واکنشها به محدودیت حق آموزش دختران: «خاک پاکم را گرفتی، درس و مشقم را نگیر»
به دنبال اعلام وزارت معارف حکومت طالبان مبنی بر بازگشایی مکاتب تنها برای دانشآموزان پسر، شماری از دانشآموزان و فعالان مدنی در شبکههای اجتماعی، کارزاری را در اعتراض به محدودیت حق آموزش دختران در افغانستان راهاندازی کردهاند.در تصاویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، معترضان بر پلاکاردی نوشتهاند: «تا زمانی که دختران نیز اجازه آموزش را نداشتهباشند، آنها به مکتب نخواهند رفت، خاک پاکم را گرفتی، درس و مشقم را نگیر، هیچ جامعهای بدون زن به جایی نخواهد رسید، حق تحصیل را از ما نگیرید، دختران باید به مکتب بروند، گرفتن حق تحصیل از ما، زنده به گور کردن ماست.»
این کارزار با استقبال گسترده کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شدهاست.
وزارت معارف طالبان در اعلامیه خود اشارهای به بازگشت دانشآموزان دختر و آموزگاران زن به مکاتب نکرده؛ اما به تازگی گفتهاست که روی طرح بازگشت دختران به مکاتب کار میکند.
با اعلام طالبان، شماری از دانشآموزان پسر و دختر با صنفهایی که براساس تفکیک جنسیتی تشکیل شده، روز شنبه، ۲۷ سنبله به مکاتب ابتدایی برگشتند؛ اما دختران بالای ۱۲ سال با این اعلام طالبان خانهنشین شدهاند.
این تصمیم طالبان واکنشها و اعتراضات شمار زیادی از دانشآموزان، فعالان مدنی و سیاسی، طرفداران حقوق زن و استادان دانشگاه و کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال داشتهاست.
هبوط در ظلمات
علی امیری؛ نویسنده و استاد دانشگاه در واکنش به تصمیم اخیر طالبان مبنی بر وضع محدودیت آموزش برای دختران در صفحه فیسبوکاش نوشتهاست که بیشتر از نیمی از دانشآموزان از امروز دیگر به مکتب نمیروند. خبر شوکهکنندهای نبود و در صدر اخبار قرار نگرفت؛ اما سرآغاز هبوط تدریجی ما در قعر ظلمت است.
این نویسنده افغان افزودهاست: «تازه بادهای تغییر شروع به وزیدن کرده و لابد تغییرات بیشتری در راه است. قحط و شقا و خشونت و بیسوادی عناصری اند که آینده ما را میسازند. چه دشوار است گام برداشتن به طرف چنین آیندهای!»
او همچنین نوشتهاست که «به تدریج در قعر ظلمات هبوط میکنیم و گم و گور میشویم. هیچ پژواکی از رنج و عذاب این سقوط تدریجی گوش کسی را نخواهد آزرد. همهچیز با کمال دقت و در کمال سکوت به فرجام خواهد رسید.»
احمد سعیدی؛ استاد دانشگاه و آگاه سیاسی نیز در صفحهاش نوشتهاست که پس از رخصتیهای زیاد، دانشآموزان ذکور از صنف اول الی دوازدهم اجازه یافتند تا سر از تاریخ ۲۷ سنبله سال ۱۴۰۰ به مکتب بروند؛ اما برای دانشآموزان دختر از صنف شش به بالا اجازه رفتن به مکاتب داده نشدهاست.
آقای سعیدی افزودهاست: « حالا سؤال اساسی این است که چرا طالبان تا این حد بر ضد دخترخانمها هستند و آنها را از درس و تعلیم منع میکنند؟! همه میدانیم که خداوند(ج) آموختن علم و دانش را بالای همه مرد و زن فرض ساختهاست. آیا طالبان عقاید دیگری دارند و یا برخلاف گفتههای خداوند(ج) عمل میکنند؟»
او در ادامه نوشتهاست که مگر طالبان در خانههای خود زن و فرزند ندارند؟ «نمیفهمم رفتار این گروه با زنان، دختران و مادران خودشان چطور است. گذشته از این نمیدانم سرنوشت صدها و هزارها معلمه و مدیره و خدمه و کارکنان کودکستانها، مکاتب، پوهنتونها، مؤسسات تعلیمی خصوصی، مامورین وزارتخانههای معارف و تحصیلات عالی کشور ما چه خواهد شد.
آیا کدام مرجع رسمی دولتی، معاش و حقوق ماهانه همه اینها را که برای لقمه نانی در سکتورهای تعلیمی و تربیتی ایفای وظیفه میکردند، خواهد پرداخت؟»پس از ۲۸۰ سال هنوز «یک مساله»
عبداللطیف پدارم؛ عضو پیشین مجلس نمایندگان و رهبر حزب کنگره ملی هم در واکنش به وضع محدودیت بر آموزش دختران از سوی طالبان، گفتهاست که بعد از ۲۸۰ سال هنوز مساله پشتونها این است که دخترها مکتب بروند یا نه.
پدرام در صفحهاش نوشتهاست: «پشتونها هنوز مسالهشان این است که زنان حقی دارند یا ندارند، درس بخوانند یا نخوانند، موسیقی باشد یا نباشد… با اینها چه گونه میتوانیم یکجا زندگی کنیم؟»
او در ادامه با اشاره به کتاب «ترس و آزادی» از یک دانشمند غربی گفتهاست که یکی از مباحث مهم این بود که یک عده مردم یا اقوام یا طبقات اجتماعی از اینکه آزاد باشند میترسیدند؛ از آزادی میترسند، چرا که آزادزیستن مسئولیت میخواهد، خودت باید بار غمهایت را بر دوشات بگذاری… یکعده از تاجیکها از اینکه پیشگام و زعیم و رهبر باشند میترسند، به مفتخوری و تنبلی و فرومایگی عادت کردهاند و میخواهند یک پشتون مسئولیت، رهبری و کارهای سخت را به دوش بگیرد.
محمد ظاهر فرهمند؛ کاربر شبکههای اجتماعی نیز در صفحه فیسبوکاش نوشتهاست که تمام هم و غم طالبان مکتب نرفتن دختران، جداشدن صنوف دختر و پسر، بیرون نرفتن زنان، چادری پوشیدن زنان و کارنکردن زنان است.
این کاربر گفتهاست: «طالبان موضعشان را با این کلمه «اقرأ» و با این حدیث «طلبالعلم فریضه على کل مسلم و مسلمه» روشن سازند. تمام آیات و روایاتى که درباره آموختن است مانند «یاایهاالناس» یا هم «یاایهاالذین آمنوا» وجهه عمومى دارد و شامل زنها نیز میشود. اسلام «علم» را نور و «جهل» را ظلمت و علم را بینایى و جهل را کورى میداند.»
او در ادامه تاکید کردهاست که با توجه به شعایر اسلامی، تحصیل و آموزش، حق زنان است و هیچ گروهی به شمول طالبان حق ندارد این حق را از زنان بگیرد.
تبعیض آشکار
در این میان، محمد امین احمدی؛ استاد دانشگاه نیز محدودیت آموزش دختران را ستم بر این قشر از سوی طالبان خوانده و در صفحهاش نوشتهاست که ستم طالبان بر دختران و بانوان کشور که در قالب ممانعت از کار، تفکیک محیط آموزشی بر مبنای جنسیت و مسدود نگهداشتن دروازههای مکاتب به روی دختران از صنف ششم به بالا به اجرا گذاشته شده، مصداق روشن تبعیض بر مبنای جنسیت است. این تبعیض آشکار، از جهات مختلف قابل تحلیل و نکوهش است.
آقای احمدی این موضوع را از چند جهت بررسی کرده و گفتهاست که این اقدام از لحاظ حقوقی، اقدامی شدیدا مضر علیه افراد به حساب میآید؛ چون به شدت حق انسانی یک انسان را برای رشد و تکامل فکری، عاطفی و کسب تواناییهای فردی، و اینکه از استقلال اقتصادی برخوردار گردد و متکی به خود باشد، صرفا به دلیل ویژگی جنسیتیاش، محدود میکند. برای یک فرد انسانی دردآور است که میبیند چگونه توسط افراد دیگر که با زور تفنگ بر سرنوشت آنها مسلط شدهاند، فرصت هرگونه رشد و پیشرفت انسانی از آنها سلب میشود. برای والدینی که به خوشبختی، رشد و خوداتکایی فرزندان دختر خود میاندیشند چه اندازه این وضعیت دردناک است.
