هوش مصنوعی، آمادگی ما، نظام آموزشی غیرپاسخگو و محرومیت دختران
دریغا چه خواهد شد حال ملتی که نه تنها محروم از آموزش با کیفیت، قابل دسترس، همه شمول و مطابق نیازمندی پیشرفت فناوری روز بوده، بلکه علاوه بر آن دختران به عنوان نیمی از جمعیت آن که سرمایه بشری امروز و آینده محسوب می شوند از سوی گروه مخالف با آموزش و تعلیم و تربیه در جهل و تاریکی تحمیلی گرفتار شده اند؟!
در طول تاریخ امواج متوالی فناوری زندگی بشر را دستخوش تحول ساخته است. کشف و مهار آتش، اختراع چرخ، اختراع برق – همه از جمله لحظات تحول برانگیز در تمدن بشری بودهاند.
از سویی هم، اینها همه امواج از فناوری بودند که با آزمایشهای نامطمئن در حدی جرقه کوچک شروع شدند؛ ولی سرانجام جهان را تغییر دادند. این امواج مسیرهای مشابهی را دنبال کردند: فناوریهای نوآورانه اختراع شدند، ارزش عظیمی به ارمغان آوردند، تکثیر شدند، موثرتر، ارزانتر و گستردهتر شدند و در نهایت در لایههای متعدد بافتهای عادی و همیشه در حال تکامل زندگی بشر جذب شدند.
ما اکنون با موج جدیدی از فناوری در محور هوش مصنوعی شامل زیستشناسی مصنوعی، محاسبات کوآنتومی کمپیوتری و منابع جدید فراوان انرژی، قرار داریم. در میان اینهمه هیاهو، امید و ترس، به نظر میرسد مهارتهای ابتدایی کسب و کار اهمیت و کاربردشان را از دست میدهند. ویژگیهای منحصر به فرد این موج در میان پیچیدگی و سر و صدایی که ایجاد کرده، از نظر دور قرار گرفته است. از اینرو توجه به آنها و دیدن اینکه دقیقا چه چیزی در حال تغییر است، برای درک آینده بسیار حیاتی میباشد.
با توجه به اینکه با استفاده از هوش مصنوعی چگونه قابلیتها و کاربردهای جدید به میان آمده و قابلیت های موجود را به سرعت غیرقابل تصور تغییر میدهد، می توان به اطمینان گفت که هوش مصنوعی با امواج قبلی فناوری تفاوت قابل ملاحظهای دارد. آنچه جریان دارد نادیدهترین جنبه انقلاب فناوری است، در حالی که همه امواج قبلی فناوری ساختارها و ساحات مشخص کاربردی در پی داشت؛ ولی هیچیک از آنها مانند هوش مصنوعی ساختار، نحوه مدیریت، سرعت ابداع و وفق پذیری و ساحات کاربردی روزافزون و نامحدود نداشته است.
موضوع را اینگونه نیز ببینید؛ قدرتمندترین فناوری های دوران قبل عموماً به نخبگان ثروتمند و یا دولت ها اختصاص داشت. ساخت یک کارخانه بخار، ناو جنگی، هواپیما، نیروگاه هستهای و … از جمله ابداعات فناوری و نوآوریهای کاربردی فناوری بودند که تلاش های پرهزینه و دشوار نیاز داشتند؛ اما این امر نسبت به فناوری های پیشروی زمان ما چنان نخواهد بود.
به گونه مثال: آخرین موج بزرگ فناوری -کمپیوتر و اینترنت – تلاش برای کمک به پخش و قابل دسترس ساختن اطلاعات به مردم بود؛ اما این موج فناوری (انقلاب هوش مصنوعی) در مورد چگونگی تولید اطلاعات، ایجاد قابلیت ها و کاربرد عملی اطلاعات در جهت ایجاد سهولت به زندگی و پیشرفت بشر است. در واقع با تغییری جهتی، در زمینه آنچه ممکن است انجام دهیم و با سرعتی که قبلاً غیر قابل تصور بود، روبرو هستیم. هوش مصنوعی هر لحظه قوی تر و به طور قابل ملاحظهای ارزانتر و قابل دسترستر میشود، چیزی که در گذشته از نظر محاسباتی غیرممکن و یا ده ها میلیون دالر هزینه داشت.
