توقف ساعت صلح؛ نگاهها معطوف به امریکا
آنچه در حال حاضر واقعیت دارد و باید به طور واقعبینانه مد نظر قرار بگیرد، این است که حتی بایدن هم انتظار دارد که طالبان به تمام تعهداتشان در توافق دوحه عمل کنند و در آن صورت، شاید امریکا نیز بر بنیاد همان توافق درباره آینده مأموریت نظامی خود و پایاندادن به جنگ ۲۰ ساله افغانستان تصمیم بگیرد. جیک سالیوان؛ مشاور امنیت ملی رییس جمهور امریکا گفتهاست که جو بایدن در روزها و هفتههای آینده درباره نیروهای امریکایی در افغانستان تصمیم خواهد گرفت.
مشاور امنیت ملی بایدن گفتهاست که توافقنامه صلح امریکا و طالبان در حال بررسی است و رییس جمهور امریکا در این زمینه، زمان تعیینشده برای خروج نیروهای امریکایی در ماه می ۲۰۲۱، کاهش خشونت و قطع رابطه گروه طالبان با گروههای تروریستی دیگر را مورد توجه قرار دادهاست.
سالیوان افزودهاست: «رییس جمهور با مشورت متحدان و شرکا و فرماندهان و دیپلماتهای خود، به تمام این موارد نگاه میکند و در روزها و هفتههای آینده در این زمینه تصمیم خواهد گرفت.»
او همچنین گفته که جو بایدن در مورد آنچه به نفع ایالات متحده و مردم آن است و اینکه افغانستان هرگز به پایگاه تروریستها بدل نشود، تصمیم میگیرد. او پیشنهاد اساسی خود را مبنی بر اینکه هدف از این مأموریت در افغانستان محافظت از ایالات متحده در برابر حملات تروریستی از خاک افغانستان است، ارائه خواهد کرد.
این موضع بیتردید چیزی را روشن نمیکند و وضعیت تعلیقی جاری را تغییر نخواهد داد؛ زیرا هیچیک از طرفها به ویژه طالبان تاکنون نمیدانند که در نهایت از اتاق فکر کاخ سفید، چه راهبردی بری روند صلح افغانستان بیرون خواهد آمد.
در این میان، همه نظرهایی که پیرامون عدم تعهد طالبان به مفاد توافق دوحه ابراز میشود نیز تنها به هدف اثرگذاری روی استراتژی دولت بایدن در این باره است، نه لزوما بازتابدهنده رویکرد واقعی دولت جدید امریکا در قبال توافق دوحه. بنابراین، امیدواری کابل را هم میتوان از همین منظر، ارزیابی کرد تا دریافت پیامهای امیدبخش از واشنگتن برای تغییر مسیر سازش دولت ترامپ با طالبان.
آنچه در حال حاضر واقعیت دارد و باید به طور واقعبینانه مد نظر قرار بگیرد، این است که حتی بایدن هم انتظار دارد که طالبان به تمام تعهداتشان در توافق دوحه عمل کنند و در آن صورت، شاید امریکا نیز بر بنیاد همان توافق درباره آینده مأموریت نظامی خود و پایاندادن به جنگ ۲۰ ساله افغانستان تصمیم بگیرد.
این درست در نقطه مقابل خواسته دولت افغانستان قرار دارد که توافق دوحه را از اساس، ناعادلانه و نامشروع میداند؛ زیرا به طالبان، امتیازهای گستردهای اعطا کرده و از سوی دیگر در فرایند گفتگوها و آیین امضای آن، هیچ مشورت یا دعوتی از کابل صورت نگرفتهاست.
بر این اساس، خرسندی کابل از تغییر قدرت در واشنگتن، تنها یک ژست سیاسی و تبلیغاتی مبتنی بر خوشبینی و بیشتر به هدف اعمال تأثیر بر تصمیم قریبالوقوع دولت جدید امریکا میباشد تا برآمده از نشانههای واقعی از تغییر رویکرد واشنگتن در زمینه توافق ترامپ – طالبان.
بایدن هم اگرچه گفتهاست که طالبان به تعهدات خود عمل نکردهاند و او میتواند التیماتوم اول ماه می برای خروج کامل نظامیان امریکایی از افغانستان را معلق کند؛ اما این را نیز گفته که انتخاب اول او برای حل بحران افغانستان، دیپلماسی است و او برای رسیدن به یک راه حل نهایی برای پایان جنگ، از روند صلح افغانستان قویا حمایت میکند.
به این ترتیب، کابل و طالبان که هر دو به واشنگتن چشم دوختهاند، میتوانند به یک اندازه خوشبین یا نگران باشند. شاید بر بنیاد همین خوشبینی است که طالبان تاکنون از اتخاذ موضعی تند و تهدیدآمیز علیه دولت جدید امریکا خودداری کردهاند. نامه اخیر ملا برادر خطاب به مردم امریکا هم آشکارا آشتیجویانه و به وضوح خویشتندارانه بود و نشان میداد که طالبان امیدوار اند تصمیم و انتخاب واشنگتن، ادامه روند صلح بر پایه میکانیزم دوحه باشد نه بازگشت به جنگی که پایان آن معلوم نیست.
نکته مهم دیگر اینکه از نظر نظامی نیز غرب آماده شروع یک فصل تازه جنگ نیست؛ زیرا قدرتهایی که با ۱۳۰ هزار نیرو نخواستند یا نتوانستند طالبان را شکست دهند و جنگ را به نفع خود به پایان ببرند، بیتردید با ۹.۵۰۰ نیرو هرگز موفق به این کار نخواهند شد. همین نکته در مورد طالبان نیز صادق است. طرفداران طالبان استدلال میکنند نیرویی که توانست با ۱۳۰ هزار نظامی از پیشرفتهترین ارتشهای جهان بجنگد، بدون شک از عهده جنگ با کمتر از ۱۰ هزار نیرو نیز برخواهد آمد؛ بنابراین، گزینه ادامه جنگ، منتفی است؛ مگر آنکه بایدن ترجیح بدهد که نیروهای امریکایی و ناتو را پشت حصارهای بلند و نفوذناپذیر سمنتی در پایگاههای مستحکم نظامیشان حفظ کند و مردم و نیروهای امنیتی افغانستان را به معرکه مرگبار جنگ با طالبان بفرستد؛ گزینهای که از نظر تلفات انسانی در کوتاهمدت، دهها بار بیشتر از واگذاری افغانستان به کام طالبان و تروریستهای بینالمللی متحد آنها، خونین و فاجعهبار خواهد بود.