روسیه و آذربایجان: شراکت در سایه بحران
اگرچه مقامات روسیه تاکنون تلاش کردهاند تا با نشان دادن حداکثر خویشتنداری، بحرانهای پیش آمده را از مسیر دیپلماسی حل و فصل کنند، اما به نظر میرسد در جانب آذربایجانی، چنین ارادهای وجود ندارد و مقامات باکو تحت تأثیر تحریک طرفهای خارجی، همچنان سعی در دمیدن بر آتش تنش دارند و گویا مصمم هستند تا روابط راهبردی دیرینه با روسیه را تحت تأثیر حوادث مورد اشاره تخریب کنند.
از دیرباز تاکنون، به نظر میرسید که آذربایجان یکی از کشورهایی است که در حوزه نفوذ استراتژیک روسیه قرار دارد و از متحدان منطقهای این کشور به شمار میرود.
بهعبارت دقیقتر، آذربایجان همانند بسیاری دیگر از کشورهای تحت سیطره شوروی پیشین، علیرغم استقلال از روسیه، همچنان بهمثابه شریک راهبردی این کشور در منطقه باقی مانده و مسکو نیز با عنایت به این شراکت، در بحرانهای منطقهای و بینالمللی به نفع آذربایجان عمل میکرد.
طی نزدیک به دو سال گذشته، اما تحتتأثیر سلسله حوادثی که روابط دو کشور را بهطور بیسابقهای دستخوش تنش و بیثباتی کرده، این شراکت ترک برداشته است.
ناظران میگویند که ریشه بحران به سقوط هواپیمای آذربایجانی در قزاقستان در سال ۲۰۲۴ بازمیگردد؛ حادثهای که گفته میشود در حریم هوایی روسیه اتفاق افتاده و در نتیجه آن، هواپیمای آذربایجانی بهطور مشکوکی در خاک قزاقستان ساقط شده است.
اگرچه از آن زمان تاکنون، رهبران و مقامات روسیه پیوسته تأکید کردهاند که تحقیقات شفاف در این زمینه جریان دارد، اما به نظر میرسد این توضیحات و موضعگیریها تاکنون نتوانسته اطمینان و قناعت مقامات باکو را فراهم سازد.
به دنبال آن، رفتارهای خشونتآمیز علیه آذریتبارهای روس در یکاترینبورگ و کشتهشدن برادران صفاروف در آن رویداد، بر آتش تنشها دمید و آذربایجان را به اتخاذ سیاستهای خصمانه علیه روسیه ترغیب کرد.
اگرچه مقامات روسیه تاکنون تلاش کردهاند تا با نشان دادن حداکثر خویشتنداری، بحرانهای پیش آمده را از مسیر دیپلماسی حل و فصل کنند، اما به نظر میرسد در جانب آذربایجانی، چنین ارادهای وجود ندارد و مقامات باکو تحت تأثیر تحریک طرفهای خارجی، همچنان سعی در دمیدن بر آتش تنش دارند و گویا مصمم هستند تا روابط راهبردی دیرینه با روسیه را تحت تأثیر حوادث مورد اشاره تخریب کنند.
بازداشت خشونتبار خبرنگاران و فعالان رسانهای روس در باکو به اتهامهای مضحکی مانند سازماندهی باندهای جنایتکار، قاچاق مواد مخدر از ایران و فعالیتهای غیرقانونی، نمونه تازهای از عزم و اراده مقامات باکو برای تقابل خصمانه با مسکو است.
همانگونه که در توضیحات مقامات روسیه نیز بازتاب یافته، خبرنگاران بازداشتشده طی ۸ سال با هیچ اتهامی در آذربایجان روبهرو نبودند، اما بهیکباره متهم به جرایمی میشوند که از نظر بسیاری از ناظران، بخشی از یک پروپاگاندا و پروندهسازی سیاسی-امنیتی برای تشدید تنش است.
در این میان، اما رخدادهای مثبت و امیدوارکنندهای نیز وجود داشته که بر اساس آن، بازسازی و ترمیم سریع روابط تنشآلود جاری میان دو متحد راهبردی دیرینه را ممکن ساخته است. کمک آذربایجان به انتقال شهروندان و دیپلماتهای روس در جریان جنگ ایران و اسرائیل، یکی از این رخدادها بوده که با استقبال گرم و قدردانی صریح مقامات روسی همراه شده است.
با این همه، همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، به نظر میرسد مقامات باکو دستکم در حال حاضر، ارادهای برای ترمیم روابط ندارند و تحتتأثیر القائات تحریکآمیز و خط و نشانهای خصمانه بازیگران خارجی، مصمم به بحرانیتر کردن رابطه با شریک استراتژیک آذربایجان هستند.
عدم شرکت الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان در مراسم روز پیروزی در مسکو، علیرغم دعوت رسمی روسیه، نشانهای آشکار از عزم باکو برای دمیدن بر آتش تنش است.
تماس تلفونی ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین با الهام علیاف و تسلیت بابت مرگ برادران صفاروف در یکاترینبورگ و نیز قدردانی او از حمایت آذربایجان از اوکراین در جریان جنگ با روسیه، نشانه واضحی از دخالت طرفهای خارجی در تحریک مقامات آذری برای تشدید بحران رابطه با مسکو محسوب میشود.
البته اوکراین در این زمینه تنها نیست. طرفهایی مانند ترکیه، امریکا و شماری دیگر از قدرتهای عضو ناتو نیز ممکن است در پشت پرده بحران، مشارکت و فعالیت داشته باشند، زیرا از دیرباز تاکنون ارادهای در جانب غربی معادله جهانی قدرت وجود داشته تا متحدان سنتی روسیه در منطقه را از این کشور جدا کنند و با ایجاد بحرانهای برساخته و تنشهای مدیریتشده در روابط آنها با مسکو، پروژه انزوای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روسیه را گسترش دهند.
با همه این اوصاف، اما کارشناسان معتقد اند که پیوندها، ارتباطات، شراکتها و مشارکتهای موجود میان روسیه و جمهوریهای تحت سیطره شوروی سابق به اندازهای عمیق، گسترده و پردامنه است که با وجود تلاشهای گاهبهگاه طرفهای خارجی و دشمنان روسیه، و علیرغم همراهی و حمایت دولتهای حاکم بر این کشورها، به نظر نمیرسد که این تلاشهای مذبوحانه در نهایت به همان نتایجی منجر شود که دشمنان روسیه میخواهند.
اگرچه شکی وجود ندارد که هزینههای ناخواسته این تنشهای برساخته، که تحت تأثیر تصمیمگیریهای احساسی دولتمردان نابخرد حاکم بر باکو اتخاذ و اعمال میشود را شهروندان عادی و مردمان بیطرف متحمل میشوند.