امنیت افغانستان؛ هستهگذاری داعش، هراس روسیه
علیرغم برقراری روابط سیاسی و حتی گسترش آن در سطح سفیر میان افغانستان و فدراسیون روسیه و شماری دیگر از کشورها، نگرانیهای امنیتی همچنان پابرجا هستند و تلاشهای مذبوحانه طالبان برای جلب اطمینان و کاهش نگرانیهای موجود درباره امنیت و ثبات افغانستان و پیامدهای فرامرزی آن تاکنون نتوانسته موفقیتآمیز باشد و نگاه نگران کشورها به روابط با طالبان و عملکرد این گروه در مواجهه با گروههای تروریستی دیگر را تغییر دهد.
آندری بلوسف، وزیر دفاع روسیه، در نشست وزیران دفاع کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هشدار داده است که خطر تهدیدهای امنیتی از افغانستان همچنان پابرجاست و روند انتقال شبهنظامیان تندرو از سوریه به افغانستان، کماکان ادامه دارد.
یوری کوکوف، معاون دبیر شورای امنیت روسیه هم هشدار داده که نفوذ فزاینده داعش در افغانستان تهدیدی جدی برای ثبات آسیای مرکزی و حتی قلمرو روسیه محسوب میشود.
او گفته که مسکو فعالیتهای داعش در افغانستان را بهدقت زیر نظر دارد؛ گروهی که به گفته او، قصد دارد «تروریستان را از افغانستان به کشورهای همسایه آسیای مرکزی و در نهایت به خاک روسیه صادر کند.»
اظهارات این دو مقام ارشد امنیتی روسیه نشان میدهد که داعش همچنان در افغانستان فعال است و تروریسم منطقهای روز به روز سایه شوم خود را بر صلح و ثبات و امنیت کشورهای پیرامون افغانستان، بهویژه متحدان استراتژیک روسیه در آسیای مرکزی گسترش میدهند.
از جانب دیگر، اظهارات یک بار دیگر تأیید میکند که اقدامات ادعایی طالبان برای مقابله با تروریزم و جلوگیری از گسترش خطرات و تهدیدهای ناشی از فعالیت گروههای تروریستی در افغانستان به کشورهای همسایه و منطقه، نه تنها کارآمد و مؤثر نبوده، بلکه چه بسا در مواردی موجب تقویت و توسعه تروریزم شده و این امر بر نگرانیها و هراس همسایگان از وضعیت امنیتی افغانستان و پیامدهای جانبی آن افزوده است.
این در حالی است که طالبان بهطور پیوسته مواضع و سازمانهای منطقهای و جهانی درباره رشد تروریزم و توسعه گرایشهای افراطگرایانه و رادیکال در افغانستان را رد میکنند و مدعی هستند که با تسلط آنها بر افغانستان، امنیت تأمین شده، فعالیتهای تروریستی کاهش پیدا کرده و هیچ گروه تروریستی در افغانستان فعال نیست؛ ادعایی که کاملاً برخلاف ارزیابیهای امنیتی و اطلاعاتیست که بر بنیاد آن، در حال حاضر بیش از ۲۰ گروه تروریستی از جمله شاخه خراسان داعش در افغانستان فعال هستند و با حمایت قدرتهای خارجی و سازمانهای جاسوسی و استخباراتی، در سایه حکومت طالبان، فعالیتهای خود را ادامه میدهند و برای ناامن کردن افغانستان و منطقه و حتی جهان آماده میشوند.
نکته مهم دیگر در اظهارات این مقامات امنیتی ارشد روسیه این است که علیرغم برقراری روابط سیاسی و حتی گسترش آن در سطح سفیر میان افغانستان و فدراسیون روسیه و شماری دیگر از کشورها، نگرانیهای امنیتی همچنان پابرجا هستند و تلاشهای مذبوحانه طالبان برای جلب اطمینان و کاهش نگرانیهای موجود درباره امنیت و ثبات افغانستان و پیامدهای فرامرزی آن تاکنون نتوانسته موفقیتآمیز باشد و نگاه نگران کشورها به روابط با طالبان و عملکرد این گروه در مواجهه با گروههای تروریستی دیگر را تغییر دهد.
