توئیتر و دیپلماسی
چند سالی است که عرصه دیپلماسی در سطح جهان شاهد ورود ابزارهای تازه ای برای تعاملات دیپلماتیک است. به عبارتی ورود تکنولوژی به ویژه تکنولوژی های ارتباط جمعی در فضای مجازی نوع تازه ای از دادوستدهای دیپلماتیک را به نمایش گذاشته است.
امروزه شاهدیم که بسیاری از مقامات جهانی در اینستاگرام و توئیتر حضوری فعال دارند. توئیتر به صحنه حمله، نقد و اظهار نظرهای فعالان و مقامات بین المللی به مسائل مختلف سیاسی و جهانی تبدیل شده است و اتفاقا اثرات بسیاری را هم می گذارد. بسیاری از مقامات جهانی در هر دو شبکه حساب کاربری دارند و به فراخور حال فعالیت رسانه ای می کنند. آن که به تصویر علاقه دارد و می خواهد پیام خود را از طریق تصویر مخابره کند، در اینستاگرام فعال است و آن که می خواهد پیام های کوتاه بنویسد و انتظار حداکثر بازخورد را دارد به سراغ توئیتر رفته است.
اتفاقا در توئیتر مقامات مختلف آن چه نمی توانند به طور مستقیم بگویند را بیان می کنند و بازخوردهای آن را می بینند. مثلا بارها دیده ایم که مقامات اماراتی در توئیتر پیام های خود را منتشر کرده اند و جواب های صریح را هم دریافت کرده اند. یا مقام های امریکایی پیام های مدنظر خود را نوشته اند و بازخوردهای آن را دیده اند.
در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، توئیتر نقشی بسیار فعال داشت. شخص دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا از طریق توئیتر توانست برای خود رای جمع کند و هر آن چه در دیدارها یا مناسبت ها نگفته بود یا فرصت بیان پیدا نکرده بود را در توئیتر بیان می کرد. بسیاری از کارشناسان یکی از دلایل شکست هیلاری کلینتون، رقیب دموکرات ترامپ را عملکرد ضعیف او در شبکه های اجتماعی از جمله توئیتر دانسته اند.
ترامپ بعد از این که رئیس جمهور شد نیز از توئیتر حداکثر استفاده را کرد و به این ترتیب بدون واسطه خود با مخاطبانش ارتباط گرفت. در عین حال مخاطبان ثابت خود را که در جریان تبلیغات انتخاباتی برای خود جمع کرده بود را نیز حفظ کرد.
اتفاقا منتقدان ترامپ نیز که اکثرا امکان ملاقات حضوری با او ندارند از طریق توئیتر پیام خود را به اطلاع او می رسانند. افرادی نظیر ریچارد هاس، برنی سندرز، دنیس راس، بیل کلینتون، استفان والت، جوزف نای و خیلی افراد دیگر که به عملکرد رئیس جمهوری امریکا نقد دارند و فرصتی نیست که او را ببینند از طریق توئیتر نقدهای خود را به اطلاع او و مخاطبانش می رسانند.
ترامپ همچنین بسیاری از تصمیم های خود، از جمله تصمیم های خلق الساعه خود را از طریق توئیتر به اطلاع جهانیان می رساند. این مساله سبب شده تا او خود سخنگوی کارهای خود شود و هیچ واسطه ای در میان نباشد. از سوی دیگر باعث بروز اختلافات فراوانی میان او و مشاوران و وزرایش شده است که می گویند بسیاری از تصمیم های او را تنها از طریق توئیتر می فهمند.
از سوی دیگر بسیاری از کشورها که با یکدیگر رابطه مستقیم ندارند از طریق توئیتر توانسته اند پیام ها و نقدهای خود را به اطلاع هم برسانند. همین هفته پیش بود که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در توئیتر سیاست های دولت ترامپ را نقد کرد و به طور خاص به جان بولتون، مشاور امنیت ملی تندروی دولت امریکا اشاره کرد. توئیت او سبب شد تا بولتون نیز پاسخ دهد و این مساله به یک برخورد توئیتری میان آن دو تبدیل شد. دو کشور با هم ارتباط مستقیم ندارند و در حال حاضر در وضعیت تخاصم به سر می برند اما از توئیتر به جایی برای رد و بدل پیام های دیپلماتیک استفاده می کنند.
شبکه های اجتماعی در بسیاری مکان ها تاثیرات مستقیم گذاشته اند. مثلا هنگامی که عربستان سعودی و متحدانش اقدام به محاصره اقتصادی و سیاسی قطر کردند فعالان دو طرف فضای رسانه ای شدیدی را به راه انداختند که عموما در توئیتر و فیسبوک فعال بود. یا در جریان مذاکرات هسته ای ایران، طرف های مذاکره هر جا که می دیدند نیاز به فشار افکار عمومی دارند یا باید پیام خود را در جایی غیر از اتاق مذاکره به گوش طرف مقابل برسانند از توئیتر استفاده می کردند.
عصر جدید، عصر ورود ابزارهای ارتباط جمعی سریع به عرصه دیپلماسی است. هیچ کس نمی تواند بگوید خود را از این ابزارهای مدرون و نوین محروم می کنم و صرفا از تئوری های مرسوم دانشگاهی در علم روابط بین الملل برای ارتباط با طرف مقابل استفاده می کنم یا برای رساندن پیام خود صرفا قدرت و توانایی نظامی خود را به نمایش می گذارم. در دنیای جدید، ابزارهای ارتباط جمعی نقشی به سزا در تعاملات بین المللی دارند. توئیتر، اینستاگرام، فیسبوک و خیلی شبکه های اجتماعی دیگر به ابزاری برای تعاملات دیپلماتیک تبدیل شده اند. این واقعیتی گریزناپذیر در هزاره سوم است.
نویسنده: سید علی موسوی خلخالی
منبع: دیپلماسی ایرانی