بازگشت امریکا به اوکراین، چند گام تا جنگ جهانی سوم؟
بیتوجه به اینکه تصویب بسته ۶۰ میلیارد دالری کمک امریکا به اوکراین، چه تاثیری بر معادلات میدانی خواهد گذاشت، این تصمیم به امریکا کمک میکند تا به صحنه نبردهای اوکراین برای مقابله با روسیه بازگردد و جنگ جهانی در مقیاس کوچک میان قدرتهای بزرگ بر سر آینده مدیریت جهان، از سر گرفته خواهد شد.
مجلس نمایندگان امریکا لایحه بیش از۶۰ میلیارد دالری کمک نظامی به اوکراین را تصویب کرد.
جو بایدن گفت: «امروز اعضای هر دو حزب در مجلس به پیشبرد منافع امنیت ملی ما رأی دادند و پیام روشنی درباره قدرت رهبری امریکا در صحنه جهانی ارسال کردند. در این نقطه عطف بحرانی، آنها گرد هم آمدند تا به ندای تاریخ پاسخ دهند و قوانین امنیت ملی را که به فوریت مورد نیاز بود و من ماهها برای تامین آن مبارزه کردهام، تصویب کنند.»
دیمیتری پسکوف؛ سخنگوی رسمی کرملین اما گفت که کمکهای نظامی «اوکراین را بیشتر ویران میکند و باعث میشود که اوکراینیهای بیشتری به دلیل تقصیر رژیم اوکراین جان خود را از دست بدهند.»
مجلس نمایندگان امریکا، همچنین مقرراتی را برای تغییر کاربری داراییهای مسدود شده روسیه در ایالات متحده و انتقال پول ناشی از آن به اوکراین را تصویب کرد.
سخنگوی دولت روسیه گفت که امریکا «باید پاسخگوی این اقدام» خود باشد و گفت روسیه پاسخ این کار را به گونهای خواهد داد که «بیشترین منافعاش را تامین کند.»
به جز واکنش روسیه که باید منتظر اقدامات عملی و پیامدهای واقعی آن در تمام زمینههای نظامی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی در سطح بینالمللی بود، کلماتی که جو بایدن برای واکنش به این تصمیم، انتخاب کرده، بسیار معنادار و پیاممند هستند.
بایدن از «منافع امنیت ملی» امریکا، از «قدرت رهبری امریکا در صحنه جهانی»، از «نقطه عطف بحرانی» و از «پاسخ به ندای تاریخ» سخن گفت.
هریک از این کلمات، دارای بار معنایی بسیار مهمی است که توضیح تفصیلی آن از حوصله این نوشته خارج است؛ اما تنها یک نگاه ساده به این تعبیرات و گزارهها هم کافی است تا نتیجه بگیریم که تصویب این بسته کمکی تا چه اندازه برای امریکا اهمیت داشته و حیات امریکا به مثابه یک «ابرقدرت» در حال افول و اضمحلال را تمدید میکند.
امریکا از افغانستان خارج شد تا وارد کارزار بزرگتری در اوکراین و شاید در آینده در تایوان شود؛ اما حماس یک حمله تاریخی را راهاندازی کرد که در نتیجه آن امریکا مجبور شد تمام پولها و تسلیحاتی را که صرف جنگ علیه روسیه در اوکراین میکرد به سمت خاورمیانه، گسیل بدارد تا از بقای رژيم اسراییل دفاع کند و هژمون این رژيم را بر ملت فلسطین، تمدید سازد.
در داخل امریکا هم میل و اراده برای تامین و تغذیه مالی و تسلیحاتی جنگ اوکراین به شدت کاهش یافته است. جمهوریخواهان تصویب بسته کمکی به اوکراین را مشروط به تامین شرایط دیگری کرده بودند که بایدن را مجبور به عقبنشینی در حوزه سیاست داخلی به نفع تیم رقیب میکرد.
این بنبست ۶ ماه به طول انجامید و طی این مدت، معادلات میدانی جنگ در اوکراین به سرعت به نفع روسیه تغییر کرد و در این میان، متحدان اروپایی امریکا هم به تنهایی و بدون همراهی واشنگتن، نه مایل به کمک بزرگ به اوکراین بودند و نه قادر به انجام و ادامه آن.
بیتوجه به اینکه تصویب بسته ۶۰ میلیارد دالری کمک امریکا به اوکراین، چه تاثیری بر معادلات میدانی خواهد گذاشت، این تصمیم به امریکا کمک میکند تا به صحنه نبردهای اوکراین برای مقابله با روسیه بازگردد و جنگ جهانی در مقیاس کوچک میان قدرتهای بزرگ بر سر آینده مدیریت جهان، از سر گرفته خواهد شد.
این تصمیم، فاصله جهان آشوبناک ما با جنگ جهانی سوم را به تنها چند گام، کاهش میدهد و چه بسا این جنگ بلافاصله پس از گسیل کمکهای تسلیحاتی و مالی امریکا به سمت اوکراین، عمل شروع شود.
مصادره غیرقانونی داراییهای ملی روسیه در امریکا به نفع اوکراین و استفاده از آن برای تامین هزینههای جنگ و خرید سلاح برای دولت کییف هم ابعاد خصومت میان شرق و غرب را چندین برابر توسعه میدهد و خطر یک رویارویی مستقیم و نهایی میان دوطرف را دوچندان خواهد کرد؛ زیرا به این ترتیب، امریکا تنها به طور غیرمستقیم به اوکراین برای جنگیدن با روسیه، کمک نمیکند؛ بلکه خود رأسا وارد جنگ میشود و با دستبرد به داراییها و تامین تسلیحاتی دشمنان روسیه، یک طرف جنگ با مسکو واقع میشود.
بنابراین، برای سران کرملین تفاوتی میان حملات پهپادی، موشکی و تروریستی به نیروها، زیرساختها، کشتیهای جنگی یا تجاری، فرودگاهها یا سالون کنسرت و حراج داراییها و دستبرد به اموال و منابع اقتصادی این کشور در امریکا و اروپا وجود ندارد و این رویدادها کمک خواهد کرد تا جنگ جاری در اوکراین از یک رویارویی کلاسیک و تعریفشده میان دو جبهه به جنگی گسترده و ترکیبی در تمامی جهان با بیشمار طرف متخاصم، تغییر ماهیت دهد و این یعنی امریکا عملا جنگ اوکراین را به طرف جنگ جهانی سوم هدایت میکند؛ همانچیزی که بایدن از آن به عنوان «منافع امنیت ملی» امریکا، «قدرت رهبری امریکا در صحنه جهانی»، «نقطه عطف بحرانی» و «پاسخ به ندای تاریخ» یاد میکند.