تیم انتخاباتی نبیل؛ شالودهشکنی نظامیان
در گرماگرم رونمایی از تیمهای انتخاباتی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری، اگر به دنبال خبری برخلاف کلیشههای رایج و هنجارهای نهادینهشده در سیاست افغانستان طی کمتر از دو دهه اخیر هستید، بیتردید تیم انتخاباتی رحمتالله نبیل؛ رییس پیشین امنیت ملی، حاوی این ظرفیت است.
رحمتالله نبیل؛ رئیس پیشین امنیت ملی با حضور جنرال مرادعلی مراد به عنوان معاون اول و مسعوده جلال، به عنوان معاون دوم با شعار “امنیت و عدالت” برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد.
به این ترتیب، یک جنرال هزاره بهعنوان معاون اول نامزد ریاست جمهوری در انتخابات آینده برگزیده شده است؛ چیزی که برخلاف هنجار سیاسی سالهای اخیر است که در آن، همواره هزارهها به عنوان «معاون دوم» حضور داشته اند. این رویه حتی در این دوره از انتخابات نیز به استثنای چند مورد محدود، رعایت شده است. با این وصف، آقای نبیل، این شالوده نهادینهشده را درهم شکسته و جنرال مراد را در مقام معاون اولاش معرفی کرده و مسعوده جلال که به لحاظ قومی، تاجیکتبار است را در سمت معاونت دومیاش برگزیده است.
با اینحال، آیا تیمی که آقای نبیل با آن وارد کارزارهای انتخاباتی شده، میتواند او را به پیروزی برساند؟ آیا نحوه چیدمان مهرهها و میزان نفوذ و قدرت سیاسی و قومی و پایگاه اجتماعی آنها به اندازهای است که بتوان امیدوار بود که آقای نبیل با آنها به پیروزی خواهد رسید؟
طرح این پرسش البته نباید مانع از انکار و نادیدهگرفتن این دغدغه دیرین و بنیادین شود که اساسا ممکن است هدف آقای نبیل و تیم او، رسیدن به ارگ قدرت نباشد و آقای نبیل صرفا با انگیزههای سیاسی و حتی چشمداشتهای اقتصادی، اقدام به نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری کرده باشد.
با اینحال، در این نوشته، فرض بر این است که او از نامزدهای جدی انتخابات است و میخواهد با استفاده از نفوذ و قدرت خود و معاونانش، برنده انتخابات آینده شود.
آقای نبیل گفته است که تیم انتخاباتی وی براساس فکر، اصول و ساختارمحوری به میان آمده است، نه قوم و فردمحوری.
او گفته که ساختارها و شیوههای حکومتداری باید تغییر کند، طوری که مردم تنها رایدهنده نباشند؛ بلکه باید در تصمیمگیریها شریک باشند.
به گفته نبیل، تغییرات در ساختار نظام باید از مجرای قانونی، عملی شود.
ایجاد کمیسیون اصلاح قانون اساسی، کاهش صلاحیتهای رئیس جمهور و انتقال آن به معاونان رئیس جمهور از مواردی است که تیم امنیت و عدالت بر عملی کردن آن تأکید کرده است.
او اضافه کرده که تیم امنیت و عدالت در صورت پیروزی به نهادهای عدلی و قضایی استقلال کامل خواهد داد تا در مبارزه با فساد صلاحیت تصمیمگیری مستقلانه داشته باشد.
اهداف و برنامههایی که او مطرح کرده، در نگاه نخست، پسندیده و پذیرفتنی است و بیتردید خواست و آرزوی همه کسانی است که علیرغم همه تنگناها و شکستهای ناامیدکنندهای که در سالهای اخیر از سر گذرانده اند، هنوزهم چشم به اصلاح و بهبود دارند.
با این حال، بعید به نظر میرسد که این مهم، از عهده حکومت نظامی آقایان نبیل و مراد برآید. آنها حتی اگر عناصری دلسوز و دردمند نسبت به این نظام و کشور باشند، در حوزه کار و تخصص خود شان یعنی امنیت و نظامیگری است که میتوانند گرهی از انبوه مشکلات و معضلات کشور باز کنند؛ هرچند، هم آقای نبیل و هم جنرال مراد، پیشتر در عرصه امنیت و نظام، آزمون شده اند و چه بسا حاصل کار آنها ثبت رکوردهای تکاندهنده تازه ناامنی و جنگ و خونریزی و تحدید و تهدید مستمر آزادیهای سیاسی و مدنی بوده است.
فراموش نباید کرد که آقایان نبیل و مراد، خود زمانی طولانی، بخشی از سیستمی امنیتی بودند که امروزه خود به منتقدان سرسخت و جدی آن بدل شده و آن را متهم به فساد و سیاسیکاری و سرکوب و قومگرایی و تبعیض و بیعدالتی میکنند. اگر اینگونه است پس نخستین کسانی که باید در قبال این اتهامات سنگین، پاسخگو باشند، خود آنها خواهند بود.
صرف نظر از این، سیاست و دولتداری امری جدا از امنیت و نظامیگری است و از آنجا که کارکرد متفاوتی دارد، رویکرد دگرگونهای نیز میطلبد. یک مقام شاخص امنیتی یا یک درجهدار پرافتخار نظامی لزوما عناصری کاردان و مفید و مؤثر در پهنه سیاست و کار سیاسی و دولتداری نیستند. بر این اساس، جنرال مراد، با وجود محبوبیتی که از کار نظامیاش در نزد شماری از مردم، کسب کرده، نمیتواند سیاستمردی پرنفوذ و محبوب و مردمپسند شمرده شود. او در همان نخستین گام برای سیاستورزی، که با استعفایش از سمت بحثبرانگیز فرماندهی گارنیزیون کابل برداشت، نشان داد که سیاستمداری خام و فاقد شم سیاسی لازم است؛ زیرا دولتی را که خود سالها در خدمت آن بود به بیعدالتی و تبعیض متهم کرد! این در حالی است که تبعیض و بیعدالتی، اگر وجود دارد، یکشبه ایجاد نشده و معلول سالها سیاست و دولتداری و تصمیمگیریهای کلان و مهم ملی است. پس او اگر مردی صادق و راستکردار است چرا در این سالها سکوت اختیار کرد و هیچ نگفت؟!
مسعوده جلال هم با حضور در روندهای انتخاباتی گذشته، تنها به این دلیل که نماینده طیف زنان بود، مورد توجه قرار میگرفت، در غیر آن، نه ایده ناب و تازه و بیرقیبی دارد و نه با حضور در وزارت امور زنان، انقلابی در عرصه برابری جنسیتی و احقاق و اعاده حقوق انسانی زنان به وجود آورد.
با این حساب، تیم نظامی نبیل، تنها یک ویژگی منحصر به فرد دارد و آن، گزینش یک جنرال هزاره به عنوان معاون اول است؛ ویژگیای که انتظار نمیرود آن را به تیمی مقتدر و پیشرو تبدیل کند.
علی موسوی