هوش مصنوعی به تنظیم جشن فراغت دخترانتان از دانشگاه و مدیریت بسیاری از امور روزمرهتان کمک خواهد کرد. در همین حال و در کنار طرح داروی مبارزه با سرطان، توانمندی انکشاف و تطبیق استراتژی های کاری را نیز خواهد داشت. در کنار اینکه به یاری تان برای تنظیم و هماهنگی سفرهایتان خواهد رسید، در مدیریت و پیشبرد بیمارستانها نیز موثر خواهد بود. به لطف هوش مصنوعی، پاسخ و راه حل به هر انگیزه، راهکار و فکر؛ چه تجاری، اقتصادی، علمی، مذهبی، فرهنگی، نظامی، دموکراتیک و … که می توان به آن فکر کرد با هزینه ارزان و سرعت زیاد در نوک انگشتان شما خواهد بود. این نوآوری ها به همان اندازه که در خدمت کودکان زاغهنشین هندی و بنگلادیشی قرار دارد، در خدمت میلیاردر های چینی و آمریکایی نیز است.
مهم است بدانیم این که این اتفاقات سریع تر از آن که بتوانیم برایش آمادگی داشته باشیم، رخ دادنی است. ما در عصری قرار داریم که قوی ترین و پیچیده ترین فناوری ها طی صرف چند ماه به منبع باز (Open Source) قابل دسترس به میلیون ها کاربر، توسعه دهنده و نظریه پرداز قرار می گیرد. این فرصت ایجاد غول های تجاری جدید را فراهم می سازد، دولت ها و جوامع زیرک، معقول و هوشیار را قویتر و بعضیهایی را که غافل از این انقلاب و تحول هستند به قهقرای نابودی میکشاند.
در شرایطی که گفتمان پیرامون هوش مصنوعی به گونه وسیعی در حال اوج گرفتن است، برای مدیریت و سازگاری اختلالات و معادلات جدید که این آشوب به همراه خواهد داشت؛ حتی مطمئنترین ها آسیب پذیرترین بوده و به گونه تکان دهنده ای آمادگی ندارند. ظاهراً سیاست گذاران، دکتوران، حقوق دانان، مدیران، صاحبان کسب و کار و سایرین هیچ یک عاری از صدمه نخواهند بود.
واکنش های بسیاری از دانشمندان و نظریه پردازان در حین امید، عمیقا نگران کننده و بهت زده به نظر می رسد. این موج جامعه را به گونه اساسی تغییر شکل خواهد داد و نظمی جدید به آن می بخشد، در نتیجه ملت هایی که کمترین توجه به تولید و پخش دانش دارند بیش از همه در معرض فروپاشی قرار دارند.
دریغا چه خواهد شد حال ملتی که نه تنها محروم از آموزش با کیفیت، قابل دسترس، همه شمول و مطابق نیازمندی پیشرفت فناوری روز بوده، بلکه علاوه بر آن دختران به عنوان نیمی از جمعیت آن که سرمایه بشری امروز و آینده محسوب می شوند از سوی گروه مخالف با آموزش و تعلیم و تربیه در جهل و تاریکی تحمیلی گرفتار شده اند؟!
به اصطلاح جامعه شناختی می توان این پدیده را «معلولیت تحمیلی» یا متاسفانه بهتر است بگویم «کوری تحمیلی تدریجی»، نامید، تمایلی به چشم پوشی و دورنگاه کردن از تغییرات فراگیر تکنولوژیک و معنی واقعی آن از سوی حاکمان، سیاستگذاران و نخبگان نسبت به توانمندی انقلاب هوش مصنوعی. جای تعجب است که تا همین اواخر دیدگاه در اکثر اقتصاد های نوپا و در حال ظهور جهان نسبت به نتایج احتمالی و اختلال فناوری جدیت امروزی را نداشت، ولی ورود هوش مصنوعی مولد (Generative AI) و سایر محصولات هوش مصنوعی تغییرات جهشی ایجاد کرده است.
غول های فناوری دره سیلیکون (Silicon Valley) رویکرد پیشگیرانهتری برای توسعه بزرگترین مدل های هوش مصنوعی را در پیش گرفته اند، بنا بر این بیش از هر زمان لازم و حیاتی است که جوامعی که با این موج مواجه هستند آن را نادیده نگیرند، دور نشوند و گرفتار آن نشوند؛ بلکه برای مهار آن آماده گردیده و برنامه های جامع برای مدیریت از هم اکنون آغاز شوند.
زمان آمادگی به مقابله و مدیریت عواقب این تغییر فرار رسیده و برنامه ریزی چگونگی کنترل و مهار آن به نفع همه است. تاریخ می تواند راهنمای مفیدی باشد؛ اما با هوش مصنوعی، زیست شناسی مصنوعی و سایر پدیده های مرتبط به هوش مصنوعی می توان به یک چیز اطمینان داشت: ما با پدیدهای واقعاً بیسابقه روبهرو هستیم. نباید غافل بود!