هند و افغانستان؛ منافع یا پیوند تاریخی و تمدنی؟
دولت دهلی، فشارها بر دانشجویان افغان مقیم هندوستان که در دوره نظامی جمهوری، بورسیه شده بودند را افزایش داد، کار با دیپلماتهای سابق سفارت افغانستان در دهلی را متوقف کرد و به روابط خود با آن به طور یکطرفه پایان داد تا عملا موجب تعطیلی آن شد.
هیچیک از این اقدامات، دوستانه و مبتنی بر «پیوندهای تاریخی و تمدنی هند با مردم افغانستان» نبود و نیست.
رندهیر جیسوال؛ سخنگوی وزارت خارجه هند میگوید «هند پیوند تاریخی و تمدنی با مردم افغانستان دارد و این ارتباط طولانی تعیینکننده روابط ما است».
او درباره سفر اخیر یک مقام هندی به کابل گفت که مسئول امور پاکستان، افغانستان و ایران در وزارت خارجه هند در سفر به کابل با مقامهای ارشد طالبان و همچنین حامد کرزی؛ رئيس جمهور پیشین و تاجران افغان دیدار کرده و در این دیدارها در مورد کمکهای بشردوستانه و استفاده تاجران افغان از بندر چابهار گفتگو شده است.
هفته گذشته جیپی سینگ در کابل با امیرخان متقی؛ وزیر امور خارجه و نورالدین عزیزی؛ وزیر تجارت طالبان دیدار کرد و وزیر خارجه طالبان نیز «خواهان تقویت روابط سیاسی و اقتصادی با هند به عنوان یک کشور مهم منطقه» شد.
وزارت خارجه طالبان گفته که در این دیدار آقای متقی خواهان توسعه روابط دوجانبه افغانستان و هند در «بخشهای سیاسی و اقتصادی» و بهویژه «رشد تجارت از بندر چابهار» ایران شد.
تردیدی نیست که روابط افغانستان و هند، روابط دیروز و امروز نیست، روابطی است که با تاریخ و تمدن دو ملت، گرههای ناگسستنی خورده و پیوندهای دو کشور، علیرغم تمام موانع و محدودیتهایی که در نتیجه پروژههای استعمار در چند ده سال پسین به وجود آمده، اجتنابناپذیر و غیرقابل انکار است.
نمونههای فراوانی در این زمینه وجود دارد؛ از پیوند و علاقه فراوان مردم افغانستان به فرهنگ و زبان و موسیقی و سینمای هند تا مراودات تاریخی و تمدنی که هند را نیز در میان شماری از همسایگان نزدیک افغانستان قرار میدهد.
با این وصف اما ذات سیاست مدرن براساس منفعت بنا شده است. به بیان دیگر، نگاه فایدهگرایانه، مبنای اصلی سیاست مدرن را تشکیل میدهد و این، گاه به اندازهای اهمیت پیدا میکند که حتی میتواند پیوندهای تاریخی و تمدنی را تحتالشعاع قرار دهد.
به این ترتیب، مادامی که میان منافع و پیوندهای تاریخی و تمدنی، تعارضی ایجاد شود، این تعارض غالبا به سود منافع، حل و فصل میشود و پیوندهای تاریخی و تمدنی، عملا نادیده گرفته شده یا در خدمت تامین منافع بیشتر قرار میگیرد.
این قاعده بر روابط افغانستان و هند در دوران معاصر نیز صادق است. به عنوان مثال، هیچ شکی وجود ندارد که دولت دهلی، طالبان را پیادهنظام پاکستان در افغانستان و منطقه میداند و قدرتگیری و بقای قدرت آن را خطری برای امروز و آینده خود به حساب میآورد. از سوی دیگر، هند به خوبی میداند که طالبان، دشمن سرسخت «پیوندهای تاریخی و تمدنی» مورد نظر هند اند و اگر بنیانهای قدرتشان مستحکمتر شود بدون شک، یکی از مأموریتهایشان اقدام علیه همین پیوندها و اشتراکات است تا هند را به مثابه یک کشور «مشرک» از جرگه دوستان تاریخی و تمدنی مردم افغانستان حذف کنند.
برخی سران و رهبران طالبان پیش از این، موضعگیریهای بسیار خصمانهای علیه هند داشتهاند و این خود نشان میدهد که از نظر آنها دوستی و رابطه با هند، با «شریعت اسلامی» منافات دارد.
علاوه بر این، طالبان هم مانند گروههای مبارز کشمیری مورد حمایت قوی و مستقیم پاکستان قرار دارند و از این منظر، تفاوت قابل توجهی میان آنها وجود ندارد. طالبان پیش از این، حمایت آشکار خود از مبارزان مسلمان کشمیری علیه اشغال هند را ابراز داشتهاند و حتی گزارشهایی از دسترسی مبارزان کشمیری به سلاحهای امریکایی برجا مانده در افغانستان منتشر شدهاست.
با اینهمه، هند و طالبان اخیرا در مسیر تعامل قرار گرفتهاند. هند «بخش فنی» سفارت خود را در کابل بازگشایی کرده و در نشستها و همایشهای منطقهای با حضور طالبان، فعالانه شرکت میکند و حتی دیپلماتهای ارشد هندی به مناسبتهای گوناگون با مقامهای طالبان دیدار میکنند.
این امر، صرفا به دلیل تیرهتر شدن روابط طالبان و پاکستان نیست؛ بلکه واقعیت این است که دولت دهلی نو به این نتیجه رسیده است که اگر مسیر تعامل با طالبان را در پیش نگیرد، از رقبای منطقهای خود در حوزه سیاست، امنیت، اقتصاد و… در افغانستان عقب میماند و منافع راهبردی خود را از دست میدهد.
هند میداند که جمهوریت برای همیشه ساقط شده و پیمان استراتژيک کابل – دهلی دیگر اعتباری ندارد. به همین دلیل، دولت دهلی، فشارها بر دانشجویان افغان مقیم هندوستان که در دوره نظامی جمهوری، بورسیه شده بودند را افزایش داد، کار با دیپلماتهای سابق سفارت افغانستان در دهلی را متوقف کرد و به روابط خود با آن به طور یکطرفه پایان داد تا عملا موجب تعطیلی آن شد.
هیچیک از این اقدامات، دوستانه و مبتنی بر «پیوندهای تاریخی و تمدنی هند با مردم افغانستان» نبود و نیست؛ اما در عمل رخ داد، تنها به این دلیل ساده که منافع هند اقتضا میکرد و برای ترمیم روابط نه چندان خوشایند آن با طالبان به مثابه پیادهنظام پاکستان، نیاز بود.
با توجه به این واقعیت، سفر اخیر دیپلمات ارشد هندی به کابل و دیدار او با مقامهای طالبان و تاجران افغان نیز نه براساس «پیوندهای تاریخی و تمدنی»؛ بلکه به دلیل صیانت و تامین منافع هند در افغانستان صورت گرفت.