تقابل حکمتیار و طالبان؛ اختلاف بر سر چیست؟
اخراج گلبدین حکمتیار از زمین متعلق به وزارت دفاع که در زمان اشرفغنی در قبال امضای پیمان صلح میان دولت جمهوری و حزب اسلامی به او داده شده بود خشم و عصیان و عصبانیت حکمتیار را برانگیخت و جنگ پنهان قدرت میان او و رهبران طالبان را از زیر به سطح آورد و بازی را به بازار کشاند.
در ادامه تنشها میان طالبان و حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار و ممنوع شدن فعالیت احزاب، پسر حکمتیار بار دیگر از این تصمیم طالبان انتقاد کرده و فعالیت احزاب سیاسی را یک ضرورت خوانده است.
حبیبالرحمان حکمتیار گفته که مردم حق دارند نظام سیاسی، زعیم خود و صلاحیتها و مسئولیتهای او را تعیین کنند.
او افزوده که هیچکسی حق ندارد به تنهایی و بدون مشورت و موافقت مردم تصمیم بگیرد. او در این پیام بر ضرورت فعالیت احزاب سیاسی و اتحادیههای صنفی در افغانستان تاکید کرده و افزوده که تشکیل اتحادیهها برای تامین عدالت و حقخواهی مردم ضرورت جدی است.
او افزوده که تعیین نظام، ساختار آن، انتخاب امیر و دایره صلاحیتها و مدت کاری او، مشخصسازی سرحدات، سیاستهای داخلی و خارجی حکومت مرتبط به یک فرد خاص نیست؛ بلکه مرتبط به تکتک مردم است.
اخیرا وزارت عدلیه طالبان از معرفی مسئولان دو حزب سیاسی و ۷۵ نهاد اجتماعی به نهادهای امنیتی این گروه طی یک سال گذشته خبر داده است. منابع حزب اسلامی تایید کردهاند که برخی دفاتر ولایتی این حزب از سوی طالبان مسدود شده است.
حکمتیار از معدود رهبران سیاسی بود که پس از سقوط نظام جمهوری و تسلط طالبان، همچنان در کابل ماند. البته پیش از سلطه طالبان نیز او مواضع صریحی در حمایت از طالبان و انتقادهای گزنده و براندازنده از نظام جمهوری، اتخاذ میکرد؛ چیزی که نشان میداد او متوجه آغاز فرایند فروپاشی نظام جمهوری و بازگشت قریبالوقوع طالبان به قدرت شده است.
با تسلط طالبان بر کشور، حکمتیار تلاش زیادی کرد تا به مرکز رهبری طالبان نزدیک شود و از این طریق، راه خود را به دالانهای قدرت سیاسی باز کند؛ اما پاسخ طالبان ظاهرا منفی بود و این امر، رهبر اقتدارگرای حزب اسلامی را که دهها سال برای دستیابی به قدرت جنگیده و مبارزه کرده بود، بار دیگر ناامید و سرخورده کرد.
با اینهمه، امتیازی که طالبان برای حکمتیار قایل شدند، این بود که به او بیش از هر رهبر سیاسی دیگری، آزادی عمل دادند، تریبون نماز جمعه را از او نگرفتند و تا آنجا که آستانه کوتاه صبر طالبان به مثابه یک جنبش رادیکال و افراطی و اقتدارگرا، اجازه میداد، چشم خود را به روی مواضع اصلاحطلبانه او درباره آموزش دختران، حق مردم برای انتخاب رهبر و نوع نظام و تشکیل دولت مشارکت ملی بستند.
اخراج گلبدین حکمتیار از زمین متعلق به وزارت دفاع که در زمان اشرفغنی در قبال امضای پیمان صلح میان دولت جمهوری و حزب اسلامی به او داده شده بود اما خشم و عصیان و عصبانیت حکمتیار را برانگیخت و جنگ پنهان قدرت میان او و رهبران طالبان را از زیر به سطح آورد و بازی را به بازار کشاند.
پس از آن رویداد، اگرچه طالبان تلاش کردند که ماجرا را یک اقدام عادی جلوه دهند و با واگذاری یک خانه نسبتا لوکس در منطقه دیپلماتنشین «شیرپور» به گلبدین حکمتیار، او را آرام کنند؛ اما حملات لفظی و جنگ رسانهای حبیبالرحمان حکمتیار؛ پسر آقای حکمتیار به نیابت از پدرش علیه طالبان، همچنان ادامه یافته و روز به روز تشدید شدهاست.
تازهترین موج تنش میان دوطرف در پی ممنوعیت فعالیت حزب اسلامی و حزبالتحریر و معرفی مسئولان آنها به دستگاههای امنیتی، بروز کرده و انتقادات تازه حبیبالرحمان حکمتیار نیز معطوف به همین اقدام است.
از نظر طالبان، در افغانستان، هیچ حزبی حق فعالیت ندارد و تنها حزب مشروع و مجاز «امارت اسلامی» است؛ اما حکمتیار معتقد به فعالیت احزاب، برگزاری انتخابات، شکلگیری نظام منتخب، انتخاب «امیر» توسط مردم و تشکیل یک شورای ملی منبعث از اراده آزاد ملت میباشد.
به این ترتیب، هیچ چشماندازی برای سازش میان این دو خط سیاسی و فکری، وجود ندارد؛ مگر اینکه حکمتیار این بار نیز مانند ماجرای بازگرداندن خانهاش به وزارت دفاع طالبان، تهدید به اعلام جنگ کند و رهبر طالبان هم دستور به استفاده از زور بدهد و او یا پسرش را راهی سیاهچالهای مخوف استخبارات این گروه کند تا این تنش، یکبار برای همیشه، پایان یابد.
البته در این میان، صرف نظر از اینکه تقابل حکمتیار با طالبان، جنگ بر سر قدرت و سلطه و امتیاز و منافع است نه تعارض میان خطوط فکری و ایدئولوژيک و سیاسی و…، چیزی که طالبان را تا اینجا ناگزیر به مماشات و شکیبایی در قبال رهبر حزب اسلامی کرده، نفوذ سنتی او بر بخشی از پشتونهای افغانستان است.
حکمتیار پس از تنشهای اخیر، علیرغم ممنوعیت فعالیتهای سیاسی احزاب، با پرچم رسمی حزب اسلامی در حال دیدار با رهبران و فرماندهان این حزب در خانه اعطایی طالبان در «شیرپور» کابل بوده است؛ حرکتی که خود نوعی اعتراض، عصیان و سرپیچی از دستور دولت طالبان درباره ممنوعیت فعالیت سیاسی و حزبی محسوب میشود و نشانگر قدرتنمایی حکمتیار علیه طالبان میباشد.
بنابراین، اگر کشورهای ذینفوذ بر هردو طرف – به ویژه ایران و پاکستان- دخالت نکنند، تنش طالبان و حکمتیار به سمت خطرناکی در حرکت است و خطر یک برخورد بزرگتر میان آنها دور از انتظار نیست.