بررسی خواسته خانمها از رابطه جنسی

 آنچه که مردان می خواهند را ما کاملا درک می کنیم. به طور کلی، میل جنسی آن ها منظم، سازگار و دقیق است. مرد دگرجنسگرا (علاقمند به جنس مخالف) می باشد.blank

اگر رابطه دگر جنسی را بخواهد، فیزیولوژی جنسی و ذهنی او، افزایش میل جنسی او را به طور پی در پی گزارش می کند. همجنس گرایی او را از لحاظ جسمی و احساسی نیز سرد خواهد کرد. برای مردان یک تطابق عالی بین تحریک فیزیولوژیکی و سطح میل جنسی آن ها گزارش شده است.

موفقیت ویاگرا (Viagra) سادگی مکانیسم مردانه را نشان می دهد. ویاگرا میل جنسی را هدف قرار نمی دهد، اما با افزایش جریان خون در مجرای تناسلی، باعث ایجاد نعوظ می شود. ظاهرا همه چیز مورد نیاز است. همانطور که آلت تناسلی افزایش می یابد، میل جنسی از قبل در حال انتظار می باشد.

در خواسته خانمها از رابطه جنسی ، داستان متفاوت است. مطالعات نشان می دهند که بدن زن همه چیز را دوست دارد، یا حداقل به همه چیز پاسخ می دهد. (یا نمی داند چه چیزی را دوست دارد).

تحریک فیزیولوژیک زن (که توسط روانکاوی واژینال اندازه گیری می شود) در پاسخ به مشاهده بیشتر هر گونه فعالیت جنسی رخ می دهد: مرد با زن، زن با زن، مرد با مرد. حتی تماشای رابطه جنسی در میان میمون های Bonobo موجب تحریک هیجانی فیزیولوژیک در زنان می شود.

Kelly Suschinsky و Martin Lalumiere محققان کانادایی، پیشنهاد کرده اند که این الگوی تحریک همه جانبه یک انطباق تکامل یافته است. با توجه به این نظریه، واژن بلافاصله در هر اشاره ای از فعالیت جنسی در مجاورت آن مرطوب می شود تا از زخمی شدن زن در صورت تجاوز یا خشونت جنسی جلوگیری شود.

این تحریک لزوما مربوط به میل جنسی و اراده زن نیست. گذشته از همه، زنان واقعا نمی خواهند رابطه جنسی با Bonobo را داشته باشند.

بررسی خواسته خانمها از رابطه جنسی

در واقع، معلوم می شود که بر خلاف مردان، پاسخ های بدن به هدف زنان، منافع ذهنی آن ها را منعکس نمی کند. این یکی از دلایلی است که ویاگرا برای زنان عمل نمی کند.

آمادگی فیزیکی دلالت بر میل جنسی ندارد. زن می تواند رابطه جنسی داشته باشد و این امر به آن معنا نباشد که او رابطه جنسی را می خواهد.

پس او چه می خواهد؟

این سوال، همانطور که فروید درک کرد، پاسخ آسانی ندارد.

از یک طرف شواهد قابل ملاحظه ای درباره خواسته خانمها از رابطه جنسی وجود دارد که زنان در جستجوی صمیمیت و نزدیکی عاطفی با شرکای جنسی خود هستند. دلایل آن به نظر روشن و منطقی می باشد: زنان با داشتن یک رحم و یک جنین در یک زمان هیچ سود تکاملی از بی بند و باری (بی قیدی جنسی) نبرده اند.

برای زنان که بذری برای پاشیدن ندارند، (منظور تفاوت آزاد سازی سلول های جنسی در مردان و زنان است) داشتن رابطه جنسی با مردان بیشتر به فرزند آوری بالقوه نمی انجامد.

علاوه بر این، زنان در معرض خطر بیشتری نسبت به مردان برای خشونت جنسی و بیماری های مقاربتی هستند، البته به جز خطر منحصر به فرد حاملگی. زنان در انتخاب شریک جنسی خود باید بسیار مراقب باشند.

به علاوه، زنان نسبت به مردان ارگاسم قابل اعتمادی ندارند، لذت های کژوال و رابطه ی جنسی ناشناس آن ها کمتر است. خانمی که بخواهد شانس لذت بردن خودش را افزایش و احتمال آسیب را کم کند بهتر است پیش از اقدام به رابطه جنسی شریکش را خوب بشناسد.

