خروج به نفع طالبان؛ سرگذشت نجیب در انتظار غنی؟
کلید خوردن خروج نیروهای امریکایی و به تبع آن، ترک افغانستان از سوی دیگر نظامیان خارجی، یک زنگ هشدار جدی برای آینده افغانستان محسوب میشود.
صرف نظر از اینکه حضور نظامیان خارجی در افغانستان در طول ۲۰ سال گذشته، چه کمکی به تأمین صلح، استقرار ثبات و توسعه مردمسالاری در افغانستان کرد یا نکرد، وجود این نیروها به مثابه تضمینی برای جلوگیری از فروپاشی نیروهای امنیتی داخلی و در نتیجه، بقای نظام کنونی، یک تکیهگاه مستحکم و مطمئن محسوب میشد.
به این ترتیب، اکنون که ترامپ عزم خروج کرده، این تکیهگاه هم متزلزل شده و چشمانداز امنیت افغانستان و دورنمای قوام و دوام نظام سیاسی هم با چالشی جدی و سنگین رو به رو شدهاست.
دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری امریکا گفتهاست که به زودی شمار نظامیان این کشور در افغانستان را به چهار هزار نفر کاهش خواهد داد.
آقای ترامپ گفته که دولت او در حال حاضر مشغول مذاکره در این باره است.
او افزوده: «ظرف مدت کوتاهی به ۸ هزار و سپس به ۴ هزار نیرو کاهش پیدا میکنیم.»
اگرچه ترامپ زمان دقیق کاهش نیروهای امریکایی را اعلام نکرده؛ اما در پاسخ به این سؤال که تا زمان برگزاری ریاست جمهوری امریکا در ماه نوامبر، چه تعداد نظامی امریکایی در افغانستان باقی میمانند، گفت تا ۴ تا ۵ هزار نفر باقی خواهند ماند.
مایک پمپئو؛ وزیر خارجه امریکا هم اخیرا گفتهبود که انتظار ترامپ این است که تا ماه می ۲۰۲۱ تمامی نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شوند.
ایالات متحده و طالبان در ۲۹ فبروری سال جاری میلادی، توافقنامه صلحی را در دوحه امضا کردند که از جمله شامل خروج تدریجی نیروهای امریکایی از افغانستان میشود.
بارها درباره هدف واقعی ترامپ از خروج سریع بخش عظیم نظامیان امریکایی مستقر در افغانستان، سخن گفته شده و در محور همه این تحلیلها استفاده از این کارت ارزشمند به منظور پیشبرد اهداف تبلیغاتی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا قرار داشتهاست.
ترامپ در انتخابات امریکا، شرایط بسیار دشواری دارد. بر بنیاد تازهترین نظرسنجیها در بسیاری از ایالتهای بزرگ امریکا – حتی ایالاتی که به طور سنتی زیر نفوذ جمهوریخواهان بوده- محبوبیت و اقبال ترامپ نسبت به رقیب دموکرات او جو بایدن، افت شدیدی داشتهاست. افزون بر اینها شیوه برخورد او با ویروس کرونا، رکود اقتصادی، بحران بیکاری و اعتراضات علیه نژادپرستی که اکنون بسیاری از ایالاتهای مهم امریکا را صحنه اعتراضات ضد دولتی کرده، ائتلافی غیر رسمی از جمهوریخواهان و دموکراتها را در برابر ترامپ به وجود آوردهاست؛ ضمن آنکه پس از اعتراضات به مرگ جورج فلوید و شکلگیری جنبش فراگیر «جان سیاهان مهم است» اکنون حتی بسیاری از امریکاییهای سفیدپوست حامی ترامپ نیز به اردوی سیاهپوستان برابریطلب ملحق شده و ممکن است در انتخابات علیه او رأی دهند. بر این اساس، ترامپ برای پیروزی در انتخابات، نیاز به ابزارهای مؤثر و قدرتمند دارد که امریکاییهای ناراضی و معترض را پشت سر خود متحد کند. یکی از این ابزارها خروج نظامیان امریکایی از افغانستان است.
این خبر اما برای اشرفغنی و دولت او هرگز خوشایند نیست؛ زیرا آقای غنی میداند که کاهش شدید قوای خارجی، پشتوانه استراتژیک نظام جمهوری و نیروهای مسلح ملی را به شدت تضعیف میکند و در برابر، به طالبان امکان میدهد که اگر در مذاکرات داخلی صلح، قادر به تحمیل اراده خود نشدند، از مسیر نظامی، روند فروپاشی نیروهای امنیتی را تسریع و تقویت کنند.
این وضعیت، شباهت بسیار نزدیکی به خروج نیروهای شوروی از افغانستان دارد که داکتر نجیبالله را در برابر گروههای انقلابی و جهادی، تنها گذاشت و در نهایت، سقوط رژیم کمونیستی به دست مجاهدین مورد حمایت قدرتهای جهانی را کلید زد.
شاید طالبان از نظر میزان مقبولیت و مشروعیت بینالمللی، هرگز با نیروهای جهادی آن زمان، قابل مقایسه نباشند؛ اما امریکا از یکسو با امضای پیمان صلح با آن گروه، روند دستیابی آن به مشروعیت را تسهیل کرد و از جانب دیگر، با خروج نیروهایش از افغانستان، فرایند دستیابی به قدرت را برای طالبان فراهم میسازد.
از سوی دیگر، دیگر شرکای نظامی امریکا در مأموریت افغانستان نیز بارها اعلام کردهاند که با امریکا وارد شدهاند و با امریکا خارج میشوند؛ بنابراین به رغم اختلاف نظرهای عمیقی که میان امریکا و اروپا در زمینه صلح با طالبان و شیوه تعامل با نظام کنونی وجود دارد، دیگر اعضای ناتو هم در پی خروج امریکا، چارهای جز ترک افغانستان ندارند.
نکته دیگری که سرنوشت غنی را با سرگذشت نجیب پیوند میزند، ناتوانی آقای غنی و سلف او کرزی در ایجاد یک دولت مقتدر، قانونمند، قوی، عاری از فساد و مبتنی بر آرای آزاد و اراده دموکراتیک مردم افغانستان است. بنابراین در صورت خروج امریکا و متحدانش و از دسترفتن پشتوانه خارجی نظام مستقر، دولت افغانستان، کار سختی برای بسیج افکار عمومی، نیروهای ملی، جریانهای قومی و احزاب و نخبگان سیاسی علیه طالبان و در مسیر بقای نظام خواهد داشت.
در این میان، باید منتظر ماند و دید که آیا احتراز غنی از ارتکاب «بزرگترین اشتباه» نجیب یعنی «آمادگی برای استعفا» او از گرفتارشدن به سرگذشت او میرهاند یا نه.