تسلط طالبان؛ روز سیاه یا روز افتخار؟

این‌که علی‌رغم تعطیلی رسمی، تنها ملیشه‌های مسلح طالبان در چند شهر بزرگ از ۲۴ اسد به عنوان «روز پیروزی بر امریکا» تجلیل کردند و سایر مردم این مناسبت را به گفته عبدالسلام حنفی «روز سیاه» نامیدند، حامل این پیام روشن است که سلطه طالبان هرگز مورد تایید مردم افغانستان نیست و آن‌ها با بحران مشروعیت در داخل و خارج از کشور روبه‌رو هستند؛ چیزی که بی‌تردید بر چشم‌انداز سیطره سیاسی‌شان بر کشور در میان‌مدت سایه خواهد انداخت.طالبان طی مراسمی با حضور مقام‌های حکومت از ۲۴ اسد؛ روز ورود به پایتخت که آن را «فتح کابل» می‌نامند، تجلیل کردند. این مراسم به صورت زنده از تلویزیون ملی که اکنون تحت کنترل طالبان است، پخش شد.

عبدالسلام حنفی؛ معاون اداری نخست‌وزیر طالبان در این مراسم گفت «بعضی» مردم این روز را «روز سیاه» می‌نامند؛ «ولی برای مجاهدین و ملت مجاهد روز افتخار است».

شامگاه روز ۲۴ اسد سال گذشته، پس از فرار اشرف‌غنی، افراد طالبان وارد ارگ ریاست جمهوری شدند و رهبران طالبان از دوحه قطر «پیروزی» خود را اعلام کردند.

از آن زمان تاکنون کشور عملا با بحران‌های بزرگ متعدد مواجه است. سیستم اقتصادی کشور متلاشی شده، بانک‌ها از ارائه خدمات ناتوان اند، کمک‌های خارجی قطع شده، میلیون‌ها نفر برای زنده‌ماندن نیازمند دریافت‌ کمک‌های بشردوستانه اند، فقر و بیکاری و سوء تغذیه چندین برابر افزایش یافته‌است. کودکان از سوء تغذیه می‌میرند، مادران و نوزادان با گرسنگی حاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند، خانواده‌های بی‌شمار مجبور به گدایی، فروش فرزندان یا مهاجرت‌های پرخطر به کشورهای همسایه شده‌اند. هیچ امیدی به آینده وجود ندارد. صدها هزار دختر از رفتن به مکتب محروم‌ گشته‌اند. زنان سرپرست و نان‌آور خانواده، از کار در بیرون از منزل، منع شده‌اند. حقوق اقوام و اقلیت‌های قومی و مذهبی، عمدا لگدمال می‌شود و تنها یک قومیت خاص، حق دسترسی به امتیازات دولتی و بهره‌مندی از سیستم توزیع قدرت طالبان را دارد. افغانستان هیچ نماینده مشروعی در جامعه بین‌المللی ندارد؛ زیرا هیچ کشوری دولت طالبان را به رسمیت نشناخته و نظام جمهوری نیز عملا وجود خارجی ندارد تا از کشور نمایندگی کند. کشور در خلأ مشروعیت ملی و بین‌المللی و بدون قانون اساسی، پرچم ملی، پارلمان، سیستم قضایی تعریف‌شده و تنها با چند فرمان مبهم و موردی توسط ملاها و مولوی‌ها اداره می‌شود.

در این میان، امنیت که از دید رهبران طالبان «بزرگ‌ترین دستاورد» تسلط آن‌ها بر قدرت خوانده می‌شود نیز روز به روز با چالش‌های جدید روبه‌رو می‌گردد. همین چند روز پیش بود که امریکا در نتیجه یک حمله هوایی، ایمن‌الظواهری؛ رهبر شبکه القاعده را در قلب کابل کشت. این رویداد، گمانه‌زنی‌ها درباره ارتباط طالبان با گروه‌های تروریستی بین‌المللی را به یقین تبدیل کرد و جای هیچ تردیدی باقی نگذاشت که وعده‌ها و شعارهای طالبان درباره مقابله با تروریزم، قطع ارتباط با شبکه‌های تروریستی و تضمین عدم حمله از مبدأ افغانستان بر کشورهای دیگر کاملا دروغ بوده‌است.

افزون بر این، گروه تروریستی داعش نیز قوی‌تر از همیشه در کشور فعال است. در حالی که گفته می‌شود تعداد نیروهای داعش در پی تسلط طالبان در یکسال‌ گذشته، سه برابر شده، طالبان همچنان قدرت این گروه را نادیده می‌گیرند و ادعا می‌کنند که در حال نابودی است. علیرغم ادعاهای طالبان اما داعش تقریبا هر روز، مسئولیت انفجارها، حملات و کشتارهای خونین علیه اقلیت‌های مذهبی و حتی نیروهای طالبان را برعهده می‌گیرد.

در کنار این‌ها نیروهای ضد طالبان نیز به جنگ جسته و گریخته‌شان علیه آن‌ها ادامه داده‌اند و طالبان با گذشت یک‌سال و با وجود تسلط بر پنجشیر و ارتکاب جرایم حقوق بشری گسترده، هنوز نتوانسته‌اند «مقاومت» این گروه‌ها را به طور کامل درهم‌بشکنند و متوقف کنند.

از سوی دیگر، با وجود این‌که طالبان برخلاف دوره اول سلطه‌شان در این دوره توانسته‌اند تا حدودی با جهان ارتباط برقرار کنند، از هیات‌های دیپلماتیک خارجی در کابل، میزبانی کرده و هیات‌هایی را نیز به کشورهای گوناگون اعزام کنند؛ اما آ‌ن‌ها همچنان با بحران مشروعیت روبه‌رو هستند و هیچ

کشوری تاکنون نتوانسته‌است به‌طور یک‌جانبه دولت طالبان در کابل را به رسمیت بشناسد.

به این ترتیب، این‌که مردم افغانستان، پیروزی طالبان را «روز سیاه» می‌نامند، چندان هم بی‌جهت نیست؛ زیرا آن‌ها در یک‌سال گذشته، بزرگ‌ترین فجایع و بدبختی‌های مرگبار را تجربه کرده‌اند و برای تامین نیازهای اولیه زندگی‌شان بدون اندکی امید به آینده، دچار بزرگ‌ترین چالش‌ها و مشکلات اند.

این‌که علی‌رغم تعطیلی رسمی، تنها ملیشه‌های مسلح طالبان در چند شهر بزرگ از ۲۴ اسد به عنوان «روز پیروزی بر امریکا» تجلیل کردند و سایر مردم این مناسبت را به گفته عبدالسلام حنفی «روز سیاه» نامیدند، حامل این پیام روشن است که سلطه طالبان هرگز مورد تایید مردم افغانستان نیست و آن‌ها با بحران مشروعیت در داخل و خارج از کشور روبه‌رو هستند؛ چیزی که بی‌تردید بر چشم‌انداز سیطره سیاسی‌شان بر کشور در میان‌مدت سایه خواهد انداخت.

مطالب مرتبط