نشست دوحه و تعارض منافع شرق و غرب

رأی ممتنع روسیه و چین به قطعنامه شورای امنیت درباره افغانستان که مبنای برگزاری نشست دوحه خوانده می‌شود و نیز تاکید روسیه بر لزوم تایید نماینده مورد نظر از سوی همه اعضای دایم شورای امنیت هم نشان می‌دهد که قدرت‌های شرقی درباره غربی بودن این پروسه، اطمینان دارند و به همین دلیل، نشست دوحه عملا به عرصه‌ای برای تعارض منافع شرق و غرب تبدیل شده است.

blank

توماس نیکلاسون؛ نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان در یک نشست خبری در کابل درباره کنفرانس دوحه گفت: «تمرکز اصلی (کنفرانس) بحث در مورد گزارش فریدون سینیور اوغلو است. این گزارش پیشنهاد می‌کند که برای عادی‌شدن روابط بین افغانستان و جامعه بین‌المللی روی دو موضوع کار شود: یکی تعهدات دولت افغانستان در قبال سایر کشورها و احترام به حقوق بشر است. تعهد دومی نیاز به یک روند فراگیر قانون اساسی است که می‌تواند ساختار قانونی واضح و شکل فراگیرتری از حکومت را به ارمغان آورد.»

او افزود که «به موازات پیشرفت در این دو حوزه، آقای سینیور اوغلو پیشنهاد می‌کند گام‌هایی برای عادی‌سازی برداشته شود که در نهایت منجر به رسمیت‌ شناختن یک دولت در افغانستان شود.»

وزارت خارجه طالبان نیز گفته که هنوز تصمیم نهایی را درباره شرکت در نشست دوحه اتخاذ نکرده و امیرخان متقی به آقای نیکلاسون گفته که «در کل نگاه ما به این نشست مثبت است و موضوع شرکت زیر غور قرار دارد.»

از فحوای اظهارات نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان چنین استنباط می‌شود که نشست دوحه در راستای شناسایی رسمی دولت طالبان قرار دارد؛ اما برای توجیه این اقدام، یک مبنای ظاهرا مشروع یعنی آغاز روند فراگیر قانون اساسی برای دستیابی به دولت همه‌شمول را مطرح می‌کند تا هم مشروع و موجه جلوه کند و هم از بار انتقادها و نگرانی‌های احتمالی در برابر این تصمیم بکاهد.

آ‌ن‌گونه که در گزارش ارزیابی فریدون سینیور اوغلو و سپس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره افغانستان، تصریح شده، برای دستیابی به این هدف، نشست دوحه یک نماینده ویژه تعیین خواهد کرد که کار عادی‌سازی رابطه با طالبان، ادغام دوباره افغانستان به جامعه جهانی و پی‌گیری پیش‌شرط‌های شناسایی رسمی دولت طالبان را پیش خواهد برد.

طالبان اما پیش از این، بارها اعلام کرده‌اند که با وجود نهادی مانند دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان(یوناما) نیازی به تعیین نماینده جدید نیست. طالبان همچنین می‌گویند که تاکنون درباره شرکت در نشست دوحه، تصمیم نگرفته‌ و آن را منوط به مشخص‌شدن ترکیب و آجندای این نشست کرده‌اند.

این در حالی است که آن‌ها در نشست اول دوحه به میزبانی سازمان ملل برای افغانستان به عدم دعوت از آن گروه، اعتراض کرده بودند.

آگاهان می‌گویند که موضع کنونی طالبان به معنای آن است که آن‌ها نسبت به نیات پشت پرده نشست آینده دوحه درباره افغانستان، به دیده شک می‌نگرند و مطمئن نیستند که این نشست آیا هدف اصلی طالبان یعنی شناسایی رسمی دولت‌شان را محقق خواهد کرد یا نه.

نگرانی دیگر طالبان این است که در نشست دوحه، ممکن است افراد و چهره‌هایی دعوت شوند که با استفاده از تریبون سازمان ملل، علیه طالبان، سخنرانی کرده و توجه جامعه جهانی را به اعمال و سیاست‌های ضد حقوق بشری طالبان جلب کنند و درباره تعامل و شناسایی رسمی دولت آن‌ها به جهان هشدار دهند.

با این‌همه، تاکنون نه از مخالفان سرشناس طالبان در نشست دوحه دعوت شده و نه حتی مشخص است که زنان و اعضای جامعه مدنی که گفته می‌شود در این نشست دعوت خواهند شد، دقیقا چه کسانی هستند و چقدر به طالبان نزدیک یا از آن‌ها دور هستند.

این ابهامات، در کنار مخالفت ضمنی قدرت‌هایی مانند روسیه و چین و برخی کشورهای منطقه با نشست دوحه و اهداف آن، نشان می‌دهد که این نشست، یک پروژه غربی است که از سوی امریکا و متحدان آن طراحی شده است.

صرف نظر از این‌که هدف، نتیجه و خروجی نشست دوحه چه خواهد بود، ذات غربی بودن آن، موجب نگرانی جدی روسیه و چین و دیگر کشورهای همسایه و منطقه شده است و در نشست ابتکار منطقه‌ای افغانستان در کابل نیز این نگرانی به طور ضمنی یا صریح، بازتاب پیدا کرد.

رأی ممتنع روسیه و چین به قطعنامه شورای امنیت درباره افغانستان که مبنای برگزاری نشست دوحه خوانده می‌شود و نیز تاکید روسیه بر لزوم تایید نماینده مورد نظر از سوی همه اعضای دایم شورای امنیت هم نشان می‌دهد که قدرت‌های شرقی درباره غربی بودن این پروسه، اطمینان دارند و به همین دلیل، نشست دوحه عملا به عرصه‌ای برای تعارض منافع شرق و غرب تبدیل شده است.

در این میان، با توجه به رایزنی‌های فشرده سفرای غرب و فرستادگان سازمان ملل با رهبران دولت طالبان در روزهای اخیر و تعدیل مواضع اولیه این گروه در قبال نشست دوحه، باید دید که طالبان در نهایت در نشست دوحه به نفع خواسته‌های غرب عمل می‌کنند یا به قدرت‌های شرقی و منطقه‌ای برای پیشبرد یک روند منطقه‌ای درباره آینده افغانستان، اولویت می‌دهند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *