از خانه تا خیابان؛ هیچ جایی امن نیست
تلاش میکند تا سررشته کلام از دستاش نرود، بغضاش را فرومیدهد، از اول شروع میکند… واژهها به سختی ادا میشود تا قصه پردردی را روایت کند از یک روز وحشتبار؛ روزی که تن نحیفاش را دریدند، دیگر هیچ وقت قامت راست نکرد. در پس دلشورههای عجیب با یک روح رنجدیده و زخمی برای همیشه طناب آرزوهایش بریده شد. زهره؛ دختری کوچکی با سالهای پرفراز و نشیب؛ اما هیجانانگیز.
دروازههای خشونت را از خانهها ببندید
زهره با گذر از مرزها با خیال فردای روشن، غریبیهای مهاجرت را به دوش کشیده، به کشور همسایه پناه بردهاست. در پاکستان مورد تجاوز قرار گرفته، این ماجرا گویا نقطه پایان زندگی امیدوارانه اوست. همین بار حقارت را به دوش کشیده به عقد همان مرد هفتادوچند ساله درمیآید. دیگر پر و بالش بسته شده و آرزوهایش کوچ میکند.
زهره خانوادهاش را عامل این بدبختی دانسته، معتقد است که اگر فامیل پشت فرزندش را رها نکند هرگز خشونت دامنگیر زنان و جامعه نمیشود.
او میگوید که در اکثر موارد، خشونتها از خانواده شروع شده، گستردهتر و پهنتر میشود و دختران به دلیل دختر بودنشان از سوی خانوادهها تحقیر میشوند. زهره ادعا دارد که باید دروازههای خشونت را از خانواده بست.
خشونت علیه زنان در افغانستان به یک چالش بزرگ مبدل شده، آزار و اذیت آنان یک مساله عادی به نظر رسیده و یک چالش پنهانی به شمار میرود.
مهر سکوت و گلوی بغضآلود
زنان در جامعه سنتی، مردسالار و اقتدارگرا مهر سکوت بر دهان زده، آزار و اذیت را در سکوت تحمل میکنند. زنان افغانستان از نبود آزادی فردی، نقض حقوق و چالشهای دیگری که همواره سد راهشان قرار میگیرد رنج میبرند.
فاطمه کاظمی، افغانستان را یک کشور بحرانزده خوانده میگوید این کشوری با هزاران مشکل به خصوص برای زنان است و یکی از شایعترین مشکلاتی که زنان به آن دچار اند آزار و اذیتهای خیابانی است.
وی به خبرگزاری افق میگوید خشونت علیه زنان در افغانستان سابقهدار بوده و اکنون بدتر از قبل شدهاست. خانم کاظمی همچنین میگوید در افغانستان اکثرا زنان مورد خشونت قرار گرفته و مجرم شناخته میشوند. او نظام اجتماعی را عامل آزار و اذیت بیشتر زنان میداند.
بینظیر برازنده هم خشونت علیه زن در افغانستان را فاجعهبار خوانده میگوید که آزار و اذیت زنان نسبت به قبل بیشتر شدهاست.
آزار زنان، افتخار مردان
به باور خانم برازنده، آزار و اذیت زنان از سوی مردان برای آنان یک نوع افتخار و اقتدار به شمار میرود.
او تاکید میکند که نوع پوشش هیچ ضمانتی برای در امان ماندن زنان نیست. این در حالی است که در این اواخر، پوشش کامل «حجاب» از سوی دولت طالبان برای زنان بهخصوص دانشجویان اجباری شده و چندی قبل پوشیدن لباسهایی که «غربی» خوانده میشود ممنوع اعلام شدهاست.
حرف زدن بیحرمتی است
زنان در افغانستان وادار به سکوت شده و در اکثر موارد حرف زدن آنان موجب بیحرمتیشان شده و اغلب زنان متهم به برهمزدن نظم جامعه میشوند. در نتیجه، همین عملکردها باعث تشدید آزار و اذیت، رفتارهای تبعیضآمیز و خشونت علیه زنان میگردد.
یکی از فعالان زن که نمیخواهد ناماش گرفته شود به خبرگزاری افق میگوید که در افغانستان حریم شخصی برای افراد یک چیز بیمعناست. وی میگوید که در افغانستان امکان ندارد زنان با آزار و اذیت روبهرو نشدهباشند.
او معتقد است که این آزار و اذیتها اکنون سیر صعودی پیدا کرده و با سقوط دولت پیشین طوری تصور میشود که آدمهای ولگرد کوچه و بازار اکنون صلاحیت بیشتری برای آزار زنان و دختران به دست آوردهاند.
سقوط دولت و گسترش بدبختی
مسیر زنان افغانستان با تمام ناهمواریها و چالشهایی که داشته، اکنون با بحرانهای بیشتری روبهرو است و بیشتر با عواقب و پیامدهای نه چندان روشنی دستوپنجه نرم میکند. اکثر زنان سقوط یکباره دولت را دلیل گسترش بدبختیها میدانند.
آزار و اذیت، مشکل روزمره زنان افغانستان بوده و تعداد زیادی از آنان با این مشکل روزافزون روبهرو هستند.
شرایط فعلی زنان در افغانستان پس از سقوط دولت به توجه مبرمتری نیاز دارد.
اعتراضهای اخیر زنان، بستر خشونت علیه آنان در افغانستان را تقویت کرده؛ اما آنان هنوز دست از مبارزه برنداشتهاند. زنان افغانستان معتقد اند که حبس آنان نه تنها توهین، تحقیر و خشونت است؛ بلکه توهین به کرامت انسانی میباشد.
گفته میشود که ۹۰ درصد زنان در افغانستان حداقل یکبار در خانه یا خیابان مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. از نظر آنان، خانه و خیابان برایشان امن نیست و این نشانگر وجود یک جامعه عمیقا پدرسالار، اقتدارگرا، زنستیز، غیردموکراتیک و بیباور به اصالت و کرامت انسان است.