عاشورا در کابل؛ آیا شیعیان نافرمانی مدنی کردند؟

شیعیان افغانستان با این حرکت نشان دادند که دیانت و مدنیت را باهم جمع می‌کنند و آموزه‌های مکتبی‌شان برای دفاع از حقوق زنان و ایستادگی در برابر حکومت جور را به صلح‌آمیزترین، کارآمدترین و ثمربخش‌ترین شیوه ممکن با استفاده نمادین از مناسبت‌های مذهبی مانند ایام عاشورا به کار می‌بندند.

با وجود محدودیت‌های طالبان بر عزاداری شیعیان در کابل، روز جمعه ۶ اسد، مصادف با روز عاشورای حسینی و شهادت امام حسین و یاران‌اش هزاران زن و مرد در منطقه دشت برچی در غرب کابل و سایر نقاط پایتخت برای مراسم عاشورا به خیابان‌ها آمدند.

زنان در دشت برچی که چادرهای سیاه پوشیده و پرچم‌های سبز را حمل می‌‌کردند، شعار «لبیک یا حسین» سر‌می‌دادند. در ویدیوهایی که از این رویداد منتشر شده، دیده می‌شود که موترهای پولیس طالبان نیز تظاهرکنندگان زن را همراهی می‌کنند. در سال‌های گذشته در روز عاشورا خیابان «شهید مزاری» در دشت برچی کابل مملو از دسته‌های سینه‌زنی بود، در حالی امسال ظاهرا عزاداری در خیابان‌های کابل ممنوع شده‌بود.

تصاویری از سینه‌زنی و زنجیرزنی نوجوانان شیعه در منطقه «پل سوخته» کابل نیز منتشر شد.

این در حالی بود که طالبان به بهانه تامین امنیت، مراسم سوگواری شیعیان در ایام عاشورا را محدود و در برخی موارد، ممنوع کرده بودند. از سوی دیگر، زنان و دختران نیز در نتیجه محدودیت‌های گسترده طالبان به طور کامل از زندگی اجتماعی حذف شده و با محرومیت از تحصیل در مکتب و دانشگاه و آموزشگاه و محدودیت‌های شدید در کار و مسافرت مواجه‌اند. بنابراین، عزاداران شیعه در روز عاشورا با یک حرکت متمدنانه و متدینانه نشان دادند که این محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها را برنمی‌تابند، فرامین سرکوب‌گرانه طالبان را نمی‌پذیرند و با استفاده از آموزه‌های مکتب عاشورا و امام حسین در برابر آن می‌‌ایستند.

این نوعی نافرمانی مدنی در برابر دولتی بود که با استفاده از زور به قدرت رسیده و به سرکوب شدید اقلیت‌های قومی و مذهبی و برخورد خشونت‌بار با راه‌پیمایی‌های اعتراضی زنان، شهرت دارد و شناخته می‌شود.

شیعیان افغانستان با این حرکت نشان دادند که دیانت و مدنیت را باهم جمع می‌کنند و آموزه‌های مکتبی‌شان برای دفاع از حقوق زنان و ایستادگی در برابر حکومت جور را به صلح‌آمیزترین، کارآمدترین و ثمربخش‌ترین شیوه ممکن با استفاده نمادین از مناسبت‌های مذهبی مانند ایام عاشورا به کار می‌بندند.

آن‌ها با این حرکت در عین حال به منتقدان آیین برگزاری عاشورا نشان دادند که این انتقادها که گاه با تعریض‌های سخیف، حملات هدفمند و بی‌حرمتی‌های شنیع و شرم‌آور به مقدسات و باورهای مقدس مردم همراه است، هیچ‌گاه از سطح سوگیری‌های سخیف فیسبوکی به متن جامعه رسوخ پیدا نمی‌کند و مردم، مستحکم و پایدار بر ایمان‌شان به سنت‌ها و اصول دینی و مذهبی‌ پای‌بند اند و آن را تحت هر شرایطی برپا می‌دارند.

در این میان، طالبان در روز عاشورا در ولایت غزنی در جنوب کشور، بر عزاداران شیعه، تیراندازی کردند و شماری از عزاداران را کشتند که در میان قربانیان یک کودک ۱۲ ساله نیز وجود دارد. این رویداد با وجود این‌که با توجیهات دروغین اداره محلی طالبان، همراه بوده و از جمله ادعا کرده‌اند که این کشتار در پاسخ به تیراندازی «داعش» از خانه‌ای در همان حوالی صورت گرفته؛ اما تصاویر منتشرشده به وضوح نشان می‌دهد که ملیشه‌های طالبان، مستقیما عزاداران را هدف قرار می‌دهند و قربانیان نیز شیعیان هزاره‌اند که خود بزرگ‌ترین قربانیان جنایات داعش در کشور اند و هیچ‌گاه به کیش داعش نمی‌پیوندند.

جنایت غزنی شاید پاسخ خشن و خونین و مرگبار طالبان به سنت‌شکنی و نافرمانی مدنی شیعیان در کابل بود؛ حرکتی که طالبان علیرغم سرکوب‌ و تحقیر و توهین و تهدید و ارعاب و حتی شکنجه فزیکی عزاداران، قادر به مهار آن نشدند و سرانجام مجبور گشتند که حتی با راه‌پیمایی زنان و دختران غرب کابل، همراهی کنند!

با این‌همه، بازتاب گسترده کشتار غزنی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جمعی و افکار عمومی نشان می‌دهد که این اقدام، نه تنها خدشه‌ و خللی در اراده مردم برای برپایی آیین سوگواری ایام عاشورا و نافرمانی در برابر دستورات سرکوبگرانه طالبان، ایجاد نمی‌کند؛ بلکه بالعکس، موجب پررنگ‌ شدن روحیه عدالت‌خواهی و مبارزه با ظلم که آموزه واقعی مکتب عاشوراست خواهد شد.

در سال‌های گذشته نیز شیعیان افغانستان، تلفات سنگینی در حملات تروریستی بر اجتماع عزاداران داده‌اند؛ اما این حملات حتی ذره‌ای از ایمان و اراده آنان برای برپایی آیین عزاداری و برگزاری این مراسم مذهبی و مقدس، ایجاد نکرده‌است؛ این نکته مهمی است که سیاست‌گذاران و کارگزاران طالبان به خوبی باید آن را درک کنند و از تقابل و تنش با مردمی که مایل نیستند بخشی از یک جنگ مذهبی تازه باشند، پرهیز کنند.

مطالب مرتبط