسی فراموش‌ناشدنی برای همه کسانی باشد که تصور می‌کردند ایالات متحده بزرگ‌ترین شریک استراتژیک افغانستان است، از دموکراسی حمایت می‌کند و دفاع ابدی از حقوق مشروع انسانی زنان و دختران افغانستان را تضمین خواهد کرد.

مطالب مرتبط