نشست دوحه؛ از تخریب حکومت تا تحقیر طالبان

ماه‌ها تلاش، تقلا و تکاپو برای مشارکت‌دادن نمایندگان حکومت در گفتگوی مستقیم با طالبان، در آستانه به‌‌بار و بر نشستن است. حکومت در عمل، آخرین گام‌های لازم را برای این مهم برداشت و تعیین شورای رهبری مصالحه و انتشار فهرست افرادی که از جانب افغانستان برای شرکت در نشست دوحه، راهی قطر خواهند شد، مهم‌ترین اقداماتی بود که صورت گرفت؛ اما به‌نظر می‌رسد که چالش‌های‌ جدیدی در راه است؛ چالش‌هایی که اگر به‌درستی مدیریت نشود، می‌تواند کلیت چشم‌انداز مشارکت حکومت در روند رایزنی‌های صلح با طالبان را تحت تأثیر قرار دهد.blank

یکی از عمده‌ترین چالش‌ها بازهم از سوی طالبان ایجاد شد. این گروه در واکنش به انتشار فهرست اشتراک‌کنندگان حکومت افغانستان در نشست بین‌الافغانی قطر بار دیگر گفت که هیچ‌کسی در این نشست به نمایندگی از حکومت اشتراک نمی‌کند.

گروه طالبان با اشاره به فهرست ۲۵۰ نفری حکومت، گفت که برگزارکنندگان این نشست این تعداد افراد را از سوی حکومت نخواهند پذیرفت و نه در چنین نشست‌هایی این‌گونه اشتراک مروج است.

طالبان گفته‌اند: “تهیه‌کنندگان فهرست در کابل باید درک کنند که این یک کنفرانس منظم و پلان‌شده در یک کشور دوردست خلیجی است، نه مراسم عروسی و یا مهمانی در کدام تالار کابل.”

طالبان نشر این‌گونه فهرست‌ها را تلاشی برای تخریب روند صلح خوانده‌اند.

واکنش طالبان به انتشار این فهرست، آشکارا تحقیرکننده و تمسخرآمیز است. گروهی که بارها با حقارت، متهم به فرار و امتناع از توسل به دیپلماسی و توسل به دیالوگ سازنده سیاسی برای حل مسایل استراتژیک خود با دشمنان‌اش شده‌است، این‌بار یک دولت مستقر و تکنوکرات و جهان‌دیده و مدرن را به‌دلیل عدم تفکیک میان کنفرانس و عروسی، تحقیر و تمسخر می‌کند.

این اهانت سنگین می‌تواند ضربه‌ سیاسی سهمگینی بر دیپلماسی صلح دولت افغانستان از جانب گروه طالبان باشد.

نکته دوم، تأکید مجدد و مکرر گروه طالبان بر عدم پذیرش نمایندگان رسمی دولت افغانستان در نشست دوحه است. این گروه با پافشاری بر این‌که شرکت‌کنندگان از «دولت کابل» نمایندگی نمی‌‌کنند؛ بلکه تنها می‌توانند مواضع شخصی خود را مطرح کنند، چالشی سنگین و بزرگ در برابر تحقق ایده رایزنی‌های رویارو میان ارگ و طالبان قرار داده‌‌است و به این ترتیب، چشم‌انداز عملیاتی‌شدن خواسته دیرینه حکومت را همچنان در هاله‌ای از شک و پرسش و ابهام فرورفته‌است.

اکنون پرسش این است که آیا تلاش کابل برای تشکیل شورای رهبری مصالحه و تنظیم فهرستی بلندبالا از هیأت مذاکره‌کننده با طالبان در نشست قطر، بازهم ضرب صفر خواهد شد و با پاسخ سرد و منفی طالبان، شکست خواهد خورد یا خیر؟ اگر پاسخ این پرسش، مثبت باشد با توجه به سماجت و اصرار کابل بر لزوم مذاکرات مستقیم ارگ با طالبان، راه رسیدن به صلح، سخت‌گذارتر از آن است که تصور می‌شود.

موضوع سوم هم این است که طالبان، انتشار فهرست حکومت را تلاشی برای تخریب روند صلح خوانده‌اند. از این منظر، طالبان نیز مانند عمران‌ خان پاکستانی، کابل را مانعی در برابر صلح می‌دانند. بنابراین تا زمانی که این رویکرد زنده باشد و بدتر از آن این‌که آبشخور فکری موضع سخت‌گیرانه و غیرسازنده طالبان در قبال گفتگوی مستقیم با دولت افغانستان، موقف صریح دولت اسلام‌آباد باشد، صلح نه‌تنها محقق نخواهد شد؛ بلکه‌ بیم آن می‌رود که زمینه‌ساز بروز موج جدیدی از جنگ نرم و سخت در ابعاد گسترده قرار بگیرد.

نکته دیگری که در جنگ نرم ارگ و طالبان بر سر فهرست شرکت‌کنندگان در کنفرانس یا عروسی صلح در دوحه، موضع طالبان را تقویت می‌کند و ارگ را در موقف ضعف و انفعال و کنش‌پذیری قرار می‌دهد، صداهای مخالف و منتقدی است که از سوی جریان‌ها و چهره‌های سیاسی درون نظام علیه این فهرست برخاسته‌است.

تاکنون حنیف اتمر، عطامحمد نور، رحمت‌الله نبیل و یک نهاد مدنی و حقوق بشری با این لیست مخالفت کرده‌اند و امرالله صالح که متحد نزدیک اشرف‌غنی نیز است، اعلام کرده که به «دلایل شخصی و تخنیکی» به قطر نمی‌رود. افزون بر آن‌که نام حامد کرزی؛ رییس جمهوری پیشین هم در فهرست منتشرشده از سوی حکومت وجود ندارد و معلوم نیست که دیدگاه او در این‌باره چیست.

با توجه به این مسایل، فهرست حکومت تنها با تحقیر و تمسخر طالبان رو‌‌به‌رو نشده؛ بلکه مخالفت‌های سیاسی داخلی هم چالشی دیگر در برابر آن است و در چنین شرایطی روشن نیست که تدبیر تازه ارگ برای اعمال اراده خود در این زمینه، چه خواهد بود.

مطالب مرتبط