چه کسی اول نمره کانکور است؟
وزارت تحصیلات عالی، روز چهارشنبه (۱۰ اسد) نتایج کانکور سال ۱۳۹۷ را اعلان کرد. بر پایه نتایج اعلانشده از سوی این وزارت، دانشجویان ولایات مرکزی، خوشتر از بقیه درخشیده و گوی سبقت را از همگان ربوده اند.
انتشار این خبر در شبکههای اجتماعی بازتاب دوگانهای داشت. دستهای از کاربران همتبار با برندگان نخست آزمون کانکور، با انتساب این دستاورد به خود، افتخار آن را به کسانی حاتمبخشی کردند که در نسبت تباری واحد با این برندگان قرار دارند.
اما در مقابل، گروهی دیگر از کاربران که نتوانستند ناخشنودی خود را از این اتفاق علمی در کشور پنهان کنند، نوک تیز حملات خود را متوجه وزارت تحصیلات عالی کرده و این نهاد آموزش عالی را به تقلب در نتایج کانکور متهم کردند.
صاحب این قلم به این باور است که هر دو گروه، راه افراط و تفریط و عصبیت را در پیش گرفته و از دیدن نتایج کانکور به عنوان دستاوردی درخشان و ارزشمند برای مردم افغانستان، آگاهانه یا ناآگاهانه، خودداری کردند.
حقیقت این است که برگزاری آزمون کانکور، با همه محدودیتها و محظوریتهای سیاسی ـ امنیتی، در نفس خود دستاوردی بسیار ارجمند برای همه افغانستان است. زیرا برگزاری این آزمون مهم، به عنوان بستری برای رقابت علمی همه استعدادها از سراسر افغانستان، آن هم در شرایطی که مخصوصا نهادهای آموزشی کشور، بیشترین آسیب را از بحرانها و نابهسامانیهای امنیتی متحمل شده و تاوانهای مادی و معنوی بسیار سنگینی پرداخته اند، نشاندهنده این حقیقت است که نه دشمنان دانایی مردم میتوانند با اقدامات تروریستی دانشستیزانه خود، راه را بر مشتاقان جوان فراگیری دانش سد کنند، و نه مردم حاضرند به بهانه نبود نان و امنیت، از دانشاندوزی و تحصیلگرایی دست بکشند، حتا اگر این کار بهای سنگین و کمرشکنی از آنان مطالبه کند.
بنابراین برگزاری آزمون کانکور، در قدم اول، نشانه پیروزی وزارت تحصیلات عالی کشور در انجام مسؤولیت ملی خود برای فراهمسازی بستر شکوفایی و بالندگی استعدادهای جوان و جویای علم است، و در درجه بعد افتخار و امتیاز شادیآور و هیجانآفرین معنوی آن به تمام مردم افغانستان برمیگردد.
نگریستن از این منظر به پدیده کانکور و نمرات بالا و ممتازی که برخی از داوطلبان این آزمون، آن را از آن خود میکنند، به ما کمک میکند با اصلاح نوع نگاه خود به این رویدادها، سُویه حرکت فکر خود را از دریچههای تنگ تبارگرایی و قومپرستی، به سمت افق باز و برازندهای تغییر دهیم که در نهایت ما را در منتهاالیه چشمانداز ارجمند و مبارک ملیگرایی قرار میدهد.
قرارگرفتن در چنین چشماندازی این فرصت مبارک و مغتنم را فراهم میسازد تا در سراسر افغانستان، شور و شعوری شکل بگیرد که تمام مردم یکصدا خواستار برخورداری همه فرزندان این سرزمین، بدون توجه به خون و زبان و مذهب آنان، از موهبت تحصیل و تعلم شوند، و با توسل به اهرمهای فشار مدنی، هم حکومت و هم مخالفان را در تنگنای ناگزیری از اجابت خواست خود قرار دهند.
اتفاق مبارکی که در نتیجه این نوع رفتار و باور ملی رخ خواهد داد آن است که ولایات جنوبی کشور، به عنوان ولایاتی که مکاتب و مراکز آموزشی آن قربانی خشونت سازمانیافته تروریزم دانشستیز در چند ساله پسین شده است، بار دیگر خود را در معرض جنبش و جهش آموزشی مییابد و با فعال شدن مراکز علمی ـ آموزشی خود، به کاروان سبکسیر و صلحآفرین دانش و خردورزی میپیوندد.
چنین رخدادی به نفع همه افغانستان است؛ زیرا تنها راه غلبه بر افراطیگری و خشونتگرایی تروریستی، دانشاندوزی و فراگیری علم است. این برای آن است که به همان صورت که کفر جهل است و قضای کفر علم، افراطگرایی هم جهل است و راه غلبه بر آن، علم و آگاهی و خردورزی علمی است.
نتیجهای که از مجموعه مطالب مطروحه در این یادداشت میگیریم این است که درخشش فرزندان ولایات مرکزی افغانستان در کانکور سال ۱۳۹۷، درخشش همه افغانستان است و انتساب آن به یک قوم یا سمت خاص، نه تنها امتیاز دادن به آن قوم و سمت، بلکه جفا در حق آنان، و مغایر با ارزشها و ایجابات توانایی و تربیت علمی و اخلاقی است.
ما باید بکوشیم فراگیری دانش در افغانستان همگانی شود، تا طعم شیرین آن، جان همه مان را شاداب و شکرین و شهدآمیز کند.