خطر بازگشت ناتو به افغانستان چقدر جدی است؟
با توجه به هشدار صریح رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه درباره برنامه ناتو و امریکا برای بازگشت به افغانستان و سلطه بر پایگاههای نظامی این کشور، به نظر میرسد که این خطر کاملاً واقعی و جدی است، و ایالات متحده و طالبان در پشت پرده معاملههای نگرانکنندهای در این زمینه داشتهاند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، میگوید که ناتو چهار سال پس از خروج شرمآور از افغانستان، بار دیگر به دنبال راهی جدید برای ورود به این کشور است.
او در نشست «همایش اورآسیایی» در شهر پرم روسیه تأکید کرد که ناتو قصد بازگشت به افغانستان را دارد.
وی پیشتر نیز از «تعامل مشکوک» کشورهای غربی با طالبان انتقاد کرده و نسبت به «نیت پنهان» این کشورها ابراز نگرانی کرده بود. لاوروف همچنین هرگونه تلاش برای بازگرداندن پایگاههای نظامی ناتو را محکوم کرده بود.
او گفته بود که بازگرداندن تأسیسات نظامی ناتو غیرقابل قبول است و مانند قرار دادن یک «بمب ساعتی جدید» محسوب میشود.
سرگئی لاوروف در حالی درباره برنامه غرب و ناتو برای بازگشت به افغانستان و تسلط مجدد این سازمان بر پایگاههای استراتژیک نظامی کشور هشدار میدهد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، بارها از واگذاری پایگاه راهبردی بگرام به طالبان توسط حکومت بایدن انتقاد کرده و مدعی شده است که در حال حاضر این پایگاه در اختیار چین قرار دارد.
ترامپ همچنین هیچگاه تمایل خود را برای بازپسگیری پایگاه بگرام پنهان نکرده و در مناسبتهای گوناگون در اینباره صحبت کرده است؛ موضوعی که کارشناسان مسائل امنیتی را به این نتیجه رسانده است که ایالات متحده به رهبری ترامپ، احتمالاً در حال برنامهریزی و معاملههای پنهانی با رژیم طالبان برای بازپسگیری بگرام است.
ترامپ معتقد است که بگرام یک پایگاه راهبردی است که امکان نظارت مستقیم و مستمر بر سایتهای هستهای چین را به ایالات متحده اعطا میکند. از نظر او، از پایگاه هوایی بگرام تا مراکز هستهای چین تنها یک ساعت فاصله است و امریکا میتواند با تسلط بر بگرام، امکان نظارت همهجانبه بر فعالیتهای اتمی چین را به دست آورد.
از سوی دیگر، اخیراً گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد یک هواپیمای وابسته به سازمان جاسوسی امریکا به افغانستان، تاجیکستان و پاکستان سفر کرده و در جریان این سفر، در میدان هوایی بگرام نیز فرود آمده است.
اگرچه این خبر هرگز از سوی منابع مستقل و رسمی تأیید نشد، اما انتشار آن، گمانهزنیهای فراوانی را پیرامون احتمال معاملههای پنهانی میان طالبان و امریکا درباره سرنوشت پایگاه راهبردی بگرام برانگیخت و فرضیه توافق طالبان و واشنگتن را تقویت کرد.
افزون بر این، کمکهای مالی ایالات متحده به افغانستان تحت حاکمیت طالبان، فشارهای فزایندهای را بر منابع اقتصادی حکومت طالبان وارد کرد و موجب افزایش شدید قیمت دالر در برابر افغانی شد. حتی ناتوانی طالبان در پرداخت حقوق کارمندان دولتی خود بهوجود آمد، اما آنها بهسرعت توانستند شوکهای ناشی از این رویداد را کنترل کنند، ثبات را به بازار ارز بازگردانند و منابع کافی برای پرداخت معاش کارمندان دولتی را تأمین کنند.
کارشناسان میگویند که به احتمال قوی، کمکهای نقدی ایالات متحده به طالبان از سر گرفته شده و واشنگتن، همانگونه که ترامپ اراده کرده بود، در قبال ادامه این کمکها امتیازات بزرگی به دست آورده است که احتمالاً یکی از آنها، تضمین تسلط مجدد نیروهای امریکایی و ناتو بر پایگاه راهبردی بگرام بوده است.
به باور این گروه از کارشناسان، سفر هیات امریکایی به کابل—که زلمی خلیلزاد نیز در ترکیب آن حضور داشت—منجر به اقدامات مشخصی از جانب دو طرف شد، از جمله آزادی گروگانها و حذف نام رهبران شبکه حقانی از فهرست تروریستهای تحت تعقیب ایالات متحده. این سفر احتمالاً مسیر سلطه مجدد امریکا بر پایگاه بگرام را هموار کرد و توافقات پنهانی میان طالبان و امریکا را برای احیای نفوذ ناتو بر پایگاههای نظامی افغانستان شکل داد.
با توجه به این ارزیابیها و هشدار صریح رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه درباره برنامه ناتو و امریکا برای بازگشت به افغانستان و سلطه بر پایگاههای نظامی این کشور، به نظر میرسد که این خطر کاملاً واقعی و جدی است، و ایالات متحده و طالبان در پشت پرده معاملههای نگرانکنندهای در این زمینه داشتهاند.
با این حال، واقعیتی که نمیتوان نادیده گرفت این است که تسلط مجدد بر پایگاههای راهبردی افغانستان توسط امریکا و ناتو، لزوماً به معنای اشغال مستقیم و کلاسیک این کشور توسط نیروهای خارجی به رهبری امریکا نیست. این همان چیزی است که ترامپ نیز بارها درباره آن سخن گفته و تأکید کرده است که او نیز با خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان موافق بود، اما برخلاف بایدن، قصد داشت مراکزی مانند پایگاه هوایی بگرام را حفظ کند و تعداد محدودی از نیروهای نظامی ایالات متحده را در این مراکز نگه دارد؛ چیزی که با توجه به هشدارها و نگرانیهای روسیه و اخبار و اطلاعات منتشر شده در رسانهها، اکنون عملا در حال وقوع است.