از این استدلال ها به این ادعا می رسیم که زنان برنامه ریزی بیولوژیکی دارند در واقع آن ها روابط را می خواهند نه جنسیت را. آن ها نیاز به یک رابطه پایدار و صمیمی دارند تا تحریک شوند و بنابراین زنان برای یکپارچه سازی جنسی و ازدواج ساخته شده اند

راه حل این مشکل چیست؟

نخست، بسیاری از مطالعات اخیر در باب خواسته خانمها از رابطه جنسی نشان داده که اگر به زنان بگویند که دستگاه دروغ سنج به آن ها وصل شده و اطلاعاتی که ارائه می دهند محرمانه می مانند، تفاوت های جنسیتی در تعداد شرکای جنسی کاهش پیدا می کند. به عبارت دیگر، زمانی که زنان به اندازه کافی احساس امنیت کنند که حقیقت را بگویند، داستانی که تعریف می کنند بسیار به داستان مردان نزدیک خواهد بود

اگر زنان باور کنند که آسیبی به آن ها وارد نمی شود و رابطه جنسی خوبی خواهند داشت، خواسته یشان برای داشتن رابطه جنسی کژوال به اندازه مردان خواهد بود. تمایل زنان به چشم های غریبه ها می تواند این خواسته را استنباط کند.

با توجه به کتاب روان شناسی تکاملی اثر دیوید باس، پدیده حسادت مردان که در تمام جوامع وجود دارد، بیشتر مربوط به ترسشان از کاک اوالدری می باشد. اگر زنان رابطه جنسی اضافه ی ازدواج نخواهند، چرا مردان باز هم حسادت می کنند؟ چرا از آواز خواندن در خیابان های خلوت دست می کشند؟

دوم اینکه، مطالعات نشان می دهد که تمایلات جنسی انسان برای رقابت اسپرم ها تغییر پیدا کرده است.

در حقیقت خواسته خانمها از رابطه جنسی در گذشته و شرایط زندگی مدرن، زنان را برای داشتن رابطه جنسی با مردان مختلف در توالی کوتاه مدت  و باعث رقابت اسپرم ها در واژن برای صفات پدری ترغیب می کند.

بنابراین در حالی که زنان هیچ بذری برای پاشیدن ندارند، اما اسپرم های مردانه بسیاری دارند تا از میان آن ها انتخاب کنند.

مطالعات اخیر نشان می دهد که اهداف جذاب جنسی زنانه با چرخه قاعدگی آن ها متفاوت است. در دوران بارداری زنان دوست دارند مردانی با هورمون های تستوسترون بالا که کاندید های مناسبی برای تک همسری نیستند اما ژن مردانه سالم دارند را تصور کنند.

این که چه تعداد زن متاهلی چنین هوس هایی در خلوت خود تصور می کنند، مشکل است، اما این رفتارِ شکار اسپرم (sperm poaching) به نظر می رسد که در خویشاوندان ابتدایی مان معمول بوده است.

مردان، به نوبه خود، برای هم آوری اسپرم ساخته شده اند. رابین بیکر، زیست شناس دانشگاه منچستر دریافت، به عنوان مثال، مقدار اسپرمی که مردان در طول مقاربت با همسرشان بیرون می ریزند به آخرین انزالشان بستگی ندارد بلکه به آخرین رابطه جنسی با همسرشان بستگی دارد.

اگر یک مدت طولانی از آخرین رابطه جنسی گذشته باشد، انزال شوهر حاوی سلول های اسپرم بیشتری است که شانس هم آوری را افزایش می دهد. در یک رابطه جنسی پس از جدایی طولانی مدت، تمایل بیشتری به طولانی بودن و اشتیاق دارند و به این دلیل است که رابطه جنسی طولانی مدت، احتمال ابتلا زن به ارگاسم را افزایش می دهد.

بر اساس تحقیقات زیست شناسانی درباره خواسته خانمها از رابطه جنسی چون بیکر و مارک بللیس، انقباضات عضلانی رحم که همراه با ارگاسم زن هستند، به حفظ اسپرم در داخل واژن کمک می کنند تا آن ها را به سمت تخمدان ها و بارور شدن برساند.

علاوه بر این، شواهد نشان می دهد که زنان بیشتر از مردان به سوی طلاق می روند و حتی نسبت به مردان در مورد سلامت، خوشبختی و ثروت بهره کمتری می برند. به علاوه، همان گونه که روانشناسان بالینی و مشاوران ازدواج در همه جا به خوبی شناخته شده اند، بسیاری از زنان به یک معشوق نزدیک هستند، اما با این وجود نتوانسته اند با او احساس آرامش کنند.

محقق استرالیایی Lorraine Dennerstein متوجه شد که:کاهش میل جنسی زنان در بزرگسالی به شدت با زیان علاقه جنسی در همسران آن ها درطولانی مدت ارتباط دارد

اگر تک همسری، صمیمیت و ارتباط، موتور محرک میل زنان است، چرا زنان با داشتن رابطه با مردان فداکار شکست می خورند؟ چرا اشتیاقشان در زمان ازدواج فرو کش می کند؟blank

خواسته خانمها از رابطه جنسی چیست؟

با توجه به یافته های تحقیقاتی جدید، روایات قدیمی که زنان به روابط بیشتر از رابطه جنسی علاقه دارند و این علاقه برای تک همسری ساخته شده است، در حال فروپاشی می باشد. در عوض، یک روایت جدید ظاهر می شود که میل زنانه قدرتمند، انعطاف پذیر، پیچیده و حتی ویرانگر است.