درست به همین دلیل است که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران هشدار میدهند که اگر طالبان اظهارات و ابراز نگرانیهای مکرر مقامات و سازمانهای امنیتی منطقهای و بینالمللی درباره رشد تروریزم در افغانستان را نادیده بگیرند، دستکم بشمارند و یا کماهمیت جلوه دهند، این نه تنها مشروعیت سیاسی طالبان را تضعیف میکند و امیدهای آنان برای شناسایی بینالمللی را به حداقل ممکن کاهش میدهد، بلکه حتی ممکن است روابط کژدار و مریز جاری میان حکومت طالبان و بازیگران منطقهای و جهانی را با خطر روبرو کند و به آن آسیب بزند.
به باور این گروه از آگاهان، طالبان باید این واقعیت را در نظر داشته باشند که بخشی از روابط و تعامل جاری میان حکومت این گروه و قدرتهای منطقهای و بینالمللی، نه ناشی از اطمینان به طالبان، بلکه برآمده از نگرانیهای کشورها در زمینه صلح و امنیت در افغانستان و پیامدهای اجتنابناپذیر آن است.
به عبارت سریعتر، قدرتهای خارجی از جمله روسیه، به این هدف با طالبان تعامل و ارتباط برقرار کردهاند که این گروه را کنترل کنند و اجازه ندهند که انزوای حکومت طالبان، منجر به تقویت تروریزم و گسترش روابط این گروه با گروههای تروریستی منطقهای و بینالمللی شود و به این ترتیب تهدیدهای کنونی علیه صلح و امنیت منطقه و جهان، از قوه به فعل تبدیل شود و حکومت طالبان حتی به تعهدات حداقلی خود در زمینه مقابله با تروریسم و جلوگیری از توسعهی آن از افغانستان به کشورهای دیگر نیز عمل نکند.
بهترتیب، اگر رویکرد کشورهای خارجی مبنی بر تعامل با طالبان به منظور کنترل گروه و تأثیرگذاری بر مواضع آن در ارتباط با تروریسم موفقیتآمیز نباشد و چه بسا نتیجه عکس دهد و به رشد روزافزون تروریزم و توسعه خزنده آن به کشورهای دیگر منجر شود، این خطر وجود دارد که کشورها بر روابط کنونی خود با طالبان تجدید نظر کرده و بهجای آن، رویکردی تقابلی به منظور مهار تروریسم و مقابله مستقیم با پروژه پیچیده گسترش تهدیدهای تروریستی از افغانستان به کشورهای پیرامون آن اتخاذ کنند.
بنابراین، انتظار میرود که طالبان به جای تکرار مواضع کلیشهای خود مبنی بر انکار هرگونه فعالیت تروریستی در افغانستان و نادیده گرفتن نگرانیهای مکرر مقامات امنیتی کشورهایی مانند روسیه، رویکردی مسئولانهتر اتخاذ کرده و با برقراری تعامل سازنده با کشورهای هدف، هم مسئولیتپذیری خود را بهعنوان یک دولت متعهد به سازوکارهای امنیتی و بینالمللی اثبات کنند و هم از ما اراده راستین و صادقانه خود برای مقابله با تهدیدهای مشترک علیه صلح و امنیت جهانی را به نمایش بگذارند. در غیر آن صورت، تداوم این رویکرد، و بدتر از آن، تبانی پنهان با تروریزم، بدون شک طالبان را منزوی خواهد کرد و کشورهای قربانی توطئهها و پروژههای پیچیده تروریستی را به بازنگری روابط خود با رژیم طالبان وادار خواهد ساخت.