جنگ در بزرگشهرها؛ طالبان در پی قدرت اند یا فشار بر دولت و جهان؟
گروه طالبان در روزهای اخیر حملات خود را بر شهرهای بزرگی مثل قندهار، هرات و هلمند متمرکز کردهاند. در حال حاضر جنگ در هرسه ولایت میان نیروهای دولتی و جنگجویان طالبان جریان دارد. در قندهار تلاش نیروهای دولتی برای عقبزدن طالبان جریان دارد. در هلمند، دامنه جنگ به حوزه اول امنیتی، زندان مرکزی، فرماندهی پولیس و ریاست امنیت ملی رسیده و تاکنون حوزههای اول، دوم، چهارم، هفتم، نهم و دهم امنیتی شهر لشکرگاه به دست طالبان سقوط کردهاست. به گفته منابع محلی، اکنون در بازار لشکرگاه جنگ میان دوطرف شدید است. در هرات نیز نیروهای امنیتی با گروه طالبان درگیر اند و به گفته مقامات محلی، حملات طالبان بر قسمتهایی از شهر و ولسوالیهای گذره و انجیل این ولایت مهار شده و بر طالبان تلفات سنگینی وارد شدهاست. براساس گزارش هیات معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان(یوناما) و منابع دیگر، تنها در سه روز گذشته، دهها غیرنظامی در نتیجه درگیریها در ولایتهای قندهار و هلمند کشته و شماری دیگر زخمی شدهاند.
پرسش این است که طالبان با تشدید جنگ، گرفتن ولسوالیها و کشاندن دامنه جنگ به شهرهای بزرگ چه میخواهند؟ آگاهان بر این باور اند که طالبان همزمان با خروج نیروهای خارجی از افغانستان و با افزایش حملات خود به این توهم دچار شدهاند که با تشدید جنگ میتوانند یکهتاز میدان شده و قدرت سیاسی را در اختیار بگیرند. به نظر میرسد که طالبان با تصور پیروزی در جنگ، روند گفتگوهای صلح را جدی نگرفته و هنوز نیازی به راه حل سیاسی از طریق گفتگو احساس نکردهاند.
با تفنگ برای دستیابی به قدرت
آگاهان نظامی، دلیل افزایش حملات طالبان همزمان با خروج نیروهای خارجی از کشور را به دستآوردن قدرت از طریق جنگ عنوان میکنند. عتیقالله امرخیل؛ آگاه نظامی به افق میگوید که طالبان برای به دست آوردن قدرت و به دست گرفتن اداره کل کشور، جنگ و خشونت را افزایش دادهاند.
به گفته او طالبان اما اگر نتوانستند در جنگ پیروز شوند، حد اقل فشار اعظمی را توانستهاند بر دولت و جامعه جهانی وارد کنند تا به اهدافی که دارند نزدیکتر شوند.
موسی فریور؛ آگاه سیاسی نیز معتقد است که طالبان با افزایش جنگ دچار توهم پیروزی از طریق جنگ و گرفتن قدرت سیاسی شدهاند. به گفته او، طالبان با این باور، جنگ را شدت بخشیدهاند که میتوانند قدرت سیاسی را یکجانبه و منحصرانه فتح کنند که در این صورت نیازی به راه حل مسالمتآمیز نمیماند.
تدابیر دولت چیست؟
ناظران دلیل سقوط ولسوالیها و پیشروی طالبان را عدم آمادگی دولت و کارآمد نبودن مسئولان محلی در ولایات و ولسوالیها میدانند. امرخیل میگوید که وقتی حکومت آماده بازپسگیری ولسوالیها از طالبان شد، این گروه تاکتیک جنگی خود را تغییر داد و حمله بر شهرها را روی دست گرفت تا بیشتر توجه دولت و جامعه جهانی را جلب کند.
این آگاه نظامی میگوید بزرگترین اشتباه حکومت اتکا به خارجیها بود. به گفته او، دولت به جای تکیه بر نیروهای خارجی، باید بیشتر برای تقویت نیروهای امنیتی و دفاعی، تاکتیکهای جنگی و نیروهای هوایی تلاش میکرد؛ اما به جای آن تمام مسایل را به خارجیها گذاشت که اکنون با رفتن نیروهای خارجی افغانستان به این وضعیت، دچار شدهاست.عدم وحدت داخلی، زمینهساز دخالت خارجی
موسی فریور اما مشکلات کنونی کشور را به عدم اتحاد مردم و رهبران سیاسی نسبت میدهد. به باور این آگاه سیاسی، اتحاد و یکپارچگی حکومت، چهرههای سیاسی و مردم زمینه دخالت کشورهای همسایه و فرصتطلبان داخلی را از بین میبرد و مردم میتوانند خودشان بدون دخالت دیگران برای آیندهشان تصمیم بگیرند؛ اما متفرقبودن ملت باعث شدهاست چنین وضعیتی در کشور حاکم شود.
