محقق در گفتگو با افق:
وقتی ما افغانها آشتی کنیم هیچ کشوری نمیتواند مانع شود
نشست مسکو در مورد صلح افغانستان امروز با حضور ۴۰ تن از سیاسیون، رهبران سیاسی و هیئت ده نفری طالبان در مسکو برگزار شد. خبرنگار خبرگزاری افق در حاشیه این نشست با محمد محقق یکی از اشتراک کنندگان این نشست گفتوگو کرده است که در ذیل میخوانید:
آقای محمد محقق تشکر از اینکه وقت تان را در اختیار خبرگزاری افق قرار دادید. بحث گفتگوهای صلح با اشتراک کشورهای جهان در یک سال اخیر بیشتر شده است اخیرا این گفتگوها بصورت جدی ادامه دارد شما چقدر به نتایج این گفتگوها خوشبین هستید؟
در رابطه به پروژه صلح که یک پروژه خیلی دوامدار است، روزی که حکومت جدید روی کار آمد بعد از مدتی در ۱۸ سال سرو صدای صلح شد هیچ گاهی جنبه عملی و جدی به خود نگرفت، گفتگوهای صلح و جنگ همزمان وجود داشت، اما در کمتر از یک سال اخیر پروسه صلح جدیتر به نظر میرسد.
امریکاییها بسیار جدی شدند که باید قضیه جنگ ختم شود و صلح بیاید. البته مشکل به نظر میرسد به خاطری که صلح و جنگ به اراده یک کشور و یک نفر بستگی ندارد بلکه ریشههای اجتماعی و سیاسی در کشور و منطقه دارد و به دلخواه کسی عملی نمیشود، اما تلاشهای امریکا برای تسریع پروسه صلح میتواند موثر باشد.
وقتی ترامپ فشار آورده که صلح شود، نماینده امریکا برای صلح افغانستان به کشورهای عربی و پاکستان سفر کرد و کشورهای منطقه هم در مورد صلح چراغ سبز نشان دادند که در این زمینه همکاری کنند که یک نمونه آن کنفرانس بینالافغانی در مسکو است. به این مسله در صورتی یک مکمل پروسه صلح نگاه میشود، دیدگاه امریکاییها هم همین طور است یعنی این طور تلقی نشود که کنفرانس بینالافغانی در مسکو در تقابل با سیاستهای امریکا هست بلکه میتواند هر دو مکمل همدیگر باشند. بخشی زمینههای که در قطر و دوبی مساعد نبوده و یا بعضی چهره های که در آنجا دعوت نشده و نادیده گرفته شدند آنها در این نشست به صورت قوی ظاهر شود که جهتهای اندکی هم نیستند، تقریبا در این نشست تمام سیاسیون مطرح افغانستان حضور دارند. آنها حرفهای خود را در این نشست
مطرح کنند تا این دو پروسه(پروسه صلح مسکو و امریکا) باهم گره بخورند و این نشستها میتواند زمینههای خوب برای ایجاد صلح شود، لذا ما در حقیقت این را سر آغاز گفتوگوهای جدی بینالافغانی میدانیم.
همانطوری که شما نشست مسکو را نشست بینالافغانی عنوان کردید، شما به استقلالیت تصمیمگیری و صلاحیت دو طرف چقدر مطمئن هستید؟
بعد از سالها جنگ شاید هر دو طرف به همین نتیجه رسیده باشند که باید صلح کنند چون این جنگ تسلسل یا دور باطلی است که پایان ندارد. اگر اراده نکنند از راه صلح اقدام بکنند، جنگ یک تسلسل باطل است، بنا بر این فکر میکنم هر دو طرف به این نتیجه رسیده باشند که باید جدی بین همدیگر خود بینشینند. هر دو طرف
هیچ دلیل برای جنگ ندارند، هر دو طرف از نگاه وطنداری افغاناند و اتباع متساوی الحقوق افغانستان هستند. از نگاه دینی هر دو طرف مسلمان هستند، از نگاه صنف بندی اجتماعی هردو طرف خود را مجاهد میگویند پس دلیل شرعی و قانونی برای جنگ ندارند، فقط میتوانند بهانه برای جنگ ایجاد کنند، مثلا یکی بگوید که خارجیها آمده جنگ میکنیم و دیگری بگوید که تروریزم بینالمللی آمده جنگ میکنیم، هر دو طرف از این حرفها میزنند ولی این ها همه بهانه است. اگر بهانه را کوتاه کنیم وقتی آشتی شدن و باهم شدن، خود به خود زمینه ماندن برای خارجیها نیست. خارجیها دعوای ارضی با ما ما ندارند، ولی به شرطی که ما خود ما باهم آشتی شویم و بهانهگیری را تمام کنیم دیگر دلیل برای جنگ نداریم. امیدوارم که آغاز مذاکرات بینالافغانی منتج شود به جلسات بعدی که به صلح برسیم.
