نگاه تکفیری طالبان به شیعیان و پیامدهای آن
سیاستهای طالبان علیه شیعیان از جمله حذف آموزههای مذهبی شیعه از نظام آموزشی، انحلال تشکیل دپارتمنت فقه جعفری در دانشگاه بامیان، انتصاب علمای اهل سنت به عنوان اعضای رسمی شورای علمای ولایات شیعهنشین بامیان و دایکندی و سایر ولایتهای کشور به دستور ملا هبتالله و… نشان میدهند که طالبان نسبت به شیعیان، دیدگاه «تکفیری» دارند و از این منظر، هیچ تفاوتی میان طالبان، داعش و سایر گروههای تروریستی و تکفیری وجود ندارد.
منابع در ولایت غزنی میگویند که عبدالله منتقم؛ ولسوال طالبان در ولسوالی مالستان این ولایت که چند روز پیش در همایشی، شیعیان را «مشرک» خوانده بود و به مرکز غزنی فرار کرده بود، دوباره به این ولسوالی برگشته و از مردم عذرخواهی کردهاست.
به گفته این منابع، ولسوال طالبان، روز شنبه، ۱۸ حمل دوباره به ولسوالی مالستان رفته و در حضور بزرگان قومی و روحانیون از مردم بابت سخنانش عذرخواهی کردهاست. او به مردم این ولسوالی گفته که از رسانهای شدن سخنانش ناراحت شده است.
عبدالله منتقم روز دوشنبه، ۱۳ حمل در مراسمی در این ولسوالی گفته بود: «شیعیان تولد حضرت علی را تجلیل میکنند و برای مرگ او عزاداری و گریه میکنند و به جای کمک خواستن از خداوند یاعلی میگویند و این شرک است.»
سخنان این مقام طالبان واکنش شدید علمای شیعه و بزرگان قومی را در پی داشت و او مجبور شد روز پنجشنبه به مرکز غزنی فرار کند.
این نخستین بار نیست که یک مقام طالبان، شیعیان را «مشرک» میخواند و آنان را تکفیر میکند. این نگاه رهبران طالبان در عالیترین سطح است؛ زیرا آنها براساس آموزههای مکتب دیوبندی و ایدئولوژی تنگاندیشانه اسلام امریکایی معتقد اند که تنها مذهب مشروع و معتبر در اسلام، اهل سنت است و مکاتب فقهی دیگر مانند تشیع، باورهای «شرکآلود» دارند و از دایره «اسلام» خارج اند.
پیش از این نیز ملا هبتالله آخوندزاده؛ رهبر طالبان گفته بود که در افغانستان «تنها یک مذهب اسلامی وجود دارد». این دیدگاه، چند ماه پیش از سوی ندا ندیم؛ وزیر تحصیلات عالی طالبان که به دستور ملا هبتالله منصوب شده، تکرار شد و واکنشهای گستردهای را در پی داشت.
پیشتر هم طالبان به طور تلویحی از شیعیان به عنوان «اقلیت دینی» یاد کرده و از تامین حقوق آنان در کنار اهل هنود و سیکها خبر داده بودند!
افزون بر این، اسلامجار؛ والی طالبان در هرات نیز کتابی درباره باورهای مذهبی شیعیان نوشته و در آن رسما شیعیان را «مشرک» و از دایره «اسلام» خارج دانستهاست.
طالبان همچنین ازدواج زنان سنی با مردان شیعه را باطل و حرام اعلام کردهاند و در مواردی تلاش کردهاند تا زوجهای شیعه و سنی را مجبور به طلاق یا تغییر مذهب همسر شیعه به سنی کنند.
رهبر طالبان که در قندهار پنهان شده نیز تاکنون از دیدار با علمای شیعه، خودداری کرده است.
این موارد و نیز سیاستهای طالبان علیه شیعیان از جمله حذف آموزههای مذهبی شیعه از نظام آموزشی، انحلال تشکیل دپارتمنت فقه جعفری در دانشگاه بامیان، انتصاب علمای اهل سنت به عنوان اعضای رسمی شورای علمای ولایات شیعهنشین بامیان و دایکندی و سایر ولایتهای کشور به دستور ملا هبتالله و… نشان میدهند که طالبان نسبت به شیعیان، دیدگاه «تکفیری» دارند و از این منظر، هیچ تفاوتی میان طالبان، داعش و سایر گروههای تروریستی و تکفیری وجود ندارد.
به این ترتیب، حتی اگر ولسوال «تکفیری» طالبان برای ولسوالی مالستان ولایت غزنی که همه ساکنان آن شیعهمذهب هستند، عذرخواهی کرده باشد، این رویداد، مشکلی را حل نمیکند؛ زیرا این یک مساله بسیار عمیق و بنیادی است که از سوی رهبر طالبان، حمایت و هدایت میشود و ریشه در آموزههای تندروانه مدارس مذهبی پاکستان دارد.
صرف نظر از مباحث فقهی، کلامی و تاریخی فراوانی که درباره ریشههای تکفیر و رشد اندیشههای تکفیری در میان مذاهب اسلامی به ویژه اهل سنت نسبت به شیعیان، وجود دارد و از ظرفیت این نوشته خارج است، رویکرد تکفیری طالبان نسبت به شیعیان، بسیار خطرناک است و حتی میتواند روی چشمانداز بقای این رژيم و ثبات سیاسی و اجتماعی در افغانستان، تاثیرات شگرف و عمیقی بگذارد.
شیعیان افغانستان، یکی از متمدنترین، جامعهپذیرترین و خشونتپرهیزترین اقلیتهای کشور اند و در طول تاریخ پرماجرای چند ده ساله اخیر نیز نشان دادهاند که بیش از هر طیف قومی و مذهبی دیگر، آماده ادغام اجتماعی و سازش سیاسی برای ملتشدن و وحدت ملی هستند و در این راه، حتی حاضر اند از برخی حقوق مسلم شهروندی، سیاسی و مذهبی خویش نیز چشمپوشی کنند.
با این حال، نسبتهای ناروای شرک و کفر چیزی نیست که از سوی آنان تحمل شود. به بیان روشنتر، مذهب خط سرخ جامعه شیعه افغانستان است و آنها در این زمینه با وجود سرکوب و تبعیض و حتی نسلکشی و ژنوساید رژيمهای آپارتاید عمدتا سنی در طول تاریخ معاصر کشور، هرگز تسلیم نشده و باورها و اعتقاداتشان را در سختترین شرایط، حفظ کرده و به آیینها و مقدساتشان پایبند ماندهاند.
به این ترتیب، واکنش شجاعانه مردم مالستان در شرایطی که طالبان بر همهچیز مسلط هستند، خود یک پیام روشن دارد و آن اینکه تکفیر تحمل نمیشود و تکفیریها حتی با زور سرنیزه هم نمیتوانند بر مردم حکومت کنند. این پیامی است که در پی رویداد مالستان، انتظار میرود رهبران طالبان، آن را شنیده و جدی گرفته باشند.