در افغانستان حلال، در پاکستان حرام؟
چالشی که طالبان با آن مواجه هستند، بسیار واضح است: جهادی که دیروز در افغانستان حلال اعلام میشد، امروز چگونه میتواند در پاکستان حرام اعلام شود؟ در شرایطی که تروریستهای پاکستانی با الهام از الگوی همرزمان افغان خود، مشروعیت مذهبی لازم برای راهاندازی جنگ علیه دولت پاکستان را در اختیار دارند و به راحتی میتوانند این جنگ را «جهاد» بنامند و به آن مشروعیت دینی ببخشند.
مفتی ندیم درویش، از مسئولان ارشد دارالافتای تحریک طالبان پاکستان، در واکنش به اظهارات اخیر یک فرمانده طالبان افغان درباره ممنوعیت شرکت طالبان در جنگهای خارجی، گفت: «جهاد در پاکستان نه تنها بر مسلمانان پاکستانی، بلکه بر مسلمانان کشورهای همسایه از جمله افغانستان، ایران و هند نیز واجب است.»
او رهبران طالبان را به ریاکاری متهم کرد و گفت: “آنان زمانی از مسلمانان پاکستانی و عرب خواستند که در افغانستان بجنگند، اما اکنون افغانها را از شرکت در جهاد پاکستان منع میکنند.”
چند روز قبل، فرمانده سعید؛ عضو ارشد طالبان افغان در کابل گفت: «سفر به خارج از کشور با نیت جهاد جایز نیست و هر کس از دستور امیر سرپیچی کند، مسئول عواقب آن خواهد بود.»
اگرچه در حال حاضر مشخص نیست که فتوای بحثبرانگیز رهبر طالبان درباره ممنوعیت مشارکت طالبان افغان در مأموریتهای به اصطلاح جهادی در سایر کشورها تا چه اندازه جدی و واقعی است، اما واکنش این مفتی پاکستانی نشان میدهد که اگر طالبان افغان مصمم به اجرای این دستور باشند، پیامدها و هزینههای آن بسیار سنگین و جبرانناپذیر خواهد بود.
به عبارت دیگر، اگر به راستی طالبان اراده کافی برای جلوگیری از مشارکت جنگجویان خود در جنگهای خارجی و منطقهای داشته باشند، این تصمیم مستلزم ارائه مشروعیت مذهبی و برخورداری از پشتوانههای فقهی است؛ چیزی که به سادگی امکانپذیر نیست، زیرا همانگونه که در واکنش مفتی طالبان پاکستانی نیز بازتاب یافته، طالبان افغان پیش از رسیدن به قدرت برای جذب نیروهای خارجی و تروریستهای فراملیتی، پیوسته جهاد در افغانستان را مشروع اعلام میکردند و جنگجویان جهادی سراسر جهان را به حضور در افغانستان و جنگیدن شانهبهشانه طالبان فرامیخواندند.
بنابراین، مشروعیتزدایی از جهادی که دیروز مشروع قلمداد میشد، به آسانی ممکن نیست. رهبر طالبان باید بهاندازه کافی قدرت درهمشکستن فتواهای همگنان خود را داشته باشد و مهمتر از همه اینکه یکی از بدیهیترین دستورات اسلام یعنی جهاد علیه رژیمهای غیرمسلمان توسط جنگجویان مسلمان را عملاً تعلیق کند.
چالشی که طالبان با آن مواجه هستند، بسیار واضح است: جهادی که دیروز در افغانستان حلال اعلام میشد، امروز چگونه میتواند در پاکستان حرام اعلام شود؟ در شرایطی که تروریستهای پاکستانی با الهام از الگوی همرزمان افغان خود، مشروعیت مذهبی لازم برای راهاندازی جنگ علیه دولت پاکستان را در اختیار دارند و به راحتی میتوانند این جنگ را «جهاد» بنامند و به آن مشروعیت دینی ببخشند.
نکته قابل تأمل این است که مقامات طالبان مشارکت در جنگهای منطقهای توسط جنگجویان این گروه را مشروط به کسب اجازه از امیرشان میکنند و میگویند که بدون اجازه امیر، هرگونه شرکت در جنگهای خارجی ممنوع و حرام است. پرسش اساسی این است که آیا این امیر طالبان است که به احکام اسلامی، مشروعیت و اعتبار میبخشد یا هرگونه تصمیم، دستور، اقدام و اجازهای که از سوی او صادر میشود، باید مستند به احکام اسلامی باشد و مشروعیت خود را از منابع دینی بگیرد؟
واقعیت این است که در حال حاضر و با توجه به چالشی که ایجاد شده، طالبان عملاً مقام امیر خود را به اندازهای بالا میبرند که حتی او را فراتر از پیامبر و پیشوایان دینی اسلام مینشانند، به گونهای که دستورات او نص صریح شریعت تلقی میشود، حتی اگر مخالف و منافی اصول واضح شریعت اسلامی باشد یا برخی از صریحترین احکام دینی از جمله جهاد را به خاطر منافع سیاسی و زدوبندهای امنیتی با قدرتهای جهانی و کشورهای منطقه به حالت تعلیق درآورد.
در چنین شرایطی، با توجه به موضعگیری آشکار مفتی طالبان پاکستانی در قبال فتوای رهبر طالبان افغان، آنچه تاکنون نقطه قوت جنبشهای جهادی محسوب میشد، اکنون به بزرگترین نقطه ضعف و پاشنه آشیل آنان تبدیل میشود، به گونهای که میتواند مشروعیت و اعتبار این جنبشها را زیر سؤال ببرد و افکار عمومی را با پرسشهای جدی درباره ادعاهای دروغین و شبهمذهبی این جنبشها روبرو کند.
از جانب دیگر، با توجه به شکستن فتواهای دیروز و نقض عمدی و آگاهانه دستورات دینی توسط رهبران طالبان افغان، جنبشهای جهادی مخالف آنها، از جمله داعش، به سادگی میتوانند از این وضعیت برای مشروعیتزدایی از حکومت طالبان استفاده کرده و خود را نماینده واقعی مجاهدین مسلمان جلوه دهند و از میان جوانان مستعد افراطگرایی سربازگیری کنند.