ازبکستان و طالبان؛ تعامل در سایه ترس
ابراز نگرانیهایی که به طور پیوسته از سوی سازمان پیمان امنیت جمعی و نیز مقامهای امنیتی و سیاسی ارشد آسیای مرکزی درباره تهدیدات ناشی از افغانستان، صورت میگیرد، نه جنگ تبلیغاتی و رسانهای است و نه ریشه در ترس و توهم دارد، این نگرانیها واقعی است و ازبکستان هم نگاه مشابه و مشترکی با دیگر کشورهای منطقه در این زمینه دارد.
بختیار سعیدوف؛ وزیر خارجه ازبکستان اخیرا در سفر به کابل با مقامات ارشد طالبان دیدار داشته و بر گسترش روابط در بخشهای مختلف تاکید کرد. او از جمله در دیدار با ملا برادر؛ معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان گفت که تاشکند در آینده نزدیک سفیر طالبان را میپذیرد.
وزیر خارجه ازبکستان با محمد حسن آخوند؛ نخست وزیر و عبدالغنی برادر؛ معاون اقتصادی نخست وزیر و برخی مقامات دیگر طالبان دیدار و گفتگو کرد.
سعیدوف در این دیدارها گفت: «رییس جمهور ازبکستان همواره بر روابط خوب و برادری میان ازبکستان و افغانستان تاکید دارد و معتقد است که نباید افغانستان تنها گذاشته شود.»
عصمتالله ایرگاشوف؛ نماینده ویژه رییس جمهور ازبکستان در امور افغانستان هم پیش از این با تاکید بر تعامل با طالبان تصریح کرده بود که طالبان واقعیتی است که باید پذیرفته شود.
این موضعگیریها برای کسانی که از سیاست خارجی ازبکستان در برابر افغانستان، شناخت عمیقی ندارد، ناامیدکننده است؛ زیرا این تصور را ایجاد میکند که ازبکستان هم مانند چین، پاکستان، ایران و سایر کشورهای همسایه و منطقه به جرگه دولتهای حامی و متحد طالبان پیوسته و به طور مرتب، به نفع این گروه تبلیغ میکند و در راستای مشروعیت بخشیدن به دولت طالبان گام برمیدارد.
با این حال، از نظر کارشناسان مسایل آسیای مرکزی، این برداشت بیش از اندازه، سطحی، سادهانگارانه و مبتنی بر قراین و نشانگان ظاهری است. واقعیت این است که ازبکستان هم مانند هر کشور همسایه دیگری، نسبت به آنچه در نتیجه تبانی طالبان و امریکا در افغانستان، رقم خورد، عمیقا نگران است.
تاشکند میداند که آنچه رخ داده و در حال حاضر، جریان دارد، چیزی نیست که مطلوب ازبکستان باشد و منافع حداکثری این کشور را تامین کند.
در گام نخست، وضعیت رقتبار ازبکها در افغانستان، برای رهبران ازبکستان، آزاردهنده است. از دید هیچیک از رهبران ازبکتبار، حضور عبدالسلام حنفی به عنوان معاون نخستوزیر دولت طالبان، کافی نیست و او به تنهایی قادر به تامین و تحقق مطالبات تاریخی ازبکها برای مشارکت در قدرت و دستیابی به حقوق اساسی سیاسی و انسانی خود در افغانستان نیست.
شورش ازبکهای شمال کشور علیه طالبان پشتون که در اوایل سلطه طالبان رخ داد و به شدت از سوی دولت مرکزی طالبان، سرکوب شد، یک نمونه واضح در این زمینه است. پس از آن، حتی طالبان ازبکتبار که خدمات فراوانی به طالبان در شمال کشور کرده بودند، زندانی، طرد یا تبعید شدند و به مأموریتهای دوردست در ولایتهای پشتوننشینی مانند غزنی و زابل فرستاده شدند تا زیر نظر طالبان پشتون باشند و امکان شورش و عصیان و اعتراض در ولایتهای ازبکنشین را نداشته باشند.
تصور اینکه موارد یادشده برای دولت ازبکستان، اصلا مهم نیست و سران تاشکند صرفا در صدد توسعه روابط اقتصادی خود با طالبان هستند، بسیار خوشبینانه خواهد بود.
از جانب دیگر، توسعه تروریزم و رشد و قدرتگیری تروریستهای منطقهای در افغانستان زیر سلطه طالبان به ویژه در شمال کشور، جذب سیستماتیک و گسترده تروریستهای ازبکتبار در گروههای افراطگرا و خطر گسترش افراطگرایی به جمهوریهای آسیای میانه از دیگر مسایلی است که عمیقا موجب نگرانی و هراس ازبکستان و دیگر همسایگان شمالی افغانستان شده است.
ابراز نگرانیهایی که به طور پیوسته از سوی سازمان پیمان امنیت جمعی و نیز مقامهای امنیتی و سیاسی ارشد آسیای مرکزی درباره تهدیدات ناشی از افغانستان، صورت میگیرد، نه جنگ تبلیغاتی و رسانهای است و نه ریشه در ترس و توهم دارد، این نگرانیها واقعی است و ازبکستان هم نگاه مشابه و مشترکی با دیگر کشورهای منطقه در این زمینه دارد.
افزون بر این، سیاست آبی طالبان، منجر به شکلگیری یک بازی ژئوپلیتیکی تازه در منطقه شده و از جمله خشم و اعتراض و نگرانی شدید و صریح ازبکستان را هم برانگیخته است. رهبران تاشکند معتقد اند که در بحران آب آسیای مرکزی «یک بازیگر بیتعهد جدید» ظاهر شده است و آن دولت طالبان است که با احداث کانال قوشتپه و بهرهبرداری از آب رودخانه آمو، به این بحران، دامن زده است.
علاوه بر رخنه تروریستها از مرز مشترک میان دو کشور و اشاعه اندیشههای رادیکال در میان جوانان ازبک تحت تاثیر قدرتگیری طالبان در افغانستان، جریان مستمر قاچاق مواد مخدر از مبدأ افغانستان به کشورهای همسایه و منطقه از جمله ازبکستان هم یک مساله مهم دیگر است که به نگرانی در تاشکند دامن زده است.
با توجه به این واقعیتها توسعه روابط اقتصادی تاشکند – کابل و حتی پذیرش سفیر طالبان از سوی ازبکستان در آینده، جز اینکه تلاش این همسایه شمالی برای کنترل طالبان باشد و از سوی دیگر، منافع کوتاهمدت ازبکها در بازار رقابتی اقتصاد و صنعت و معدن و پروژههای عظیم منطقهای را تامین کند، دلیل دیگری ندارد.