حمله کابل؛ هشدار به روسیه، اخطار به طالبان
داعش با حمله به سفارت روسیه در کابل، این هشدار ضمنی را به مسکو داد که اعتماد به طالبان برای مقابله با داعش به تنهایی متضمن تامین امنیت و ثبات در منطقه نیست و اگر روسیه همین اکنون برای مهار داعش و تهدیدهای بالقوه آن علیه امنیت منطقه، اقدام نکند، انتحاریهای دستآموز داعش، فردا ممکن است از طریق افغانستان به آسیای میانه و سپس قفقاز و چچن و دیگر مناطق نفوذ روسیه هم رخنه کنند و فاجعه بیافرینند.
سرگئی لاوروف؛ وزیر خارجه روسیه ضمن تأیید کشتهشدن دو کارمند سفارت روسیه در حمله انتحاری کابل گفت: عاملان قتل دو دیپلمات ما در کابل پاسخگوی حمله امروزشان خواهند بود. او خواستار شناسایی فوری عوامل این حمله شد.
این در حالی است پیشتر وزیر دفاع روسیه در نشست وزرای دفاع کشورهای عضو سازمان شانگهای در تاشکند گفت که داعش و القاعده در افغانستان فعال هستند و ایدئولوژی رادیکالیزم مذهبی و جنایات فرامرزی در حال گسترش است.
ضمیر کابلوف؛ فرستاده ویژه رییس جمهوری روسیه در امور افغانستان هم از افزایش تعداد نیروهای داعش در افغانستان در پی تسلط طالبان خبر دادهبود.
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان اما در پاسخ به اظهارات سرگی شویگو گفت که تروریستهای وابسته به داعش بهگونه بیپیشینه در کشور سرکوب شدهاند و توان فعالیت در افغانستان را ندارند.
او گفت که کشورهای منطقه به شمول روسیه دیگر هیچگونه نگرانی از سوی داعش از خاک افغانستان نداشتهباشند.
با این حال، مسئولیت حمله انتحاری بر سفارت روسیه در کابل را همانگونه که انتظار میرفت، گروه اهریمنی داعش بر عهده گرفت؛ خبری که بیش از هر چیزی حاوی این پیام مهم است که طالبان در مبارزه با داعش، شکست خوردهاند و شعارهای اطمینانبخششان چیزی جز تبلیغات سیاسی برای نادیدهگرفتن عمق و ابعاد یک بحران بزرگ امنیتی نیست.
داعش با حمله به سفارت روسیه در کابل، این هشدار ضمنی را به مسکو داد که اعتماد به طالبان برای مقابله با داعش به تنهایی متضمن تامین امنیت و ثبات در منطقه نیست و اگر روسیه همین اکنون برای مهار داعش و تهدیدهای بالقوه آن علیه امنیت منطقه، اقدام نکند، انتحاریهای دستآموز داعش، فردا ممکن است از طریق افغانستان به آسیای میانه و سپس قفقاز و چچن و دیگر مناطق نفوذ روسیه هم رخنه کنند و فاجعه بیافرینند.
بنابراین، حمله انتحاری داعش در کابل که در آن دو دیپلمات روس هم کشته شدند، باید مسکو را به تجدید نظر جدی و آنی بر راهبرد امنیتی خود نسبت به طالبان، افغانستان و منطقه وادار کند.
مسکو باید به این نکته توجه کند که در طول دو دهه گذشته که یک دولت دستنشانده امریکا در کابل حاکم بود و هزاران نیروی نظامی ناتو نیز در کشور حضور داشتند، حتی یکبار سفارت و سایر نمایندگیهای دیپلماتیک روسیه در افغانستان، هدف حملات تروریستی قرار نگرفتند و یک دیپلمات روسیه هم در یک حمله تروریستی عمدی و هدفمند، کشته نشد.
بنابراین، اکنون این سؤال بزرگ در برابر استراتژیستهای امنیتی مسکو قرار دارد که چرا روابط دوستانه روسیه با طالبان نتوانست داعش را مهار کند و تهدیدهای امنیتی علیه فعالیت و حضور روسیه در افغانستان را مرتفع سازد.
از سوی دیگر، حمله انتحاری داعش در برابر سفارت روسیه در کابل، یک اخطار جدی و واضح به طالبان بود؛ اینکه ادعای بزرگ آنها در زمینه تامین امنیت، سرکوب بیسابقه داعش و توانایی مهار تروریزم و اجازه ندادن به آن برای استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر، بیش از این نمیتواند معتبر تلقی شود.
به بیان بهتر، ذبیحالله مجاهد دیگر هیچگاه نباید در پاسخ به نگرانیهای عالیترین مقام نظامی روسیه، ادعا کند که داعش سرکوب شده و هیچ خطری از ناحیه افغانستان، امنیت و ثبات کشورهای منطقه به شمول روسیه را تهدید نمیکند. آیا نیرویی که توان تامین امنیت یک سفارتخانه بزرگ خارجی مربوط به یک کشور «دوست» را در کابل پایتخت ندارد، میتواند مانع از فعالیت تروریستها در دیگر مناطق کشور شود و به آنها اجازه ندهد تا امنیت دیگر کشورهای همسایه و منطقه را مختل کنند و به مخاطره بیاندازند؟
اگر بازهم سخنگویان طالبان به این پرسشها و نگرانیها پاسخ دهند و آن را انکار کنند، به جز حمله روسیه، حمله هرات مطرح میشود؛ رخدادی که تنها سه روز قبل از حمله کابل واقع شد و هردو انتحاری بودند، هردو حامیان و دوستان طالبان را هدف قرار دادند و هردو به هدفی که در نظر داشتند رسیدند.
پس این حمله اخطاری جدی و واقعی به طالبان بود که بربنیاد آن، شعارها، ادعاها و مواضع تبلیغاتیشان در زمینه توانایی تامین امنیت و استقرار ثبات و آرامش در کشور و منطقه، یکی پس از دیگری رنگ میبازد و واقعیت وضعیت امنیتی کشور روز به روز قدرتمندتر از همیشه خود را نشان میدهد؛ واقعیتی که برپایه آن، طالبان دیگر نیرویی قابل اعتماد در امر مبارزه با تروریزم نیست و کشورهایی که هدف گروههای تروریستی و سازمانها و کشورهای حامی آنها هستند، به جز سرمایهگذاری سیاسی و امنیتی بر طالبان، باید در اندیشه اتخاذ تدابیر جایگزین و تدوین راهبردهای زودبازدهتر و مؤثرتر دیگر برای مهار تروریزم وحشی و خونریز وابسته به قدرتهای استعماری در افغانستان باشند و اجازه ندهند که این نیروی اهریمنی به اندازهای قدرت بگیرد که به سراسر منطقه رخنه و نفوذ کرده و امنیت و ثبات منطقهای را مختل سازد.