افغانستان قربانی جنگ، صلح و حقوق بشر امریکایی
از نظر مردم افغانستان، امریکا به خوبی میدانست که طالبان و طالبانیسم چیست و با بازگشت دوباره این گروه به قدرت، چه فجایع عظیمی برای آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و مشارکت ملی و حقوق زنان و اقوام و اقلیتها رقم خواهد خورد. علیرغم این واقعیت اما امریکا با طالبان تبانی و قدرت را به آن گروه واگذار کرد تا به این ترتیب، هم در جنگ، هم در صلح و هم در زمینه حقوق بشری به مردم افغانستان، خیانت کرده باشد.
وزارت خارجه امریکا در گزارش سالانه تازه خود درباره وضعیت حقوق بشر در کشورها از طالبان به خاطر نقض گسترده حقوق بشر در افغانستان از جمله ادامه محدودیتها بر زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی به شدت انتقاد کرده است.
در این گزارش همچنین به ادامه سیاست کشتار، پیگرد و بازداشت مخالفان سیاسی از سوی طالبان اشاره شده است.
در گزارش یادشده با اشاره به این موارد و همچنین به دلیل عدم «انعطافپذیری طالبان» آمده که امریکا تصمیمی برای به رسمیت شناختن حکومت طالبان ندارد.
در گزارش وزارت خارجه امریکا آمده که «۹۰ درصد» زندانیان در زندانهای طالبان «زندانیان سیاسی» هستند.
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان اما در واکنش به این گزارش گفته است که «مردم افغانستان همه مسلمان اند و حقوقشان بر اساس شریعت اسلامی تعریف شده و تامین میشود.»
او گفته: «در امریکا و سایر کشورهای غربی، تعریف فرهنگ و حقوق بشر با تعبیر ما در افغانستان فرق میکند و غربیها نباید فرهنگ خود را بر دیگر کشورها تحمیل کنند.»
پاسخ کوتاه، مبهم و کلی سخنگوی طالبان به گزارش مبسوط و مفصل وزارت امور خارجه امریکا درباره وضعیت فاجعهبار حقوق بشر در افغانستان زیر سلطه این گروه نشان میدهد که برای طالبان، مواضع ایالات متحده در زمینه حقوق بشر و آزادیهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، رسانهای و مذهبی تا چه اندازه مضحک و بیبنیاد و بیاعتبار است.
به بیان روشنتر، طالبان آشکارا به این گزارش بیاعتنایی کرده و به تعبیری آن را جدی نگرفتهاند؛ زیرا آنها میدانند که امریکا دروغ میگوید و این گزارش، صرفا جنبه سیاسی و تبلیغاتی دارد تا وجهه جهانی امریکا به عنوان مدعی پاسبانی دموکراسی، مروج حقوق بشر و مدافع ارزشهای لیبرال دموکراسی، تخریب نشود و آسیب نبیند.
این گزارش و محتوای آن درباره سیاستهای طالبان به همان اندازه اهمیت دارد که حضور و فعالیت رینا امیری؛ سفیر امریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان در کنار عناصری مانند تام وست و کرن دیکر یا پیشتر از آنها زلمی خلیلزاد!
کاملا واضح است که حقوق بشر نه برای امریکا اهمیت دارد و نه اولویت نخست سیاست خارجی واشنگتن در قبال افغانستان و طالبان شمرده میشود.
از جانب دیگر، محتوای این گزارش برای مردم افغانستان نیز از زاویهای دیگر، بیبنیاد و نامعتبر است؛ زیرا آنها در عمل شاهد بودند که امریکا که خود را «بزرگترین شریک استراتژيک افغانستان» و «بزرگترین کشور کمککننده به افغانستان» معرفی میکرد، چگونه تمامی تعهدات مکتوب و مدون خود در زمینه امنیت و روابط راهبردی با افغانستان را زیر پا گذاشت و با معامله پنهانی و استعماری با طالبان بدون حضور و مشارکت نمایندگان واقعی تمام طیفهای جامعه افغانستان به ویژه زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی، کشور را به طالبان واگذار و زمینه سقوط نظام ۲۰ ساله را که مردم برای بقای آن قربانیهای بزرگی داده بودند، فراهم کرد.
از نظر مردم افغانستان، امریکا به خوبی میدانست که طالبان و طالبانیسم چیست و با بازگشت دوباره این گروه به قدرت، چه فجایع عظیمی برای آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و مشارکت ملی و حقوق زنان و اقوام و اقلیتها رقم خواهد خورد. علیرغم این واقعیت اما امریکا با طالبان تبانی و قدرت را به آن گروه واگذار کرد تا به این ترتیب، هم در جنگ، هم در صلح و هم در زمینه حقوق بشری به مردم افغانستان، خیانت کرده باشد.
با توجه به این امر است که گزارشهای حقوق بشری وزارت خارجه امریکا و نیز تاکید این وزارت بر اینکه قصد ندارد رژيم طالبان را به رسمیت بشناسد، در باور مردم افغانستان نسبت به نقش خاینانه ایالات متحده در بازگرداندن طالبان به قدرت و تحمیل فجایع و بحرانهای بزرگ سیاسی، امنیتی، انسانی، حقوق بشری و اقتصادی بر آنان، تغییری ایجاد نمیکند.
از این منظر، به طور تصادفی، مردم افغانستان و طالبان، نگاههای مشابهی نسبت به ژستهای حقوق بشری امریکا دارند؛ چون هردو آن را جدی نمیگیرند و باور نمیکنند؛ اما با این تفاوت نه چندان کوچک که از دید طالبان، امریکا بزرگترین حامی و متحد آنان است، پس ژستهای حقوق بشریاش دروغین و ریاکارانه است، و از نظر مردم افغانستان، بزرگترین خاین و دشمنشان.