قاعدتا سیاسیون و برخی کارشناسان همواره گفتهاند که طالبان قدرت تصمیمگیری و استقلالیت فکری را ندارند، این نشست ممکن است که نمایش قدرت طالبان و حامیان آنها باشد. شما با این دیدگاه موافق هستید؟
از این حرفها زیاد گفته شده و طرفین به یکدیگر گفتهاند. من فکر میکنم اتهام و اتهام بازی را تمام کنیم که فلانی استقلالیت ندارد، یکی بگوید که طالبان به دست پاکستان و کشورهای دیگر است، یکی بگوید که امریکاییها بالای طرف دیگر تاثیر دارد نه خیر. وقتی افغانها در صلح و آشتی شوند هیچ کسی و یا کشور جلوش را گرفته نمیتواند نه پاکستان و نه امریکا و عربستان و هیچ کشوری دیگری.
از آنجای که حکومت افغانستان به رهبری آقای غنی این نشست را تحریم کرده، آیا بدون حضور نمایندگان حکومت وحدت ملی این نشست نتیجه خواهد داد؟
عرض کردم که نمیشود جنگ ۴۰ ساله را در یک جلسه ختم کرد، ریشه جنگ ۴۰ سال است و جنگ نو حداقل ۱۸ سال است. این را نمیشود به یک جلسه حل کرد، ولی سرآغاز خوب است. آغای غنی که نه تنها که این جلسه را تحریم کرده بلکه تمام مردم افغانستان را تحریم کرده است، همه سیاسیون را در داخل تحریم کرده است. او خود را هم در ارگ ریاست جمهوری تحریک و منحصر کرده است. بنا بحث او «غنی» زیاد مطرح نیست، بحث مردم، سیاسیون افغانستان که فعلا در چوکات نظام هستند و بحث طالبان است. این هردو طرف وعده کرده که باهم بینشیند امیدوارم که سرآغاز خوبی برای مذاکرات بینالافغانی باشد.
به عنوان سوال آخر؛ آقای غنی در مورد نشست بینالافغانی در مسکو گفته که این نشستها بدون حضور دولت افغانستان نتیجه نمیدهد اما عبدالله به حیث یک بخشی از حکومت است نسبت به این نشست ابراز خوشبینی کرده، به نظر شما آقای غنی دنبال چه است؟
موضع آقای غنی معلوم است و در یک انزوای کامل سیاسی و فکری بهسر میبرد اما عبدالله آدم عاقلی است و شرایط کشور را درک کرده و اظهار خوشبینی کرده، این خوشبینی او و آمدن ما در راستای این است که مذاکرات بین الافغانی کار بدی نیست، ما امیدوار هستیم که پایه یک مذاکرات قویتر باشد و این که تا به کمال میرسد جلسههای بیشتر و تشریک مساعی منطقه و جهان را میطللبد. ما خواستیم دو کار کنیم؛ اول این که مذاکرات بین الافغانی بکنیم، افغانها روبهرو بنشینند که بر سر آبادی وطن خود گفتوگو کنند، دوم اینکه یک وفاق ملی و بینالمللی و وفاق منطقه و جهان بهوجود بیاید، اینطور نشود که در یک طرف صلح باشد و طرف دیگر دنیا آن را خوش نداشته باشد، این مسلم است که وقتی انحصار صلح در اختیار یک طرف باشد، طرف دیگر دنیا خرابکاری میکند، چون منافع ملی خود را در خطر میبینند. ما میخواهیم یک پل ارتباط بین منطقه و جهان باشیم که در حقیقت تشریک مساعی امریکا و منطقه را بههم گره میزنیم و کشورهای منطقه نیز
احساس میکنند که افغانها برای صلح سراغ شان میآید. این کشورها مطمین میشوند که افغانها در آینده با آنها دشمنی نمیکنند.
تشکر از شما.