جایگاه طالبان در روابط روسیه و جهان اسلام

موضوع دیگر، جایگاه افغانستان به عنوان یک بازیگر بزرگ و ارزشمند در معادلات اقتصادی و مناسبات تجاری و ترانزیتی منطقه و حتی جهان است. طالبان می‌دانند که این همان برگ برنده‌ای است که آنان در اختیار دارند و با استفاده از این کارت ارزشمند به سادگی می‌توانند حلقه انزوای سیاسی‌شان را بشکنند و کشورها را به تعامل اقتصادی با خود وادار سازند.

سرپرست وزارت صنعت و تجارت طالبان در راس یک هیأت بلندپایه برای اشتراک در پانزدهمین نشست بین‌المللی اقتصاد روسیه و جهان اسلام به تاتارستان این کشور رفته است.

در یک خبرنامه این وزارت آمده که نورالدین عزیزی، روز سه ‌شنبه، ۲۵ ثور در راس یک هیأت طالبان به تاتارستان روسیه سفر کرده‌است.

بر بنیاد خبرنامه، سفر این هیأت به «دعوت رسمی» رستم مینی خانوف؛ رییس جمهور تاتارستان صورت گرفته است.

پانزدهمین نشست بین‌المللی اقتصاد روسیه و جهان اسلام قرار است تا پنج روز ‌دیگر در شهر کازان تاتارستان ادامه داشته باشد.

پیش‌تر سفیر روسیه در دیدار با مقام‌های طالبان از آنان دعوت کرده بود که در نشست کازان اشتراک کنند.

این امر برای طالبان که هنوز رژيم‌شان از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نمی‌شود، یک امتیاز سیاسی محسوب می‌شود؛ زیرا یک تریبون بین‌المللی را در اختیار نماینده این گروه قرار می‌دهد تا به نفع آن تبلیغ کند.

بنابراین، طالبان حتی اگر از نشست کازان، هیچ دستاورد قابل اعتنایی کسب نکنند، صرف حضور نماینده‌شان در این نشست، به خودی خود یک امتیاز ارزشمند است؛ زیرا طالبان بارها از قدرت‌های بزرگ بین‌المللی خواسته‌اند که نمایندگان‌شان را به نشست‌های جهانی دعوت کنند.

آن‌ها می‌خواهند از این طریق، از یک‌سو برای تغییر ذهنیت و تصویر ترسناکی که از رژيم طالبان در نزد جهانیان وجود دارد، تلاش کنند و از جانب دیگر، در پی آن هستند که روابط خود را گسترش دهند و از این رهگذر به منافع بزرگ اقتصادی و سیاسی دست یابند و نشان دهند که منزوی و مطرود نیستند و با وجود این‌که هیچ کشوری آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد؛ اما واقعیت دارند و به اندازه‌ای قدرتمند هستند که هیچ‌کس قادر به انکارشان نیست.

موضوع دیگر، جایگاه افغانستان به عنوان یک بازیگر بزرگ و ارزشمند در معادلات اقتصادی و مناسبات تجاری و ترانزیتی منطقه و حتی جهان است. طالبان می‌دانند که این همان برگ برنده‌ای است که آنان در اختیار دارند و با استفاده از این کارت ارزشمند به سادگی می‌توانند حلقه انزوای سیاسی‌شان را بشکنند و کشورها را به تعامل اقتصادی با خود وادار سازند.

این اتفاقی است که در هفته‌های اخیر به طور ملموس‌تری در حال رخ دادن بوده است. طالبان توانسته‌اند طیفی از هیات‌های اقتصادی و تجاری از کشورهای مختلف منطقه و جهان از روسیه و چین تا ایران و ترکیه و ازبکستان و ترکمنستان و قزاقستان و آذربایجان و کشورهای عربی و تا مالزیا و اندونزیا و جاپان و… را به کابل بکشانند و با امضای قراردادهای وسوسه‌انگیز و سودآور در حوزه‌های استخراج معادن، منابع نفت و گاز، پروژه‌های عظیم منطقه‌ای، کریدورهای ترانزیتی و مراکز اقتصادی مشترک، یک مسابقه اقتصادی میان کشورهای منطقه برای تصاحب منابع طبیعی و بازار ارزان و فراوان افغانستان را به وجود بیاورند و از این طریق، دولت خود را مستحکم‌تر سازند.

در این میان، روسیه نیز اخیرا با اعزام یک هیات اقتصادی به کابل، تمایل خود را به سرمایه‌گذاری در افغانستان در حوزه‌های مختلف نشان داد؛ این در حالی است که از نظر کارشناسان، روسیه به دلیل این‌که هنوزهم بسیاری از زیرساخت‌های ایجادشده در زمان اشغال شوروی، همچنان در افغانستان فعال هستند و کار می‌کنند، از موقعیتی منحصر به فرد و استثنایی نسبت به سایر بازیگران برای تصاحب پروژه‌های عظیم برخوردار است.

با این‌همه، روسیه به خوبی می‌داند که موقعیت سیاسی دولت طالبان، همچنان شکننده و ناپایدار است. این دولت فاقد مشروعیت ملی و رسمیت بین‌المللی است و ساختار قومی پشتونی آن، چشم‌انداز بقای آن در کشوری کثیرالقومی مانند افغانستان را تهدید می‌‌کند.

این‌که در شرایط کنونی هیچ کشوری مایل نیست روی نیروهای ضد طالبان، سرمایه‌گذاری کند، شاید برای جلوگیری از وقوع جنگ داخلی در کوتاه‌مدت، مؤثر باشد؛ اما هرگز متضمن ثبات پایدار در این کشور نیست و همین امر، همه کشورها و بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی را مجبور کرده‌است که علیرغم اشتیاق به گسترش تعاملات با طالبان، فاصله معنادار خود از آن‌ها را نیز حفظ کنند و در قمار رابطه با طالبان، بدون اعتنا به مطالبات و مبارزات مشروع اقوام غیرپشتون افغانستان برای استقرار نظم عادلانه سیاسی به تعبیری همه تخم مرغ‌های خود را در یک سبد نچینند.

بنابراین، با وجود این‌که حضور هیات بلندپایه طالبان در مجمع اقتصادی روسیه و جهان اسلام، از نظر کابل، یک امتیاز سیاسی ارزشمند محسوب می‌شود؛ اما این امر، نمی‌تواند موقعیت متزلزل طالبان در نمایندگی واقعی از تمام آحاد مردم افغانستان در مجامع بین‌المللی را بهبود بخشد و یا نگاه قدرت‌هایی مانند روسیه به عنوان یک ابرقدرت و عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره لزوم تشکیل دولت فراگیر، استقرار عدالت سیاسی و پایان حاکمیت قومی پشتون‌ها در افغانستان را به طور بنیادین تغییر دهد.

مطالب مرتبط