معرفی فیلم‌هایی که حالتان را بهتر می‌کند

جای تاسف است که کمدی‌ها را به اندازه‌ای که باید و شاید تحویل نمی‌گیرند. فیلم کارآموز ساخته‌ی نانسی مابرز حصول سال ۲۰۱۵ یکی از روان‌ترین و شیرین‌ترین فیلم‌های ده سال اخیر است که دیدنش تجربه‌ی لذت‌بخشی است و به وقتی که برایش می‌گذارید می‌ارزد.بن ویتاکر (با بازی رابرت دنیرو) پیرمرد هفتاد ساله‌ای است که دلش می‌خواهد مثل گذشته، روزهای عمرش به کار و فعالیت و نه بطالت بگذرد. در نتیجه به عنوان کارآموز وارد یک فروشگاه اینترنتی می‌شود که رئیس‌اش، جولز آستن (با بازی آن هاتاوی) اتفاقا میانه‌ی خوبی با افراد مسن ندارد.

از آنجا که فعلا سینماها تعطیل است و همه هم دنبال فیلم‌های جذاب می‌گردند بد نیست سری به آرشیو فیلم‌های قدیمی‌تر چند سال اخیر سینمای ایران و جهان بزنیم. در این سری مطالب فیلم‌هایی را معرفی می‌کنیم که بعضی از آن‌ها شاید مهم هم نباشند اما در کل ارزش دیده شدن دارند و در این روزهای قرنطینه سرگرم‌تان می‌کنند.

مثل همه‌ی کمدی‌های خوب این‌جا هم بذر شوخی‌ها در یک سکانس کاشته می‌شود و در سکانس دیگری از آن برداشت می‌شود. مثل ماجرای کیف دستی چرم کلاسیک بن که روز اول درش را باز می‌کند و در حالی که بقیه از داخل جیب‌هایشان فلش و ام‌پی‌تری و موبایل‌های هوشمندشان را روی میز کار می‌گذارند، بن ماشین حساب و ساعت و دفتر تلفن‌اش را از آن بیرون می‌آورد اما همین کیف کلاسیک بعدا کارکرد خودش را پیدا می‌کند.

سکانسی که به لحاظ درآمدن شوخی به صورت مجزا در فیلم برجسته شده، دزدی از خانه‌ی مادر جولز است. جولز ایمیل توهین‌آمیزی را اشتباهی برای مادرش فرستاده و حالا می‌خواهد پیش از این که مادرش آن را ببیند، نابودش کند. اعضای تیم به او می‌گویند امکان هک کردن وجود ندارد درنتیجه بن که هنوز اولدفشن و اتفاقا کاملا منطقی فکر می‌کند پیشنهاد می‌دهد لپ‌تاپ مادر جولز را بدزدند. حالا در ماشین چهارنفر نشسته‌اند: سه جوان با قیافه‌های اسپورت که قاعدتا باید تیز و چالاک باشند و یک پیرمرد در کت و شلوار و کراوات مرتب که قاعدتا از او انتظار چندانی نمی‌رود. پسرها مضطربند و بن خونسرد. پسرها برای آرام کردن خودشان اسم یکی از کاراکترهای «یازده یار اوشن» را روی خودشان می‌گذارند. بن که الیوت گولد است. یکی جورج کلونی می‌شود و یکی مت دیمون و جیسون هم برادر بن افلک! طبیعی است که به کسی اجازه نمی‌دهند برد پیت شود!

دردسرها درست از وقتی به در خانه می‌رسند شروع می‌شود. قرار است کلید زیر گلدان باشد ولی جلوی در خانه‌ی مادر جولز ده‌ها گلدان است که باید زیر تک‌تک‌شان را بگردند. قرار نیست خانه دزدگیر داشته باشد ولی گویا مادر جولز اخیرا تصمیم گرفته که دزدگیر هم نصب کند. تا سر رسیدن پلیس فقط چند دقیقه فرصت هست. بن سعی می‌کند پسرها را ساماندهی کند تا هر کدام یک گوشه خانه را بگردند. در حالی که یکی از آن‌ها را در ماشین گذاشته تا به محض بیرون آمدن بتوانند در بروند. بالاخره لپ‌تاپ پیدا می‌شود و ایمیل را پاک می‌کنند و گروه با موفقیت از خانه بیرون می‌زنند اما شوخی سکانس هنوز تمام نشده. پسری که پشت فرمان گذاشته‌اند شیشه‌ها را بالا داده، در را قفل کرده و با صدای بلند موسیقی رپ گوش می‌دهد و همخوانی می‌کند. سکانس در اجرا حتی بامزه‌تر از ایده‌اش هم شده است.

از تناقض میان ظاهر بن ویتاکر با بقیه‌ی پسرها تا این که او قرار است مرد جاافتاده و باشخصیت ماجرا باشد ولی حالا شبیه روسای خلافکار مافیا برنامه‌ریزی می‌کند، موقعیت کمدی که در آن قرار گرفته‌اند به اضافه‌ی کمی هم مایه‌های کمدی‌های اسلپ‌استیک، همه با زمان‌بندی خوب و البته یک رابرت دنیروی درجه یک کنار هم قرار گرفته‌اند تا حسابی از تماشاگر خنده بگیرند و موفق هم می‌شوند.

«کارآموز» فیلم مهمی نیست. میزانسن پیچیده‌ای ندارد. داستان عجیب و غریبی هم ندارد. اما به عنوان یک کمدی کارش را درست انجام می‌دهد و می‌تواند برای مخاطبش اوقات خوشی به دنبال بیاورد.

مطالب مرتبط