نبیل و بازخوانی نقادانه تاریخ

موضع‌گیری تازه رحمت‌الله نبیل درباره مسئولیت تاریخی رهبران پشتون و تاجیک که مسئول خلق فجایع و ممانعت از تبدیل شدن افغانستان به ملتی متحد، مستحکم و یگانه هستند، بی‌تردید آب در لانه مورچگان می‌اندازد و گسل‌های قومی سیاست افغانستان را به حرکت درمی‌آورد.

blank

رحمت‌الله نبیل؛ رییس پیشین امنیت ملی می‌گوید که تاجیک‌ها و پشتون‌ها باعث شدند که «نتوانیم کشور بهتری را به نسل بعدی تحویل دهیم.»

او گفته: «نخبگان پشتون و تاجیک (باید) عذر خواسته و مسئولیت اشتباهات‌شان را بپذیرند.»

به باور نبیل، اشتباهات و شکست‌های افغانستان ریشه در مداخلات خارجی و نحوه حکومت‌داری حاکمان دارد؛ اما باید بر اشتباهات دولتمردان اقوام در قدرت نیز انگشت گذاشته شود.

نبیل گفته: «نخبگان سیاسی پشتون باید ایستاد شوند و در برابر مردم هزاره، نورستانی و پشه‌ای معذرت بخواهند؛ [چون] نتوانستند یک فرمول که افغانستان را به طرف ملت‌سازی ببرد، ارائه کنند.»

او افزوده: «در مرحله دوم رهبران و نخبگان تاجیک باید ایستاد شوند و معذرت بخواهند؛ چون همین دو طبقه در راس قدرت بودند.»

آقای نبیل گفته که شخصا به عنوان یک سیاستمدار از مردم معذرت می‌خواهد؛ «چون نتوانستیم کشور بهتری را به نسل بعدی تحویل دهیم.»

او تاثیر اشتباهات نسل‌های پیشین بر وضعیت کنونی افغانستان را بنیادین دانسته و گفته که «پدران ما و نیاکان ما اشتباهاتی کردند که ما را تبدیل به یک نسل نفرین‌شده مادرزاد کرده‌اند.»

شاید بیان و حتی شنیدن این سخنان برای بسیاری از رهبران و سیاستمداران کشور، گران و دشوار باشد؛ زیرا وضعیت جاری نشان می‌دهد که هیچ سیاستمردی علیرغم فجایعی که در سراسر تاریخ معاصر کشور در نتیجه اعمال قدرت قومی، ایجاد شده، حاضر نیست، مسئولانه، نقادانه و غیرجانب‌دارانه به گذشته نگاه کند و به بازخوانی تاریخ معاصر کشور از منظر انتقادی بپردازد.

رحمت‌الله نبیل اما نشان داد که تنها یک چهره امنیتی مسئول، مدبر و دارای دید استراتژیک نسبت به معادلات امنیتی و اطلاعاتی نیست، او همچنین صرفا یک بازیگر هوشمند سیاسی نیست؛ بلکه در عین حال، یک رهبر مسئول، زمان‌شناس، آگاه و دردمند است؛ سیاستمردی شجاع که قدرت شناسایی، جسارت بیان و شجاعت پذیرش مسئولانه واقعیت را دارد؛ حتی اگر تلخ و سنگین باشد و حتی اگر لازم باشد خودش را نیز در این مسیر، قربانی کند.

موضع‌گیری تازه رحمت‌الله نبیل درباره مسئولیت تاریخی رهبران پشتون و تاجیک که مسئول خلق فجایع و ممانعت از تبدیل شدن افغانستان به ملتی متحد، مستحکم و یگانه هستند، بی‌تردید آب در لانه مورچگان می‌اندازد و گسل‌های قومی سیاست افغانستان را به حرکت درمی‌آورد. این تنها ناشی از قدرت غیرقابل مهار واژگان عریان و بی‌پرده‌ای نیست که او آگاهانه از آن برای نقد تاریخ معاصر افغانستان، استفاده کرده؛ بلکه همزمان، منبعث از بیداری و آگاهی همه‌مان از دردی کهنه، زخمی عمیق و رنجی دیرینه است که سرگذشت تیره و غم‌انگیز ما را رقم زده و بر دورنمای سرنوشت سیاه و مبهم‌مان سایه افکنده است.

نبیل با این نقد بی‌پرده و بی‌پروا نشان داد که هم درد را خوب شناخته و هم درمان آن را نیک دریافته است. این یک موضع‌گیری احساسی و ناشی از عقده متورم یا عقیده متراکم نیست که به یکباره، سرریز و فوران کرده باشد و در قالب عصیان کلمات، نمود یافته باشد. نبیل یک شخصیت فهیم، فکور و بسیار دقیق است. او بی‌تردید درباره آنچه بر زبان رانده، روزها و چه بسا ماه‌ها فکر کرده، برگ برگ تاریخ پرماجرای افغانستان را مورد بازخوانی قرار داده، نقش یکایک اقوام و رهبران قومی در مقاطع حساس و سرنوشت‌ساز تاریخی را برجسته کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده که چه کسانی، مسئول اند و باید عذرخواهی کنند و چه کسانی محکوم بوده و بار رنج یک تاریخ حکمروایی قومی را متحمل شده و آسیب دیده‌اند.

نکته بسیار مهم دیگر، زمان ابراز این موضع تاریخی است. رحمت‌الله نبیل در شرایطی که کشور از یک بن‌بست و انسداد سیاسی ناشی از هژمونی یک جنبش قومی رنج می‌برد، راه حلی ارائه کرده تا توجه همگان را به اعماق این تاریخ تاریک، معطوف بدارد و ملت افغانستان را به سمت مسیرهای روشن‌ رهایی از گذشته نکبت‌بار و عبور به آینده‌ای درخشان و امیدبخش، رهنمون شود.

او نیک دریافته است که بدون شناسایی اشتباهات پیشین و پذیرش مسئولانه نقش قومیت‌های بزرگ در خلق و تحمیل آن بر اقوام کوچک‌تر، این چرخه خشونت و خصومت و بن‌بست و انسداد سیاسی، ادامه خواهد یافت و مانع تولد ملتی متحد و مسئول رقم زدن سرنوشتی مشترک خواهد شد.

انتظار نمی‌رود که فراخوان تاریخی رحمت‌الله نبیل، به زودی مورد اجابت و پذیرش رهبران قومی قرار بگیرد و حاکمان کنونی نیز با تمکین در برابر این حقیقت دردناک، تصمیم بگیرند که در سمت درست تاریخ بایستند و کشور را از رنجی که جریان دارد، رهایی بخشند؛ اما هیچ شکی وجود ندارد که این فراخوان، چون نجوایی جاری در بستر زمان، پرده‌های انکار را خواهد درید و روزی به عنوان تنها راه نجات، مورد توجه جویندگان حقیقت قرار خواهد گرفت.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *