مجمع عمومی سازمان ملل؛ آیا طالبان شرایط حضور را دارند؟
طالبان به تازگی در نامهای از سازمان ملل متحد درخواست حضور در مجمع عمومی این سازمان را کرده و سهیل شاهین؛ سخنگوی خود در دفتر قطر را نیز به عنوان سفیر دایمیشان در سازمان ملل متحد معرفی کردهاند. در نامه وزارت امور خارجه طالبان که به امضای امیرخان متقی رسیده و نسخهای از آن به دست خبرگزاری رویترز رسیده، آمدهاست که که غلام اسحاقزی؛ نماینده دولت اشرفغنی در سازمان ملل از سمت خود کنار برود و امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت خارجه طالبان به جای او سخنرانی کند. در این نامه طالبان خطاب به آنتونیو گوترش؛ دبیرکل سازمان ملل نوشته شدهاست که اشرفغنی؛ رئیس جمهوری سابق به تاریخ ۱۵ آگوست از کشور خارج شده و کشورهای جهان دیگر او را به رسمیت نمیشناسند.فرحان حق؛ سخنگوی سازمان ملل متحد دریافت این نامه را تایید کرده و گفتهاست که نامه به کمیته تایید اعتبار مجمع عمومی ارسال شدهاست. این کمیته ۹ عضو دارد که روسیه و چین، از حامیان سلطه طالبان بر افغانستان نیز در آن حضور دارند.
هنوز روشن نیست که تصمیم کمیته تایید اعتبار سازمان ملل تا پیش از پایان مجمع عمومی این سازمان اعلام میشود یا خیر؛ اما حقوقدانان میگویند تا زمانی که طالبان از سوی کشورها به رسمیت شناخته نشود، سازمان ملل نمیتواند به طالبان اجازه حضور در مجمع عمومی این سازمان را بدهد.
خلأ قدرت و مشروعیت حقوقی
حقوقدانها بر این باور اند که حضور طالبان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مستلزم مشروعیت داخلی و خارجی آنهاست.
وحید فرزهای؛ عضو اتحادیه حقوقدانان افغانستان میگوید که موضوع حضور طالبان در مجمع سازمان ملل، نیازمند مبنای حقوقی مشخص داخلی و خارجی است که طالبان باید به وسیله این مبناهای حقوقی از سوی کشورها به رسمیت شناخته شوند.
مساله دیگر از دید این حقوقدان، نظام حقوقی بینالمللی است که بر بنیاد آن تا زمانی که موجودیت یک کشور یا یک گروه به عنوان مدافع حقوق اقلیتها و حقوق بشر به رسمیت شناخته نشود، نمیتواند در مجمع سازمان ملل حضور یابد.
به باور او، از اینکه هنوز یک نظام حقوقی مشروع در افغانستان به وجود نیامده و طالبان مبنای حقوقی حکومت گذشته را هم نمیپذیرد، افغانستان در خلأ حقوقی و خلا قدرت قرار گرفته که در چنین شرایطی سازمان ملل نمیتواند حضور طالبان را با توجه به اصول و اساسنامه خود در مجمع عمومی این سازمان بپذیرد.
سرور جعفری؛ آگاه روابط بینالملل نیز میگوید از اینکه حکومت طالبان هنوز از سوی کشورهای جهان به رسمیت شناخته نشده، آنها نمیتوانند به سازمان ملل وارد شوند.
به گفته او، سازمان ملل ممکن است در برخی موارد به دلیل شرایط اضطراری داخلی، منطقهای و جهانی برای یک کشور یا یک گروه امتیاز قایل شود تا بتواند در مجمع عمومی این سازمان حضور یابد، طوریکه در دوره مجاهدین صورت گرفت؛ اما شرایط فعلی ایجاب نمیکند حضور طالبان با توجه به وضعیت اضطراری افغانستان در این مجمع ضروری باشد؛ بنابراین، از دید او تا زمانی که طالبان جایگاه حقوقی و مشروعیت داخلی و خارجی را کسب نکنند بعید است که بتوانند در سازمان ملل حضور داشته باشند.
جای خالی افغانستان
از سوی دیگر، سرور جعفری میگوید که بر اساس تعریف دولتها و ملتها، یک کشور یا گروه زمانی میتواند وارد مجمع عمومی سازمان ملل شود که به عنوان یک کشور یا حاکمیت تعریف شده و به رسمیت شناخته شود.
این آگاه روابط بینالملل میافزاید اگر حکومتی در مشروعیت داخلی و بیرونی دچار مشکل باشد از نظر حقوقی نمیتواند قابل تعریف باشد، به همین دلیل جای آن کشور تا زمان مشخصشدن سرنوشتاش خالی میباشد.
وحید فرزهای نیز میگوید که در حال حاضر در افغانستان یک خلأ حقوقی و قدرت به وجود آمده و هیچکدام از حکومتهای گذشته و جدید از سوی کشورهای جهان به رسمیت شناخته نشده، جای افغانستان در سازمان ملل خالی میماند.
او معتقد است که سازمان ملل بر اساس اصول و اساسنامه خود نمیتواند حضور طالبان را به عنوان یک حاکمیت در افغانستان بپذیرد؛ اما اگر سازمان ملل تصمیمی به حضور طالبان بگیرد در آن صورت طالبان میتوانند حضور یابند؛ در غیر آن در حال حاضر جای افغانستان در این مجمع خالی میماند تا سال دیگر در این مورد تصمیم گرفته شود.
او میافزاید که کشورهای دیگری هم در مجمع سازمان ملل حضور ندارند؛ اما در مجمع عمومی در مورد آن کشورها بحث میشود و تصمیمهایی نیز گرفته میشود.
عوامل به رسمیتشناختن طالبان
آگاهان بر این باور اند که کشورهای جهان بیشتر عملکرد طالبان را مبنای به رسمیتشناختن آنها قرار دادهاند. در صورتی که سازمان ملل نمایندگی سهیل شاهین؛ سفیر طالبان را بپذیرد، این کار گامی در جهت به رسمیت شناختهشدن طالبان خواهد بود؛ در حالی که طالبان تاکنون از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشدهاست.
سرور جعفری میگوید که در حال حاضر طوری است که حتی کشورهای حامی طالبان نیز جرات نکردهاند به صورت علنی از طالبان حمایت کنند و یا حکومت آنها را به رسمیت بشناسند. او معتقد است که با اجازه حضور طالبان در سازمان ملل، روند به رسمیتشناختن آنها تسریع مییابد.
او سه عامل را در رسمیتیافتن طالبان از سوی کشورهای مهم میداند: اول اینکه کشورهای منطقه و جهان براساس منافع سیاسی خود تصمیم میگیرند که رویکردشان نسبت به نظام جدید چه باشد. اینگونه، این کشورها در صورت مشاهده منافع در حکومت طالبان، امکان دارد طالبان را به رسمیت بشناسند تا از این طریق به منافع خود نزدیک شوند.
در بخش دوم، کشورهایی قرار دارند که بیثباتی در افغانستان را به زیان خود میدانند و میترسند که در آینده افغانستان به مکانی امن برای تروریزم بدل شده و از خاک افغانستان آن کشورها نیز در معرض خطر و تهدید قرار بگیرند که در این صورت این کشورها در مورد به رسمیتشناختن طالبان احتیاط لازم را به خرج خواهند داد.
از دید این آگاه روابط بین الملل، برخی کشورها، ادامه جنگ در افغانستان را به نفعشان میدانند، چون این کشورها با اقتصاد جنگی، بازار اقتصادیشان را تقویت میبخشند. جعفری میافزاید که این کشورها تلاش میکنند که با تغییر ماهیت جنگ در افغانستان زمینه را برای استفادهشان به وجود بیاورند که در این صورت این کشورها نیز پیش از به رسمیتشناختن طالبان مواردی که به منافع آنها تمام میشود را در حکومت جدید بررسی میکنند.
آگاهان میگوید که با خروج نیروهای خارجی و رها کردن افغانستان مشخص شد که اولویت کشورها منافع آنها است و هر کشوری تلاش میکند بیشترین استفاده خود را از وضعیت ببرد. با توجه به این مسایل، اگر وضعیت افغانستان به سویی برود که بتواند بازدهی و استفاده سیاسی برای این کشورها داشتهباشد، روندی در افغانستان شکل خواهد گرفت که واکنش منفی در برابر طالبان و حکومت آنها نداشتهباشد. از دید آنها، با توجه به تنش اخیری که میان امریکا، استرالیا، بریتانیا و فرانسه در مورد پیمان آکوس به وجود آمده، هر کشوری تلاش دارد یک قدرت مستقل نظامی برای خودش بسازد که اگر این تلاشها روی تصمیم کشورها تاثیر بگذارد، ممکن است رویکردشان را نسبت به افغانستان تغییر دهند.