نه «شکست امریکا»، نه «پیروزی» طالبان

طالبان چگونه می‌توانند ادعا کنند که آن‌ها «پیروز» شده‌اند؟ اگر پیروزی این است که میلیون‌ها نفر به زیر خط فقر سقوط کنند، اقتصاد کشور متلاشی شود، سیستم بانکی مختل گردد، خدمات عمومی از میان برود، دولت‌داری به عرصه‌ای برای توزیع و تصاحب ناعادلانه قدرت بربنیاد معیارهای سخیفی مانند قوم و قبیله و ایدئولوژی و مشارکت در «جهاد ۲۰ ساله» تقلیل یابد و صدها هزار نفر از کشور فرار کرده و یا همچنان برای فرار تقلا کنند، پس این با معنای متعارف پیروزی که با شادی و شکوه و نشاط و افتخار همراه است، فاصله دارد.

ملا حسن آخوند؛ رییس‌الوزرای طالبان در برنامه تجلیل از سالروز خروج نیروهای امریکایی از کشور گفت: زمانی که خارجی‌ها از افغانستان بیرون شدند همه‌چیز را با خودشان بردند و بر افغانستان محدودیت‌هایی وضع کردند که سبب غربت و فقر در کشور شد.

او همچنین گفت: زمانی که حکومت پیشین سقوط کرد برای «امارت اسلامی» هیچ‌گونه تاسیسات بنیادی به میراث نماند.

رییس‌الوزرای طالبان تأکید کرد که فشارها و تحریم‌‌ها هیچ نتیجه‌ای نمی‌دهد؛ اما راه تفاهم، هماهنگی و برادری نتیجه می‌دهد.

وی مدعی شد: با آمدن «امارت اسلامی» قتل و بمباران پایان یافت و در تمام کشور امنیت تامین شد.

در همین حال، فصیح‌الدین فطرت؛ رییس ستاد ارتش طالبان در مورد خروج سربازان امریکایی گفت: مردم افغانستان در طول تاریخ به اشغال‌گران نشان دادند که این وطن قبرستان اشغال‌گران خواهد بود و به هیچ اشغال‌گری اجازه داده نخواهد شد که به افغانستان چشم بدوزد.

در این شکی نیست که امریکا از افغانستان خارج شد. این خروج اگرچه از دید طالبان به روز «آزادی»‌ تعبیر شده و «پیروزی بزرگ» خوانده می‌شود؛ اما واقعیت ا‌ین است که پیامدهای آن بسیار فاجعه‌بار بود و همان‌گونه که نخست‌وزیر طالبان هم اذعان کرده، مردم افغانستان با تحمل فقر شدید ناشی از فروپاشی بزرگ، هزینه‌های مرگبار و ویرانگر آن را متحمل شدند؛ پیامدهایی که یک‌سال بعد، همچنان ادامه دارد، فقر رو به گسترش است، یک فاجعه تمام‌عیار انسانی رخ داده، نظم اجتماعی متلاشی شده، افغانستان به اعماق یک انزوای سیاسی در مقیاس جهانی رانده شده و دولت طالبان نتوانسته با جهان تعامل کند، از عهده مدیریت بحران‌های فراگیر بربیاید و انتظارات حداقلی مردم در زمینه‌های دولت‌داری، خدمات عمومی، تامین رفاه و اشتغال و معیشت، مهار فقر و بیکاری و مهاجرت‌های سیل‌آسا، تحقق حقوق شهروندی و مدنی اقلیت‌ها، اقوام و زنان و حتی استقرار امنیت و نظم و صلح و ثبات پایدار و مقابله با چالش‌های امنیتی و تروریستی را برآورده کند.

بنابراین، طالبان چگونه می‌توانند ادعا کنند که آن‌ها «پیروز» شده‌اند؟ اگر پیروزی این است که میلیون‌ها نفر به زیر خط فقر سقوط کنند، اقتصاد کشور متلاشی شود، سیستم بانکی مختل گردد، خدمات عمومی از میان برود، دولت‌داری به عرصه‌ای برای توزیع و تصاحب ناعادلانه قدرت بربنیاد معیارهای سخیفی مانند قوم و قبیله و ایدئولوژی و مشارکت در «جهاد ۲۰ ساله» تقلیل یابد و صدها هزار نفر از کشور فرار کرده و یا همچنان برای فرار تقلا کنند، پس این با معنای متعارف پیروزی که با شادی و شکوه و نشاط و افتخار همراه است، فاصله دارد.

از آن‌سو نیز طالبان ادعا می‌کنند که امریکا را در نتیجه «جهاد ۲۰ ساله» با افتخار «شکست» داده و از کشور بیرون رانده‌اند. این در حالی است که خروج امریکا نه لزوما در نتیجه ناتوانی واشنگتن از مقابله با ملیشه‌های آماتور طالبان در روستاهای افغانستان رخ داد؛ بلکه ناشی از تغییر در دکترین نظامی و امنیتی ایالات متحده در مقیاسی جهانی بود؛ زیرا بربنیاد استراتژی امنیت ملی جدید امریکا، افغانستان دیگر یک اولویت راهبردی یا تهدید بالفعل محسوب نمی‌شد و نیازی نبود تا امریکا با استقرار هزاران سرباز و صرف صدها میلیارد دالر، جنگ را همچنان شعله‌ور نگه‌دارد یا از بقای یک دولت فاسد و غیرقابل اصلاح در کابل حمایت کند؛ بلکه مسایل مهم‌‌تری مانند جنگ اوکراین و رخدادی مشابه و احتمالی در تایوان برای مهار روسیه و چین بود که امریکا را به خروج از افغانستان ترغیب کرد و در این میان، نتایج و پیامدهای فاجعه‌بار توافق دوحه و خروج عجولانه نظامیان امریکایی از افغانستان در مقایسه با اهمیت استراتژیک منافع جنگ اوکراین و احتمالا تایوان برای ایالات متحده و اقتدار جهانی آن به مراتب بی‌ارزش‌تر بود.

از این منظر، امریکا افغانستان را به طالبان واگذار کرد تا در اوکراین و تایوان به مصاف روسیه و چین برود. همین اکنون گفته می‌شود که هلیکوپترها و جنگنده‌های اعطایی امریکا به ارتش پیشین افغانستان در اختیار ارتش اوکراین قرار می‌گیرد و حتی براساس دریافت‌های روسیه، امریکا و ناتو از بقایای ارتش پیشین افغانستان از جمله خلبان‌ها و دیگر کادرهای نظامی آن به عنوان مزدوران جنگی خود در جنگ با روسیه در اوکراین استفاده می‌کنند.

ضمن این‌که امریکا بدون آن‌که مجبور باشد در یک جنگ بیهوده در افغانستان هزینه کند، صدها میلیون دالر را برای کمک به ارتش اوکراین برای جنگ با روسیه به کار می‌گیرد.

از سوی دیگر، امریکا اخیرا در کابل یک عملیات نظامی ویژه انجام داد که طی آن رهبر شبکه القاعده را کشت. پس از آن گشت‌زنی پهپادهای امریکایی در آسمان افغانستان، تشدید شد؛ رویدادی که از نظر طالبان به کمک پاکستان فراهم شده‌است.

بنابراین آیا به راستی طالبان «پیروز» شده و امریکا «شکست» خورده‌است؟

مطالب مرتبط