شواهد نشان می دهد، لیزا دیاموند روانشناس رشد دانشگاه یوتا دریافته است، بسیاری از زنان علاقمندی های جنسی شان را به صورت موزون و باز در زمان های مختلف با مردان و زنان و یا هر دو تجربه می کنند.

ریچارد لیپا از دانشگاه کالیفرنیا درباره خواسته خانمها از رابطه جنسی دریافت که بر خلاف مردان که میل جنسی آن ها افزایش می یابد، تمایل زنان به جنس مخالف، روند فزاینده ای را باز می کند. زنان با شهوت جنسی بالا، بیشتر احتمال دارد که میل به اعضای هر دو جنس را داشته باشد.

مارتا میانا، محقق دانشگاه نوادا، به طور تحریک آمیز استدلال کرده است که اصل سازماندهی جنسی زنان، تمایل به فرد دلخواه آن ها است. از دیدگاه زنان، مردان مؤدب، سوالاتی مؤدبانه از شما می پرسند که آیا این درست است یا اینکه خوب است، مردی است که می تواند انتظارات سیاست های جنسیت شما و ترجیحات پدر و مادرتان را برآورده کند (با من همانند انسانی برابر برخورد می کند، به من احترام می گذارد و با من ارتباط برقرار می کند) اما ممکن است شما را وارد کمال جنسی کند، نه با وجود این ویژگی ها بلکه به خاطر دلیل آن ها.

تمایلات زنان، با توجه به مانا، زمانی فعال می شود که زنان به شدت احساس میل کنند. ادبیات عاشقانه شهوانی، شامل تمام shades of gray بر اساس این فانتزی ها ساخته شده اند.

میل جنسی در این دیدگاه مطابق، با انتظارات و ارزش های اجتماعی ما کار نمی کند و میل جنسی به مسیر دلخواه سیر می کند و نه راه عدالت، و حتی بر نظم اجتماعی نیست بلکه بر نفی آن نیز تاثیر می گذارد.

این یکی از دلایلی است که همه ادیان و جوامع سعی می کنند کنترل، محتوی، محدودیت و تغییر مسیر آن را مدیریت کنند.

در راستای تحقیق درباره خواسته خانمها از رابطه جنسی مارتا میانا تعدادی عکس اروتیک و تماس بین زن و مرد را در معرض دید زنان و مردان قرار داد و بعد حرکات چشمان آن ها را دنبال کرد. او دریافت که مردان و زنان بر روی جنبه های مختلف رویداد جنسی متمرکز هستند.

مردان فقط به زنان نگاه کردند، در حالی که زنان هر دو جنس را به طور مساوی تماشا می کردند. آن ها روی صورت و بدن زن تمرکز داشتند. چیزی که آن ها را شهوتی می کرد ظاهرا بدن زنان و نگاه شهوت انگیز مردان بود.

به رغم آنچه که معمولا تصور می شود، میانا استدلال می کند که جنسیت زنانه بیشتر از مردان خود محوری دارد. افکار مایک جیگِر به کنار، فانتزی مردان بر روی رضایت و نه دریافت آن تمرکز می کند.

مردان خود را در رویای به ارگاسم رساندن زنان می بینند نه خودشان. زنان، مردان را در آتشی که با شهوتی کنترل نشدنی افروخته اند می بینند که آن ها را به اوج لذت می برد.blank

مردان می خواهند زنان را تحریک کنند. زنان می خواهند مردان را تحریک کنند. میانا اظهار می دارد: خواستنی بودن ارگاسم واقعی زنان است، و سخنان او تا حد زیادی واقعیت دارند.

از همه این ها گذشته آیا بیشتر زنان به زنان دوست داشتنی که نمی توانند به ارگاسم برسند نسبت به زنان ارگاسمیک که دوست داشتنی نیستند حسادت می ورزند؟

میانا ادعا می کند که این جنبه از جنسیت زنان شایع بودن فانتزی تجاوز در فانتزی های زنانه را توضیح می دهد. فانتزی های تجاوز در این مطالعه، فانتزی در مورد تسلیم شدن است نه از تمایلات مازوخیستی که آسیب ببینند یا تنبیه شوند، اما تمایل زنان برای خواسته شدن از طرف مرد تا جایی است که او را از کنترل خارج می کند.

با این استدلال، این فانتزی در مورد تسلیم شدن به صورت داوطلبانه به وسیله ی مردم طمعی می باشد که نمی تواند خودش را کنترل و متوقف کند.

با توجه به این دیدگاه ازدواج یک جانبه برای زنان در سطح مشخصی عمل نمی کند اما همچنان میل جنسی زنان را خنثی می کند.

مطالب مرتبط