مرگ تحقیرآمیز یک تروریست؛ از ادعای دشمن تا انکار دوست
چیزی که در حال حاضر رخ داده، مرگ تحقیرآمیز یک تروریست بینالمللی است که دشمناش ادعای کشتن او را مطرح میکند و دوستاناش که منکر این رویداد هستند، از موضعگیری صریح و قاطع در این باره ناتوان اند.
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان میگوید که تحقیقات درباره کشتهشدن ایمن الظواهری؛ رهبر شبکه القاعده در کابل جریان دارد و هنوز جسد او پیدا نشدهاست. ایمنالظواهری، حدود یکماه پیش در حمله هواپیمای بدون سرنشین امریکا در کابل کشته شد. طالبان تاکنون رسما کشتهشدن او را تکذیب نکردهاند.
سخنگوی طالبان، روز پنجشنبه، ۳ سنبله گفت که هنوز تحقیقات در مورد قتل ایمنالظواهری؛ رهبر القاعده تکمیل نشدهاست. پس از تکمیل تحقیقات، معلومات در این زمینه همگانی خواهد شد.
سخنگوی طالبان همچنین در مورد گشتزنی هواپیماهای بدون سرنشین در فضای کشور گفت که این هواپیماها مربوط به امریکا است و طالبان در این زمینه از امریکا انتقاد کرده و این موضوع با مقامات امریکایی شریک شدهاست.
او گشتزنی این هواپیماهای بیسرنشین را محکوم کرد و گفت که امریکا با این کار قانون را نقض کردهاست.
او افزود که «خواست ما این است که این حالت» تکرار نشود.
نکته قابل تامل این است که طالبان تاکنون نتوانستهاند به طور صریح و قاطع، حضور و ترور ایمنالظواهری در افغانستان را انکار کنند. آنها تنها از طریق راهاندازی اعتراضات سازماندهیشده بایدن را به دروغگویی متهم کردند و مدعی شدند که این تروریست بینالمللی در افغانستان حضور نداشتهاست؛ موضعی که ارزشی ندارد؛ زیرا نمیتواند بازتابدهنده موضع رسمی دولت طالبان باشد.
سخنان تازه ذبیحالله مجاهد هم بر حجم ابهامها در این باره میافزاید؛ زیرا نشان میدهد که طالبان تاکنون نتوانستهاند به قطعیتی برای انکار کامل حضور رهبر القاعده در افغانستان برسند و ادعای امریکا درباره کشتن او را صریحا تکذیب کنند.
آنها همچنین نمیتوانند به طور مستقیم بپذیرند که الظواهری در کابل حضور داشتهاست؛ زیرا این امر، پیامدهای زیانباری برای آنان دارد، تعهداتشان درباره قطع ارتباط با گروههای تروریستی، مبارزه با تروریستهای خارجی و اجازه ندادن به حمله بر کشورهای دیگر از خاک افغانستان را به شدت زیر سؤال میبرد و فشارهای جهانی بر دولت طالبان را افزایش خواهد داد.
شماری از مقامهای طالبان اما به طور ضمنی پذیرفتهاند که الظواهری در کابل حضور داشته؛ اما درباره این حضور ابراز بیاطلاعی کرده و مدعی شدهاند که او به عنوان یک فرد «عادی» در افغانستان بوده نه رهبر یک شبکه تروریستی بینالمللی که در گذشته، مرتکب فجیعترین حملات دهشتافکنانه علیه صلح و امنیت جهانی شدهاست.
در دهه ۹۰ هم رهبران طالبان، اسامه بن لادن؛ بنیانگذار و رهبر وقت شبکه القاعده را «مهمان» افغانستان توصیف کرده و از استرداد او به امریکا اجتناب میکردند؛ چیزی که در نهایت به آفرینش فاجعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ توسط عوامل القاعده و سرنگونی دولت طالبان از سوی امریکا انجامید.
بنابراین، رهبران طالبان میدانند که انکار یا پذیرش حضور و مرگ ایمنالظواهری در کابل چه قدر خطرناک است و چه پیامدهای زیانباری برای دولت دوم آنها خواهد داشت. به همین دلیل، تاکنون نتوانستهاند به یک جمعبندی مشخص در زمینه واکنش به خبر مرگ او در وزیر اکبرخان کابل دست پیدا کنند.
البته در این میان، اختلافهای عمیق داخلی میان شبکه حقانی و طالبان قندهاری به رهبری ملا برادر و ملا یعقوب را هم نباید نادیده گرفت؛ به ویژه در شرایطی که حقانیها ملا یعقوب و طیف تحت رهبری او را به انتقال اطلاعات درباره محل استقرار رهبر القاعده در کابل متهم میکنند. بنابراین، رد یا تایید این رویداد برای طالبان به موضوعی تازه برای اختلاف و جنگ قدرت تبدیل شدهاست؛ زیرا اگر حقانیها آن را تکذیب کنند، ممکن است امریکا به کمک ملا یعقوب و عوامل جاسوسی خود در درون دولت طالبان، مستندات در این باره را افشا کند و اعتبار دولت طالبان به شدت زیر سؤال برود. اگر طیف ملا یعقوب هم آن را تایید کند، این امر به خودی خود، اتهام حقانیها مبنی بر دستداشتن ملا یعقوب در افشای محل اختفای رهبر القاعده را اثبات میکند و جهادیهای تندرو را علیه ملا یعقوب و عواملاش برمیانگیزد.
با اینهمه، چیزی که در حال حاضر رخ داده، مرگ تحقیرآمیز یک تروریست بینالمللی است که دشمناش ادعای کشتن او را مطرح میکند و دوستاناش که منکر این رویداد هستند، از موضعگیری صریح و قاطع در این باره ناتوان اند و به این ترتیب، الظواهری در میانه اصرار امریکا و انکار طالبان به نحو تحقیرآمیزی، نابود شد و درست مانند اسامه بن لادن، ملا عمر، بغدادی و… بیهیچ شکوهی، فراموش میشود.