آقای احمدی که پیش از این از اعضای هیات دولت برای صلح با طالبان بود، در ادامه نوشتهاست که وضع این محدودیتها از سوی طالبان علاوه بر مسئولیت مدنی، احتمال دارد به موجب قوانین نافذه کشور، برای آنها مسئولیت کیفری نیز به بار آورد. حق دسترسی به تحصیل به صورت برابر جزو حقوق آمره بینالمللی است، حقوقدانان میتوانند این امکان را بررسی کنند که آیا زمینه طرح شکایت از سوی متضرران علیه سرپرست تحصیلات عالی و سرپرست وزارت معارف طالبان در محاکم کشورهای آزاد وجود دارد یا خیر.
ویرانگری غیرقابل جبران
آقای احمدی همچنین نوشتهاست که برنامههای محدودکننده طالبان، تاثیر منفی و مخرب بر رشد و توسعه انسانی در افغانستان داشته و در آینده به آسانی قابل جبران نمیباشد.
به گفته او، «ویرانگرتر از همه این است که وضع و تطبیق این محدودیتها حاکی از دیدگاه شدیدا ضد انسانی طالبان در مورد بانوان است. این دیدگاه که با تاسف در جامعه مردسالار ما طرفدارانی هم دارد در واقع زن را در انسانیت برابر با مرد نمیداند. زن به طور طبیعی موجودی فرودست شمرده میشود که به حکم طبیعت و آیین، تابع و وابسته به جنس مرد باشد. تحت تاثیر همین نگاه، استقلال مالی زن، مهم شمرده نمیشود و به زن همچون کالا و شیء نگریسته میشود که نقش آن باروری، مادری و همسری است. به همین دلیل در حد جنسیت خویش که گویا میتواند جنس مخالف خود را که فرادست است به گناه بیاندازد، فروکاسته میشود، انسانیت او که در حد انسانیت مرد است نادیده گرفته میشود. در این دیدگاه جامعه و حوزه عمومی اساسا مردانه تلقی میشود، نه حوزه مشترک میان زن و مرد و لذا ورود زن در آن مغایر با یک امر طبیعی دانسته میشود که ممکن است با ورود خود در آن، باعث فساد جامعه شود.»
او در ادامه گفتهاست که مشکل اساسی در دیدگاه بسیاری از ماها و طالبان است، تا این دیدگاه اصلاح نشود مشکل ستم بر زنان حل نمیشود.تحریم توسط دانشآموزان پسر
هرچند پس از اعلام طالبان مبنی بر آغاز مکاتب پسرانه، شماری از دانشآموزان پسر در اعتراض به این تصمیم طالبان گفتهاند که پسر و دختر باهم برابر اند. این دانشآموزان با نشر تصاویر پلاکاردهایی گفتهاند: «من با خواهرم به مکتب میروم؛ چون ما دوبال یک پروازیم. من بدون خواهرم به مکتب نمیروم، من از خواهرم حمایت میکنم، ما باهم برابریم» گفتهاند که نباید دختران از حق آموزش محروم شوند.
از سوی دیگر، نرگس نهان؛ فعال حقوق زن و وزیر پیشین معادن در حکومت قبلی هم در صحفهاش با اشاره به تصمیم تازه طالبان نوشتهاست که با تعلیم، تحصیل و کار زن مشکل دارند؛ اما با دراز شدن دست زن به پیش هرکس و ناکس بهخاطر یک لقمه نان هیچ مشکلی ندارند، «این هم شد غیرت افغانی و افتخار مسلمانی؟»
حمیرا قادری؛ فعال حقوق زن و استاد دانشگاه نیز در صفحهاش نوشتهاست که برای حمایت از دختران دانشآموز، پسران دانشآموز مکاتب را تحریم کنند.
او افزودهاست: «باید صدای همیاری دانشآموزان پسر با دانشآموزان دختر به گوش جهان بیانصاف برسد. صدای همدیگر شویم.»
این در حالی است که طالبان گفتهاند که روی طرح بازگشت دختران به مکاتب کار میکنند؛ اما برخی کاربران شبکههای اجتماعی معتقد اند که طالبان با وضع محدودیت آموزش برای دختران مشخص کردند که هیچ تغییری نکردهاند و هنوز با همان مقیاس قدیمی به زندگی، سرنوشت و آینده زنان، دختران و مردم افغانستان نگاه میکنند.
با اینهمه، انتظار میرود طالبان به زودی در این باره تصمیمی روشن اتخاذ کنند تا هم اعتراضات و کارزارهای جاری در فضای مجازی، متوقف شود و هم دختران و زنان، تصویری واضحتر از چشمانداز حضور و فعالیت و مشارکت شان در امور فرهنگی و آموزشی و اجتماعی داشته باشند.