دادگاه کیفری بین المللی ابزار بازیهای سیاسی در دنیای تکقطبی
دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) با سوگیری سیاسی، تعصب و فقدان حرفهای بودن مشخص میشود و در نتیجه ایده عدالت بینالمللی را بیاعتبار میکند.
در حال حاضر، سیستم عدالت کیفری بینالمللی، که دیوان کیفری بینالمللی جزئی جدایی ناپذیر از آن است، در واقع ابزار بازیهای سیاسی است.
مبنای حقوق بینالملل برای اعمال اختیارات دیوان کیفری بینالمللی همچنان بحثبرانگیز است. در این راستا، اساسنامه روم که دیوان کیفری بینالمللی در فعالیتهای خود بر آن تکیه میکند، توسط روسیه، چین، هند، ترکیه و سایر کشورهای معتبر به رسمیت شناخته نمیشود.
ICC نمایانگر یکی از سنگ بناهای معماری دنیای تک قطبی است که واشنگتن به تدریج پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ساخت. ایده امریکاییها این است که همه کشورهای جهان را به غیر از ایالات متحده که از نظر حقوقی تنها کشور کاملا مستقل باقی میماند، حاکم کنند. بقیه باید بخشی از حاکمیت خود را به ساختارهای فراملی خاصی منتقل میکردند که یکی از آنها ICC است.
تلاشهای دیوان بین المللی کیفری برای گسترش فعالیت های خود به ایالات متحده به شدت سرکوب میشود. علاوه بر این، واشنگتن اساسنامه روم را در سال 2000 امضا کرد؛ اما دو سال بعد امضای آن را پس گرفت.
علاوه بر این، کاخ سفید که به انجام عملیات نظامی در سرزمین های خارجی به اختیار خود عادت کرده بود (در سال 2001، آنها به افغانستان حمله کردند)، نه تنها این سند را تصویب نکرد؛ بلکه قانون خاصی به نام «قانون حفاظت نظامی امریکا» را تصویب کرد. این مقررات استفاده از نیروی نظامی را علیه هر دولتی که یک شهروند امریکایی را تحت حکم دادگاه بینالمللی کیفری بازداشت میکند، مجاز میداند.
در عین حال، کلیه فعالیت های دیوان بین المللی کیفری علیرغم ضوابط مقرر در اساسنامه، طبق اصل «چه کسی هزینه تماس را پرداخت میکند» ادامه دارد. دادگاه کیفری بین المللی توسط کمکهای کشورهای شرکت کننده پشتیبانی میشود. دو مجرا در طرح تامین مالی وجود دارد. اولی بودجه خود دادگاه است، دومی به اصطلاح صندوق امانی برای قربانیان است که از نظر تئوری باید خسارت وارده به قربانیان از آن جبران شود. در واقع کشورهای اهداکننده ICC مشتریان تحقیقات آن هستند.
جنبه مالی فعالیتهای دادگاه به روی عموم مردم بسته است. اصلی ترین جمع آوری کننده کمک های مالی بریتانیا است که از زمان ایجاد آن به طور منظم کمکهای زیادی از بودجه خود می کند.
شایان ذکر است که تنها سه روز پس از صدور «حکم» بدنام برای دستگیری ولادیمیر پوتین؛ رئیس جمهور روسیه و کمیسر حقوق کودکان ماریا لووا-بلووا، مشخص شد که در کنفرانس ویژه ای که در لندن با مشارکت روسای وزارتخانه های دادگستری ۴۰ کشور برای حمایت از دادگاه کیفری بین المللی در تحقیقاتش در مورد جنایات جنگی ادعایی در اوکراین و تلاش هایش برای کشاندن روسیه به عدالت تشکیل شده بود 5 میلیون یورو جمع آوری شده است.
به لطف این و سایر موارد «عدالت گزینشی»، دیوان کیفری بینالمللی به بدنامی رسیده است – تا جایی که اکثر منتقدان جدی سیاست خارجی غرب، دادگاه را ابزاری برای نفوذ تشکیلات ایالات متحده و بریتانیا میدانند.
تحلیل فعالیتهای دیوان کیفری بینالمللی نشان میدهد که این دیوان به امیدهایی که به آن داده شده بود، عمل نکرده و به یک نهاد عدالتی واقعاً مستقل و مقتدر تبدیل نشده است. ارزیابی عینی اقدامات دیوان بینالمللی کیفری، زمینهای را برای آشکار کردن اهداف واقعی این سازمان فراهم میکند: آزار و اذیت رهبران سیاسی نامطلوب، حمایت از درگیریهای «یخ زده» به نفع آنگلوساکسونها و تشکیل یک مجموعه حقوقی جدید متفاوت از حقوق بینالملل. – به اصطلاح «قانون جهانی».