سرنوشت صلح در بازی امریکا
موسی فریور همچنین معتقد است که امریکا نظامی را که پس از سرنگونی رژیم طالبان خودش ساخت و حمایت کرد، در توافقنامه دوحه با طالبان کنار زد. از نظر این آگاه سیاسی، امریکا حکومتی را کنار زد که حد اقل از سوی سازمان ملل به رسمیت شاخته شده و در بیش از ۵۰ کشور جهان نمایندگی سیاسی و دیپلماتیک دارد.
او معتقد است که امریکا حکومت افغانستان را در دوحه به خاطر منافع خود کنار گذاشتهاست.به گفته این استاد دانشگاه، در بازی امریکا، افغانستان همواره از صلح فاصله داشتهاست، چون امریکا خواهان صلح در افغانستان نیست و منافع خود را در تداوم جنگ در این کشور میداند.
او میگوید که ادامه جنگ در افغانستان به امریکا این فرصت را میدهد که حتی پس از خروج نیز حضور استخباراتی و اطلاعاتی خود را در افغانستان حفظ کند. از این رو سرنوشت صلح در دست امریکا میباشد و بازی این کشور با سرنوشت افغانستان همچنان مبهم است و ذرهای پیشرفت نداشتهاست.
چه کسی از ادامه جنگ سود میبرد؟
عتیقالله امرخیل میگوید که جنگ افغانستان به سود هیچ طرفی نیست. به گفته او، سالهای درازی است که افغانستان در آتش جنگ میسوزد؛ اما این جنگها هیچ ثمرهای جز ویرانی و کشتار مردم بیگناه در پی نداشتهاست.
به باور او، تنها راه حل بحران کنونی در افغانستان، گفتگو و توافق سیاسی و برقراری آتشبس دایمی است.
این آگاه نظامی معتقد است که جنگ جاری در افغانستان دوامدار خواهد بود؛ زیرا با وجود نیروهای کافی در شمال، جنوب و جنوب شرق، ولسوالیها دست به دست میشود و هیچیک از طرفها قادر به حفظ مناطق به طور دایمی نیست. افزون بر این، دست خارجیها به خصوص دست کشورهای همسایه نیز در مسایل و جنگ افغانستان دخیل است که امکان دارد این دستها کشور را به سمت جنگ داخلی ببرد که در آن صورت، افغانستان با بحرانی عمیق و غیر قابل جبران روبهرو خواهد شد.خطر گسترش جنگ به کشورهای همسایه
به باور آگاهان، تنها راه خاموشکردن آتش جنگ در افغانستان، روند صلح و گفتگوهای معنادار میان طرفهای درگیر است. امرخیل میگوید که نیاز است امریکا و کشورهای اروپایی در زمینه صلح افغانستان با احتیاط برخورد کرده و تلاش کنند سهم خود را در این زمینه به خوبی ادا کنند.
این آگاه نظامی میافزاید که اگر کشورهای همسایه منافع خود را در ناآرامی افغانستان جستجو کنند، در اشتباه اند؛ زیرا اگر جنگ جاری در خاک افغانستان خاموش نشود، دامنه آن نه تنها کشورهای همسایه؛ بلکه منطقه و جهان را نیز فراخواهد گرفت.
به گفته او نیاز است جامعه جهانی و کشورهای همسایه در مساله جنگ افغانستان رویکرد مسئولانهتری داشته باشند؛ زیرا در حال حاضر تنها گروه طالبان امنیت افغانستان و کشورهای دیگر را تهدید نمیکنند؛ بلکه در طی ۲۰ سال گذشته، دهها گروه تروریستی در افغانستان و کشورهای دیگر ظهور و رشد کردهاند که این گروهها نه تنها برای افغانستان؛ بلکه برای تمام کشورها تهدید جدی محسوب میشوند که با این وضع امکان ایجاد امنیت در زمانی کوتاه در افغانستان وجود ندارد.
دشمنی امریکا با مردم افغانستان
موسی فریور نیز معتقد است که امریکا میخواهد حکومت را ملزم بسازد تا ولسوالیها را به طالبان بسپارد و تنها به چند شهر بزرگ بسنده کند که این اوج دشمنی امریکا را با ملت و روند ملتسازی افغانستان نشان میدهد. او تاکید میکند که مردم افغانستان باید از این کار امریکا درس بگیرند.
با این حال، به نظر میرسد با توجه به پیچیدگی اوضاع و افزایش ناامنیها در افغانستان، امکان قطع جنگ در آینده نزدیک وجود ندارد. تنها راهی که میتواند مدتی امکان نفسکشیدن به مردم در سایه صلح را بدهد، گفتگو و یافتن راه حلی سیاسی و مسالمتآمیز برای مشکلات کنونی است.
آگاهان میگویند که مفکوره ایجاد یک حکومت تکحزبی و تکقومی و انحصارطلبانه در افغانستان با توجه به تجارب تلخ گذشته یک نسخه شکستخورده و باطل است و گروه طالبان اگر با چنین تصوری در پی قدرت باشد، هرگز موفق نخواهد شد و این کار طالبان چیزی جز تکرار تجارب تلخ گذشته و نتایج وخیمتر آن نخواهد داشت.